ایزدپناه سمبل و معرف فرهنگ و تمدن لری
ایزدپناه سمبل و معرف فرهنگ و تمدن لُری
به گزارش پایگاه خبری گلونی، دویستوپنجمین «شب بخارا» در تاریخ ۱۹ اردیبهشت به بزرگداشت حمید ایزدپناه اختصاص داشت. عبدالکریم جربزدهدار یکی از سخنرانان این مراسم بود. مشروح سخنان ایشان را بخوانید:
امروز در اینجا جمع شدهایم تا از مردی تجلیل کنیم که قریب به هفتاد سال است که خود را وقف خدمت به فرهنگ و تمدن و مردم خاک پاک لرستان کرده است. مردی از لرستان که نه تنها در شعر تخلص صفای لرستانی را دارد بلکه در زندگی شخصی و اجتماعی هم نمای صفای لری است.
از استاد حمید ایزدپناه، مردی که از سال ۱۳۲۲ شمسی از سن ۲۰ سالگی به آموزشوپرورش فرزندان این مرزوبوم پرداخت. ابتدا در دبستانهای خرم آباد و بعد دبیرستانهای آن دیار و سپس در فرهنگوهنر مامور ساختن و فرمان دادن اداره فرهنگوهنر لرستان بود. و در این راه با تمامی توش و توان خود کوشید و براستی توانست فرهنگ و هنر این منطقه را به سامان برساند.
استاد ایزدپناه در این بسترسازی فرهنگی برای خود حد و مرزی نشناخت. در همهٔ پهنه گسترده فرهنگی آن کوشید. او وجب به وجب لرستان را درنوردید. آن هم نه یک بار که چندین بار و با مردم اقصی نقاط آن ارتباط صمیمانه برقرار کرد و حاصل این کوشش از تبدیل زندان قلعه فلکالافلاک به موزه تا تاسیس کتابخانه و ایجاد نمایشگاههای فرهنگی و نشستها و بزرگداشتهای مفاخر لرستان گرفته تا ثبتوضبط آثار تاریخی و باستانی تا سرودن شعر به زبانهای فارسی و لری، تالیف تاریخ و جغرافیای تاریخی مفصل لرستان در سه جلد و چندین کتاب و دهها مقاله درباره جنبههای گوناگون فرهنگ لرستان و توجه به موسیقی لری، داستانها و زبانزدهای لری، ترانههای محلی، فرهنگ لغات لری و لکی و معرفی شاهنامه لکی که شرح آنها مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد بود و در این مجال اندک فهرستوار به عرض رسید. و از آن روز تا به امروز دمی از این کوشش و جوشش او کم نشده است و اکنون هم که چند سالی است مقیم پاریس شده است، در آنجا و در پهنهای وسیعتر نماینده و سمبل و معرف فرهنگ و تمدن لری شده است.
ایزدپناه سمبل و معرف فرهنگ و تمدن لُری
استاد ایزدپناه مردی است متواضع، خونگرم و رفیق باز. زود جوش میآورد اما زودتر جوش آوردنش فروکش میکند و از یاد میبرد. ابدا مادی نیست و البته پولدار هم نیست. که ایزدپناه هیچوقت دنبال پول و مال و منال نبوده است و از روزی که خود را شناخته عاشق بوده است و به دنبال عشق بازی و عشق اول و آخر دیرپای او سرزمین پاک لرستان است و هرآنچه بدان مربوط شود و مادر آن ایران.
غزلهای استاد، چه آنها که به زبان لری است و چه فارسی همه عاشقانه است و به هر بهانه در لابلای آنها به عشق بازی با معشوق خود میپردازد. کتابهایش همه عاشقانه است، زندگیش همه عشق و عشق او خاک پاک لرستان است. گویی هیچ چیز و هیچ جایی جز لرستان در جان و دل او نیست. به کتاب تعصب دارد. خواسته و ناخواسته مبلغ کتاب و مطالعه است و به هرکس میرسد به مناسبت مقام و موقعیتش به او کتابهایی چند برای مطالعه معرفی میکند.
مهماندوست است، نه چند توقع، که اصلا توقعی از کسی ندارد. دوستدار است و با هر کس که آشنا می-شود دوستی بیشیلهپیلهٔ او را به دل میگیرد.
گفتم که گاهی جوش میآورد اما کینهای نیست و از کسی کینه به دل نمیگیرد. طول آشنایی بنده با ایشان بیش از ۴۰ سال است و او را در شرایط و حالات مختلف در گذر ایام دیدهام اما در تمام این مدت طولانی دو چیز در او پابرجا بوده است و لایتغیر. اول عشق او به سرزمیناش و دوم عشقش به مردم و دوستی با مردم. کار راه انداز است، اگر ببیند کسی گرفتاری دارد و از دست او کاری برمیآید بیمزد و منت دنبال کار را میگیرد تا به ثمری برساند.
صاف و ساده است مانند همه لرها. گفتارش شیرین است اما وقتی که موضوع سخنش به جنبهای از تمدن لرها مربوط میشود شورانگیز میشود که اختیارش را از دست میدهد.
پایان پیام
کد خبر : 474 ساعت خبر : 0:52 ق.ظ