اجرا پشت میکروفن ماندگار است
پایگاه خبری گلونی – فرصتی دست داد تا بتوانم با حسن اسماعیلپور گویندهی جوان و پرکار شبکهی رادیویی جوان گفتوگو کنم. او متولد سال ۱۳۶۰ در شهر بهشهر استان مازندران و فارغالتحصیل رشتهی گرافیک است. اسماعیلپور ابتدا از سال ۷۹ فعالیت رادیویی خود را در مرکز مازندران آغاز کرد وتا سال ۸۷ در آنجا بود تا اینکه به تهران آمد و کار خود را ابتدا در گروه سیاسی شبکهی دو سیما و سپس در شبکهی رادیویی جوان پی گرفت.
اولین مرتبهای که پشت میکروفن رادیو قرار گرفتید چه احساسی داشتید؟
خب به طور طبیعی یک حس ترس و اضطراب وجود دارد، یک تجربه و اتفاق جدید بود چون من قبل از رادیو در حوزهی تئاتر کار میکردم و کارگردان بودم. اما روی سن رفتن با پشت میکروفن و یا حتی جلوی دوربین قرار گرفتن بسیار متفاوت است. همهی این ها تجربهها متفاوت هستند. وقتی هم که قرار باشد شما یک اتفاق جدید را تجربه کنید ابتدا دچار اضطراب میشوید تا اینکه قاعدهی بازی را یاد میگیرید و به تدریج با آن ارتباط برقرار میکنید. ولی مطمئناً روزهای اول همیشه اضطراب دارد و این چاشنی ترس همواره همراه شماست، اگر این عنصر نباشد یک غرور کاذب تمام جود شما را فرا میگیرد و این طبیعی است.
چه چیزی باعث شد به گویندگی رادیو علاقهمند بشوید؟
من سال ۷۸ در تئاتر بودم، آن زمان در واحد نمایش مرکز مازندران تست میگرفتند که من هم شرکت کردم و در همان روز هم قبول شدم. پس از آن در واحد نمایش کار میکردم و با گذشت دو سال کارگردان واحد نمایش شدم بعد از آن به من پیشنهاد مجری بازیگری داده شد و در پی آن پیشنهاد گویندگی؛ و دیگر خود به خود مسیر زندگیم به همین سمت رفت و مشخص شد که چه اتفاقی برایم می افتد.
با توجه به تجربهی اجرا در دو رسانهی رادیو و تلویزیون، اجرا برای کدام یک را بیشتر میپسندید؟ چرا؟
ببینید هر دو رسانه خوب است اما رادیو خیلی خوبتر و دوستداشتنیتر است. حس خاصی که رادیو دارد و شما میدانید که عدهای در مکانها و موقعیتهای خاص و آدمهای خاص صدای شما را میشنوند. آدمهای خاص به رادیو گوش میدهند، تلویزیون را ممکن است همه ببینند اما ممکن است همه رادیو را نشنوند و اگر هم میشنوند آدمهای خاص هستند. شما شنوندگان خاصی برای خودت داری، شنوندگانی با دیدگاههای بسیار مختلف وجود دارند اما هر دوی این رسانهها خوب هستند، صداوسیما در مجاورت هم هستند یعنی در کنار هم زیبایی پیدا میکنند. شما گاهی مایل هستی کار جلوی دوربین را تجربه کنید و گاهی دوست دارید در رادیو باشید. من همیشه کار جلوی دوربین را موقت میبینم اما اجرا پشت میکروفن را ماندگارتر و ماناتر میدانم.
میزان رضایت شغلی شما چقدر است؟ و اگر زمان به عقب برگردد باز هم همین انتخاب را خواهید داشت؟
بله. وقتی بین تئاتر، رادیو، کارهایی که داشتم و حتی بین رشتهی گرافیک که در آن فارغالتحصیل شدم تأمل میکنم می بینم مسیری که انتخاب کردم مسیر درستی بوده یعنی وقتی به عقب نگاه میکنم پشیمان نیستم و حسرت نمیخورم که به طور مثال چرا به سمت تئاتر نرفتم و یا چرا رشتهام را ادامه ندادم. من یک کار ثابت برای خودم دارم و خوشحالم که در این مسیر کار میکنم، در واقع کارم را دوست دارم و در کنارش میتوانم به عنوان چاشنی از رشتهی تحصیلیام هم استفاده کنم.
تفاوت اصلی اجرای تلویزیونی و رادیویی را در چه میدانید؟
ما در تلویزیون قادر هستیم بسیار از زبان بدن بهره بگیریم، در این رسانهی دیداری ابزارهایی همچون دست، چهره، میمیک صورت، لبخند وحتی اخم میتوانند بسیار کمک کنند و مؤثر باشند، اما در رادیو هیچ یک از این ابزارها وجود ندارد جز صدا که باید خیلی اصولی از آن استفاده کرد. صدایی که باید احساس شادی، آرامش و گاه غم از آن دریافت شود و حتی این صدا میتواند در مواقعی باعث عصبانیت شود. من به عنوان گوینده فقط به وسیلهی صدا باید همهی آن کارهایی را که دیگران جلوی دوربین میکنند انجام دهم. من در مقابل دوربین خیلی از صدایم استفاده نمیکنم و از زبان بدنم بهره میگیرم و صدا تا حدودی مکمل است اما در رادیو این گونه نیست. رادیو وتلویزیون ابزار های خاص خودش را دارد، اگر کسی بداند که ابزارش چه هست و کجا باید استفاده کند در این دو مسیر موفق میشود.
اگر قرار باشد اجرای یک برنامهی رادیویی یا تلویزیونی را انتخاب کنید، شما کدام برنامه را بر میگزینید؟ و آیا تا به حال برنامهای بوده که دوست داشته باشید به جای گویندهی آن اجرا کنید؟
اولویت من رادیو است. امکان دارد خیلیها عکس این عقیده را داشته باشند اما وقتی من ۱۵ سال در رادیو کار می کنم احساس میکنم که عضوی از این خانواده هستم پس به نوعی حس وفاداری و تعصب هم نسبت به آن دارم، برای همین صادقانه میگویم رادیو.
اما در رابطه با قسمت دوم سؤال، تا به حال حسرت چنین چیزی را نداشتم. اتفاق خوبی که در شبکهی جوان برای من افتاده این است که در فضاهای مختلفش اجرا کردم و خدا را شکر در این چند سالی که در رادیو جوان هستم این اتفاق افتاده و با هر محوریتی که برنامه بوده اجرا کردهام.
بعد از برنامه ی «مهمونی» دوست دارید دوباره اجرای تلویزیونی را تجربه کنید؟
این اتفاق چند باری افتاده، حتی از طرف تهیه کنندهی برنامه ی «مهمونی» یا از طرف تهیه کنندههای مختلف در شبکههای دیگر پیشنهاد هم دادن اما اصل رو بر این گذاشتم که من در فضایی کار میکنم که یک چهارچوب و قانونی دارد و در صورتی که این چهارچوب و قانون به من اجازه بدهند، بله اجرا میکنم و اگر اجازه ندهند حتماً به صلاحم است که فعلاً اجرا نکنم.
هم فکری و تعامل دوستانه و سازندهی گوینده و برنامهساز چقدر در موفقیت یک برنامهی رادیویی نقش دارد؟
بسیار زیاد. اگر این تعامل وجود نداشته باشد شما نمیتوانید حس خوب را به شنونده متتقل کنید. شنوندهی رادیو تیزهوش است و در صورت تعامل نداشتن عوامل، سرد بودن و بیهدف بودن یک برنامه را میفهمد. این هماهنگی و تعامل به برنامه هدف میدهد، این هدف و قدرت یعنی اینکه آدم ها از ابتدا تکلیفشان را روشن کردهاند. ما در برنامه به طور جمعی یا علی گویان هستیم این به آن معناست که همه در کنار هم قرار است که یک کار خوب انجام دهیم.
اجرای کدام برنامهها و با چه محوریتی برای شما جذابتر است؟ وچه معیارها و ملاکهایی دارید؟
جنس صدا و نوع اجرای من بیشتر به سمت برنامههای تفریحی و سرگرمی متمایل است. ولی در فضای اجتماعی و ورزشی خیلی راحتتر کار کردم. جنس صدایم در قالب ورزش و در گروه اجتماعی با برنامههایی که داشتم راحتتر و بهتر با من همراه بوده و باید دقت کنم با این صدایی که دارم در کدام مسیر موفقتر هستم.
به برنامهسازی هم فکر میکنید؟
سابق بر این زمانی که در مرکز مازندران بودم و زمانی هم که به تهران آمدم در فضای ورزش برنامهسازی کردهام حتی در دورهای پیش آمده که هم زمان گوینده و سردبیر برنامهای بودهام.
اگر دوباره برنامهسازی کنید مهمترین دغدغهی شما چیست؟
اگر یک برنامهساز، تیزهوش و زیرک باشد در فضای اجتماعی قابلیتهای کاری بسیاری وجود دارد، چون فضای اجتماعی و ورزشی حواشی خاصی در جامعه دارند قابلیت هایی را بوجود میآورند که میتوانید در آنها رنگ آمیزیهای زیبای بسیاری داشته باشید و به این دو فضا علاقهمندم.
این روزها اجرای چه برنامههایی را به عهده دارید؟
«جوان ایرانی سلام» هر روز از ساعت ۰۶:۴۰ الی ۰۸:۰۰ صبح، «رادیو همراه» یک هفته در میان ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۷:۰۰ عصر و جمعه ها از ساعت ۱۱:۳۰ الی ۱۲:۳۰ نیمروز، «رمز الفبا» یکشنبه ها ساعت ۲۱ شب و در آخر «اینجا شب نیست» بامداد شنبه از ساعت ۰۰:۳۰ الی ۰۲:۰۰٫
از: سروش، شماره ۱۶۲۲ گفتوگو: ملیکا طاهریعطار
پایان پیام
کد خبر : 2940 ساعت خبر : 8:42 ب.ظ