گلمالی عاطفه ندارد
پایگاه خبری گلونی، علی صارمیان: راستش وقتی آقای رضا ساکی مطلبی درمورد عاشورا و گلمالی و خَرَ در لرستان خواست، چند روزی در تردید بودم. اینکه من با احساس و حسی کاملا سنتی به عاشورا و آیینهایش نگاه میکنم و شاید برای یک امر تحقیقی احتیاج به فاصله گرفتن از آن موضوع آن هم بدون اشتیاق و شیفتگی باشد. قبلا مطلبی در مورد سنت خَرَ نوشته بودم:
من ذوق کردهام برای خَرَ … برای اینکه با هم گِل را در حوض درست کنیم. خاک را الک کنیم و با گلاب قاطی کنیم. من دلم تنگ است. من دلم برای صدای گرفته سیدشجاع تنگ شده. برای حاجحبیب. برای جهان که گویی قناری غمگینی در دلش مرده.
محرم شده و مشکی پوشیدهایم. میدانم تو هم هر کجا هستی، الان مشکیات را پوشیدهای. ما مشکی نمیگوییم. برای ما مشکی نیست؛ لباس محرمی است. یادش به خیر احمد که توی تابستان هم همان ژاکت مشکیش را میپوشید. بیچاره توان مالی نداشت که پیرهن محرمی بخرد. حالا عکسش در قاب خانهشان است. حالا احمد نیست و جهانبخش هم عکسش در خیمه سه راه مطهری است. بیا برویم و بعد از ظهر عاشورا بنشینیم دور دریاچه. و عکسهای قدیمی حجت را نشانت بدهم که از جمع بچهها چند نفر ماندهاند.
برای من و مردم خرم آباد فرق است بین خَرَ و گِل مالی. گِل مالی به نوعی کلمهای بیعاطفه و عمومی است. یعنی آغشته کردن کسی یا چیزی به گِل. خوب این مشترک است با خَرَ اما معنای خَرَ و فلسفهاش چیز دیگری است. خَرَ افتادن یک کار بیعاطفه و فلسفه نیست. در لرستان و بعضی شهرها مثل قروه در کردستان یا ورامین، یک آیین کهن و با هویت است؛ منتها آیینی لریاتی و تا حدودی مقدس.
خرم آبادیها و بعضی لرهای دیگر، خاک پاک را از بادیه و صحرا میآورند و روز تاسوعا الک میکنند. بعد داخل حوضچهای میریزند. یک حوض دایرهای شکل یا مربعی. مردم هم گلاب نذر میکنند و گلاب را بر خاک میگذارند تا شب عاشورا که خَرَ را آرام آرام درست میکنند. روزتاسوعا دو دسته به دهات و بادیه میروند. دسته اول برای خاک. دسته دوم برای هیزم. هیزم را برای اول صبح عاشورا میآورند که آتش بزنند به هیزمها تا سردت نشود. جلوی آتش که ایستادی و خَرَ که بر تن و لباست خشک شد، راه میافتی در خیابانهای شهر. جلوی دسته توشمالها ساز و دهل که نشانه چمر و مرگ عزیز است را به نشانه آغاز روز سوگواری میزنند. ساز چمرانه که به گوش میرسد یعنی کسی خانه نمانَد که عاشورا برپا شده است. این دقیقا کاری است که در لرستان برای مرگ عزیزی انجام میدهند. به صورت جمعی، کسی در لرستان برای مرگ عزیزش قمه نمیزند. یا کارهای دیگری که آیینش نشانه سوگواری باشد.
خَرَ افتادن نشانه این است که بعد از رفتن تو، با خاک برابر شدیم. یعنی تو به زیر خاک رفتی و ما هم خاک شدیم. یک معنای دیگرش شبیه سازی خود با بازماندگان و اسیران کربلاست که با پای برهنه در خاکها رفتند و خاک بر سر و صورت پاکشان نشست. خَرَ معناهای زیادی دارد. آقای بهرام بیضایی در نوشتن فیلم روز واقعه از خَرَ استفاده کرده است. اینکه آیا در کتب تاریخی این چنین سندی برای سوگواران مبنی بر خَرَ افتادن هست یا خیر را باید از بیضایی پرسید که کتابهایش بعضا منبع شناخت سنتهای اصیل ایرانی در سازمانهایی چون یونسکو است. به هرحال خَرَ یک سنت محلی بیآزار ایرانی است و میتوان با رعایت مسایل محیط زیستی این سنت را منشا خوبی برای زنده کردن سنتهای جدید قرار داد. مثلا وقتی دستهها برای آوردن هیمه به دهات و کوهستان میروند با خودشان نهال ببرند و به یاد امام حسین (ع) نذر کنند و بکارند.
خَرَ جزئیات دیگری هم داشت. حمام عمومی که رایگان بود و نذر حمام چی که این روزها دیگر با برچیده شدن حمامهای عمومی از یاد رفته است. سنتهای دیگری هم در لرستان وجود دارد مثل چهلمنبر که به طور اختصاصی متعلق به بانوان است و محل برگزاری آن کوچه ارزاق خرمآباد است. یا مثلا تراش عباس که بنا به باور قدیمی حضرت عباس برای شهادت خود را آراسته کرده و صورت را پیرایش کرده و خرمآبادیها این را سنت کرده بودند. با این همه هرگز در مورد خَرَ افتادن، رفتار افراطی از بزرگان هیئتها ندیدم. آخرین عکسی که از مرحوم پدرم دارم، خره را به تبرک به سر و شانهها یا صورت میمالید.
این سنت از دیرباز به جا مانده و لرها در روز عاشورا و در جاهای مختلف ایران آن را به جا میآورند. چندسالی است که این آیین سنتی در تهران، توسط لرهای مقیم مرکز اجرا میشود. در اصفهان هم این مراسم برگزار میشود. یا مثلا غروب دومین روز بعد از عاشورا در ورامین، مراسم بنی اسدی برپا میشود. این مراسم عبور نمادین کاروان اُسرا را نشان میدهد که تقریبا تمام دستههای عزاداری ورامین و پیشوا به آنها میپیوندند و مراسم را با عزاداری و خَرَ انجام میدهند. سپس تمام علمها در میدان امام حسین جمع میشوند و به هم سلام میدهند. در پایان در میدان امام حسین شهر، همه عزاداران به دیدن تعزیهخوانی مفصلی میروند که این مراسم به عنوان میراث معنوی در یونسکو هم ثبت شده است.
جالب اینجا است که آقای رضا سلیمانی دوست عزیزی که در اراک ساکن است، چند روز پیش تماس گرفت و گفت که در اراک هم یک خرمآبادی که گویا افسر بازنشسته ارتش است در محله فاطمیه اراک این آیین را برگزار میکند. به هرحال خَرَ یک آیین پرمعناست و باید آسیبهای این آبین را دید و فلسفهاش را توضیح داد و بر غنایش اضافه کرد.
پایان پیام
کد خبر : 6929 ساعت خبر : 7:14 ب.ظ
خرره یکی از عمیق ترین رسوم ایرانی ها در عزادای است . معنای اصلی آن این است که ما از خاکیم و به خاک بر می گردیم. چرا بعضی ها عمق این آیین کهن و با مفهوم قوم اصیل ایران را به گل بی ارزش معنی می کنند.متوجه نمیشوند که باید حتما خاک تربت امام حسین و گلاب در آن چرا استفاده می کنند.؟ لر نماد عاشورای حسین است.
مرسی از جناب آقای استانه احسنت بنظر میرسد نگارش در این حوزه و کشف چرایی و ایین آن توسط قلمداران همشهری مغفول مانده متشکرم از گلونی که پوشش الصاق شده به شناسنامه ی قرنهای تاهنوز و تاج مرصع و فاخر و شرافتمندانه ی تمام مادران دیارم منجمله مادر خودم