داستان یک کنسرت‌ انتخاباتی

این روزها برخی از میان شعله‌های بخاری هم برایت دست تکان می‌دهند. کافی است بدانند جایی چند نفر جمع می‌شوند حالا آدم هم نشد اگر دسته‌ای کلاغ هم ببینند چند دقیقه دست تکان می‌دهند و سخنرانی می‌کنند.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، کنسرت کنسرتی معمولی است. یعنی نه در تبلیغاتش، نه در پذیرایی قبل از اجرا و نه در برگه اطلاعات کنسرت و نه در دکور کنسرت، خبری از اتفاق اصلی نیست. همه چیز عادی است. قرار است موسیقی اقوام گوناگون ایرانی نواخته شود و شبی شاد برای حضار رقم بخورد. برخی بلیت‌های این کنسرت از پیش فروخته یا بهتر بگویم خریده شده بودند اما باز هم صندلی خالى در سالن زیاد بود. بسیاری از صندلی‌ها را کارمندان برخی نهادهای دولتی و شبه خصوصى پر کرده بودند اما به هر حال باز هم بودند بخت‌برگشته‌هایی که گول خورده بودند.

ماجرا از خوش‌آمدگویی به حاضران شروع شد و نام بردن از دکتر فلانی. نام این دکتر فلانی بارها و بارها در میان کنسرت اقوام تکرار شد. آن قدر همه گفتند دکتر فلانی که دکتر فلانی رفت توی مغز ما. کارتش هم پیاپی در سالن پخش می‌شد تا هدف اصلی از کنسرت بیش از پیش نمایان شود.

در پایان اما وقتی دکتر خواست با گروه عکس بگیرد سرپرست گروه که گویا از زیاده‌روی‌ها به تنگ آمده بود از گروه خواست سن را ترک کند اما دکتر به زور هم که شده دسته گلى را به یکی از خواننده‌ها داد و عکس گرفت. عکاس همراه دکتر هم از اول مراسم یعنی از توی پارکینگ همین طور چپ و راست از دکتر عکس مى گرفت و آخر هم به دکتر گفت خیالت راحت همه را گرفتم. یعنی با هر کس که حرف زدی و هر کس با تو حرف زد عکسش هست.

به نظر اصلا بد نیست کسی برای تبلیغ خودش یا دیگری کنسرت ترتیب بدهد اما واقعا بلبل فرض کردن مخاطب خیلی زشت است. اگر هنوز زود نیست و تخلف انتخاباتی حساب نمی‌شود رک‌و‌راست بگویند کنسرت تبلیغاتی دکتر فلانی.

با فریب دادن مخاطب که رای جمع نمی‌شود هر چند که هنوز نام دکتر فلانی از مغزمان بیرون نرفته باشد.

پایان پیام

کد خبر : 10458 ساعت خبر : 11:13 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=10458
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات