کتاب طنز روزنامه پاکستان را بخوانید

کتاب طنز روزنامه پاکستان را بخوانید

تور پاکستان، فقط با ۶ هزارتومان
معرفی کتاب خاطرات یک سفر ماجراجویانه

خاورمیانه هر روز درگیر مشکلی تازه است. سر تیتر اخبار همین روزهای ما پر است از مسئله‌ی داعش و عربستان و دعوایی که میان کشورهای اسلامی راه افتاده است. فقط یک راه برای گذشتن از این وضعیت پیش روی ماست: کسب آگاهی. اگر ملت‌های مسلمان همدیگر را از نزدیک و بدون واسطه  بشناسند، بسیاری از این مشکلات خود به خود برطرف می‌شود. کافی است که مسلمانان، یکدیگر را نه از دریچه‌ی حکومت‌ها و رسانه‌ها، بلکه به صورت رودررو ملاقات کنند.

به گزارش پایگاه خبری گلونی «روزنامه‌ی پاکستان» نام کتابی است از سیدامیر سادات‌موسوی که به دنبال چنین هدفی است. این کتاب دربرگیرنده‌ی خاطرات سفر ماجراجویانه‌ این شاعر و نویسنده به پاکستان است. کشوری که به اعتقاد نویسنده، برای مردم ما کاملاً ناآشنا و غریبه است. سادات‌موسوی تلاش می‌کند که با زبانی شیرین و صمیمی تصویری بدون روتوش از حال و هوای مردم پاکستان ارائه کند. او در خلال این سفرنامه با تعدادی از جوانان شیعه و سنی پاکستانی همراه می‌شود و به شهرهای مختلف پاکستان سرک می‌کشد.
او می‌گوید: «در ابتدای سفر، حتی یک درصد هم به انتشار سفرنامه‌ام فکر نمی‌کردم. یک روز گذشت، دو روز گذشت و کم‌کم دیدم چقدر این همسایه برای ما غریبه است. احساس کردم که بی‌دلیل به این سفر نیامده‌ام و وظیفه دارم که تمام دیده‌ها و شنیده‌هایم را برای هم‌وطنانم ثبت و ضبط کنم».
این کتاب در ۱۳ فصل با زبانی طنزآمیز نوشته شده‌است. فصل‌های کتاب در عین حال که دارای خط سیر زمانی هستند اما تلاش شده است که هر یک به صورت مشخص دارای وحدت موضوعی نیز باشد. مثلاً در یکی از این فصول به جایگاه گروه‌های تروریستی در پاکستان پرداخته شده است، در یکی از فصول به مسئله‌ی زبان و ادبیات در این کشور و در یکی از فصول به وضعیت شیعیان پاکستانی. مخاطب با خواندن «روزنامه‌ی پاکستان» با نویسنده همراه می‌شود و سفری در متن جامعه‌ی پاکستانی را تجربه می‌کند. در انتهای کتاب نیز چند صفحه‌ای به تصاویر این سفر اختصاص یافته است.

کتاب طنز روزنامه پاکستان را بخوانید

در بخشی از کتاب چنین می‌خوانیم:
«ـ ببخشید! دقیقاً مَرز کجاست؟
ـ همون‌جاها!
مأمور دربانی با دستش به آن طرفِ در اشاره کرد. رفتم جلو و رسیدم به خودِ مرز. از روی مرز رد شدم و رفتم داخل پاکستان. بعد دوباره برگشتم توی خاک ایران. بازی‌اَم گرفته ‌بود. یک بارِ دیگر از مرز رد شدم. یعنی دوباره رفتم پاکستان. باور می‌کنی که مرز فقط یک خط است. نه! حتی خط هم نیست. یک چیز عجیب و غریبی است که این طرفش می‌شود ایران و آن طرفش می‌شود پاکستان. یک موجود فرضی که نقشه‌های جغرافیایی را مجبور به رنگارنگ شدن می‌کند. آدم‌ها بعضی اوقات به خاطر جابه‌جا کردن این موجودات فرضی با هم می‌جنگند، خون همدیگر را می‌ریزند، بچه‌های هم را می‌کشند. و دستِ آخر وقتی از جنگ خسته می‌شوند، یک سیم خاردار روی آن موجودِ فرضی پهن می‌کنند و مأمورهایشان را اسلحه به دست کنار آن قرار می‌دهند تا مبادا کسی به این موجود فرضی بی‌احترامی کند. بگذارید خیالتان را راحت کنم. من فکر می‌کنم اولین بار «مرزهای سیاسی» را «مرض‌های انسانی» به وجود آورده‌اند.
ترسیدم که مأمور دربانی عصبانی شود و چیزی بگوید. می‌دانید که با مأمور‌ها نمی‌شود شوخی کرد. چون مأمورند و معذور. این شد که زیاد‌ رویِ مرز نماندم و حرکت کردم. کمی که جلوتر رفتم، به یک تابلوی بزرگ رسیدم: به پاکستان خوش آمدید!»

سوره‌ی مهر این کتاب را در ۲۵۰۰ نسخه و با قیمت ۶ هزارتومان، منتشر کرده است. علاوه بر فروشگاه‌های رسمی انتشارات سوره‌ی مهر (شعبه‌ی میدان انقلاب و شعبه‌ی خیابان سمیه)، امکان خرید اینترنتی  – با ارسال رایگان- در سایت انتشارات سوره‌ی مهر فراهم شده است.

پایان پیام

کد خبر : 11559 ساعت خبر : 9:12 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=11559
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات