یک بازیگر زن هالیوود: دوست دارم مثل سمندر لرستانی باشم

یک بازیگر زن هالیوود: دوست دارم مثل سمندر لرستانی باشم

اگر قصد دارید میلیونر بشوید تا پایان گزارش با ما همراه باشید.

به گزارش پایگاه خبری گلونی به گزارش سایت‌های محیط زیستی و به نقل از کارشناسان، یکی از زیباترین گونه‌های سمندر جهان، فقط در منطقه‌ زاگرس ایران و لرستان زندگی می‌کند. یعنی هیچ جای جهان نیست جز اینجا. این موجود از ازل کاری به کار انسان نداشته است. همیشه از اجتماعات انسانی دوری می‌کند، به اینستاگرام مردم نمی‌رود و فحش نمی‌دهد، بدون داشتن دانش سیاسی اضهارنظر نمی‌کند، هوا را آلوده نمی‌کند، وقتی ترافیک می‌شود فحش نمی‌دهد و… اما انسان دست از سر این موجود بی‌آزار برنمی‌دارد. رنگ‌های زیبای این جانور بلای جانش شده است و خرید و فروش آن را به معامله‌ای پرسود برای شکارچیان تبدیل کرده است. شکارچیان پس از صید این سمندر زیبا، اقدام به فروش آن‌ها در بازارهای داخلی و خارجی می‌کنند.

اندام‌هایی که این جانور دوزیست دارد، آرزوی بسیاری از بازیگران خارجی است. سمندر لرستانی با بدنی ظریف و خال‌‌ها یا نوارهای رنگی، نارنجی و چشمان شهلا، دل هر بیننده‌ای را می‌برد. یکی از بازیگران معروف سینمای هالیوود که نخواست نامش فاش شود به گلونی گفت: آرزو دارم مثل این سمندر باشم.

اما خبرهای گوناگونی که در زمینه‌ی قاچاق حیوانات منتشر می‌شود، ما را بر آن داشت تا به محله‌ی خلیج، واقع در جنوب غرب تهران برویم و این بازار پرهیاهو را از نزدیک مشاهده کنیم. بماند که برای این حرکت خطیر، پولی نگرفتیم و مجبور شدیم که کرایه‌ی تاکسی را خودمان پرداخت کنیم.

۱۴۶۲۱۸_۳۹۱

اگر در بزرگراه آزادگان در لاین راست برانید، بعد از یافت‌آباد با تابلوی «بازار پرندگان» مواجه خواهید شد. اما این بازار، تنها مختصِ پرندگان نیست. گربه، سگ، موش، گوسفند، لاک‌پشت، همستر، الاغ، کروکدیل، مورچه قرمز، خرس تنبل، میمون تحصیل‌کرده و مگس مؤدب هم در این بازار به چشم می‌خورد.

بازاری است شبیه به جمعه‌بازارهای معروف، با این تفاوت که به جای لباس و خوراکی و ظروف چینی، عقاب و پلنگ و پاندای چینی بساط شده است. مردم در رفت و آمد هستند، بعضی‌ها جلوی قفس‌های حیوانات می‌ایستند و در مورد اسم و سن و اخلاق حیوان زبان‌بسته از فروشنده سوال می‌پرسند. یکی از فروشنده‌ها در مورد سنجابی که برای فروش گذاشته بود، چنین می‌گفت: دو قسمت اول عصر یخبندان را این سنجاب بازی کرده است اما گویا از جو فرهنگی حاکم بر سینمای هالیوود چندان دل خوشی نداشته و به هم‌کاری خود با آن پروژه ادامه نداده است.

همین‌طور که در بازار چرخ می‌زدم، چشمم به فروشنده‌ای افتاد که تعدادی سمندر لرستانی برای فروش گذاشته بود. نزدیکش شدم. شلواری خاکی رنگ و پیراهنی سیاه به تن داشت. یک مشتری هم داشت. از مشتری پرسیدم: آقا این سمندرها به چه دردتان می‌خورد؟ همان‌طور که سمندری را در دستانش برانداز می‌کرد، پاسخ داد؟ تنهاییم را با آن‌ها پر می‌کنم. گفتم: یعنی سمندر می‌خرید که بشود حیوان‌خانگی‌تان؟ به من نگاه کرد و با عصبانیت گفت: حرف دهانت را بفهم، حیوان‌‎خانگی چیست؟ این زبان‌بسته‌ها جای خالی همسرم را پر می‌کنند.

فروشنده داخل بحث شد و رو به من گفت: یکی بخر، آلمانی‌ها خوب پولی بابت این‌ها می‌دهند. اگر آن‌ ور کسی را داری، چندتایی بخر و به اروپایی‌ها بفروش. یک‌شبه میلیونر می‌شوی. این‌قدر گفت و گفت تا گول خوردم یکی از آن سمندرها را به قیمتی تقریبا گزاف به من فروخت. فروشنده سمندر را داخل یک شیشه گذاشت و مرا راهی کرد. همان‌طور که در حال حساب کردن پولی بودم که در صورت فروختن سمندر به آلمان‌ها به حسابم واریز می‌شد، عده‌ای فریاد زدند: مامورها، مامورها. تا به خودم آمدم، مرد بی‌سیم به دستی شیشه‌ی سمندر را از دستانم گرفت و گفت: شما با ما می‌آیید.

در کل، روز سختی بود ولی تنها خوبی‌اش این بود که کرایه‌ تاکسی برگشت را مهمان یگان حفاظت سازمان محیط زیست بودم. نمی‌دانم چه کسی به ۱۵۴۰ زنگ زده بود.

سمندر لرستانی
سمندر لرستانی

پایان پیام

گزارش‌گر: محسن فراهانی

کد خبر : 14425 ساعت خبر : 4:19 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=14425
اشتراک در نظرات
اطلاع از
1 دیدگاه
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

دمت گرم
بسی خندیدیم، شماره می دم مدیر سایت کرایه ماشین و کارت به کارت کن
۱۵۴۰ کار من بود.