ثواب و کباب و صواب
پایگاه خبری گلونی، رضا شکراللهی: من هم مثل خیلی از شما تجربههای درخشانی دارم از کبابشدنهای بسیار، وقتی که خواستهام ثواب کنم. یا نکند صواب؟ کم نیستند کسانی که شباهتِ آوایی دو کلمه آنها را به اشتباه میاندازد. مثل ثنا و سنا که اولی یعنی ستایش و دومی یعنی روشنایی. یا همین صواب و ثواب که وقتی پای کباب شدن خودمان در میان باشد، بیشتر خودش را نشان میدهد.
صواب با صاد یعنی راست و درست، در مقابل خطا و نادرست. بشنوید از حافظ که وقتی معشوقش عشوهگرانه رو برمیگرداند، شیطنتش گل میکند و میفرماید:
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رأیِ صوابت
صواب صفت است و آن را به صورتهای گوناگون میتوان استفاده کرد. از صواب بودن و صواب آمدن و صواب جستن گرفته تا صواباندیش و اندیشهی صواب و رأی صواب و ناصواب (به معنای نادرست) و…
اما ثواب با ث در اصل یعنی اجر و پاداش و مزد عمل که آن را برای احسان و نیکی هم به کار میبرند. نقطهی مقابلش میشود عِقاب به معنای جزای بدی. باز بشنوید از حافظ که تخصص دارد در خجلتزده کردن رندانهی یار، خصوصاً وقتی گیسوخرمن باشد و معنای صواب با صاد را هم نفهمیده باشد یا خودش را زده باشد به آن راه:
ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشهچینی
«ثواب کردن»، فقط وقتی به نظر درست میآید که در معنای دوم به کار رفته باشد، یعنی احسان و نیکی. پس وقتی من و شما خواستهایم ثواب کنیم کباب شدهایم، درواقع با ث این کار کردهایم (احسان)، نه با صاد. ترکیبهای پراستفاده از ثواب اینها ست: ثواب بردن، ثواب دادن، ثوابکار، و ثواب داشتن (فقط بهصورت سومشخص مفرد).
پایان پیام
کد خبر : 15832 ساعت خبر : 2:29 ب.ظ