سردرگمی محض در نمایشگاه کتاب
به گزارش پایگاه خبری گلونی, شهرآفتاب همان طور که از اسمش پیداست مکانی به تعبیر بزرگی یک شهر است. محلی که برای اولین سال پس از سالها میزبانی مصلای تهران، عهدهدار این گردهمایی عظیم فرهنگی شده است.
در فضای نمایشگاه به صحبتها خوب که گوش میدهی کاستیها و نارضایتیها به گوشت میرسد. از امکانات مجزای خدماتی و رفاهی مثل نبود پارکینگ ویژه ناشران که برای ناشران در مصلای تهران وجود داشت و الان نیست و یا کمتر شده است تا مشکل تهیه غذای گرم و مناسب. البته در فضای نمایشگاه غرفههای متعددی از برندهای مختلف فستفود وجود دارد و همچنین غرفههای محدودی از تهیه غذای گرم، اما مثل مصلا و سایر فضاهای نمایشگاهی، سفارش گیرندهها یا بازاریابها برای گرفتن سفارش غذا به غرفهدارها مراجعه نمیکنند و یا قیمت و کیفیتها مناسب نیست.
همچنین در دو روز اول مشکل کمبود فروش آب و آشامیدنیهای خنک با توجه به گرمای هوا به شدت احساس میشد. و یک قسمت سرگردنهای در سطح مسطحی از نمایشگاه دیده میشد که از همین غفلت بازارش سکه بود و خود نگارنده برای یک لیوان متوسط آب رنگ شده طوری که انگار سن ایچ پرتقال از بغلش با عصبانیت رد شده و آب بدبخت ترسیده و خود را زرد کرده باشد سه هزارتومان پرداخت کرد.
اما این مشکل در روز شنبه مشاهده نمیشد و معلوم است که رسیدگی شده است. پس بهجاست حالا که گوش بدهکاری هست! از مشکلی که از روز اول تا همین امروز برجا بوده است بگوییم، مشکل اطلاعرسانی و راهنمایی در مورد سالنها و غرفهها. مردم از لحظه ورود به محوطه شهر آفتاب یعنی همان پارکینگ خصوصی و یا خروج از مترو دنبال بروشور، نقشه یا راهنمای سالنها و غرفههای نمایشگاه هستند به محض ورود به محوطه اصلی هر برگه تبلیغاتی را به امید اینکه نقشه نمایشگاه باشد از توزیع کننده میگیرند چون حس میکنند اولین اقدام در این مکان باید اطلاعرسانی بههنگام و مناسب باشد و محل ورود بازدیدکننده مناسبترین جا برای این اقدام است. بازدیدکنندگان اما موفق به دریافت جواب سوالهای ذهنشان نمیشوند و از نگهبانیهای ورودی سالنها سوالات خود را مطرح میکنند و چه بهتر بود که در این محلها که مکانهای مدنظر بازدیدکننده برای دریافت جوابش هست راهنماها مستقر میشدند. همچنین در روز اول و دوم اغلب راهنماها و یا آنهایی که میخواستند اطلاعرسانی کنند از روی دستنوشتههای خودشان اطلاع میدادند و با شمال و جنوب نقشه آشنا نبودند و در روز چهارم نمایشگاه همچنان این مشکل هر چند کمتر احساس میشود.
حتی برای بیان نمونهای از این آشفتگی در سالن ملل که محلی برای اطلاعرسانی در نظر گرفتهاند نیروها آن قدر سرشان شلوغ است که گاهی اشتباه راهنمایی میکنند یا آن قدر سرعتی عمل میکنند که به جای سمت چپ به راست هدایتتان میکنند.
برای نمونه همین امروز مکان غرفه خانهکتاب را از محل اطلاعرسانی و راهنما در سالن ملل خواستم که ما را به جایی هدایت کرد که اگر تا آخرش میرفتیم صبح روز بعد با آفتاب شهر آفتاب بیدار میشدیم!
نکته جالب دیگر اینکه در اطلاعرسانیهای خبری و محیطی روز چهارشنبه یکردیف سالن راهرو و غرفه داده بودند و همان اعلام شده بود و خبرگزاریها به مردم اطلاعرسانی کرده بودند. اما روز پنجشنبه همان را عوض کردند و حالا سالنی که دو عمومی نام دارد اما در واقع سالن A1 نام دارد. مجموعه این عوامل موجب سردرگمی محض مردم در نمایشگاه بینالمللی کتاب شده است و بیم آن میرود که اگر در روزهای آتی رسیدگی نشود سردرگمی بازدیدکنندهها موجب شلوغی بیدلیل و نارضایتیها باشد.
پایان پیام
گزارشگر: علی اکبر مجدراد
عکس: هادی زند، ایسنا
کد خبر : 18166 ساعت خبر : 8:53 ب.ظ