هنر و محیط زیست از دریچه کاریکاتور
پایگاه خبری گلونی، مهروش خواجهوندی: انسان از دیرباز با هنر و محیط زیست رابطه ناگسستنی داشته و این پیوستگی همچنان حفظ و در دنیای امروز بلکه استوارتر نیز گردیده است. با این تفاوت که انسان، محیط زیست را خلق نکرده ولی هنر را نهتنها او خلق کرد بلکه آن را وسیلهای برای اثبات خود و ماندگاری در طول تاریخ به کار گرفت. انسانها رفته رفته در طول دوران تکاملی خود، با کنکاش در طبیعت به کشف رازهای محیط زیست پرداخته و به صورت علمی این پدیده غیرقابل درک را برای فهم و آگاهی بشر دست یافتنی نمودند.
بشریت، دید و ادراک بصری خود را که با انسان آغاز میشد و به موضوعات میپرداخت “هنر” و انگارههای تفکراتشان را که برای انسان بوده و با بهرهگیری از روشها و با تکیه بر مصادیق هنری آغاز به کار میکرد “علم” نامیدند. در واقع، هنر و علم مکمل یکدیگر شدند و در کنار یکدیگر قرار گرفتند تا “علمی مبتنی بر آگاهی” را جهت پیشرفت بشریت شکل دهند. از ویژگیهای منحصر به فرد هنر این بوده و هست که به راحتی قادر است به ورای عرصه علم دست یابد و منجر به تقویت تخیلات بشری و خلاقیت شده و به پیشرفت زمینههای علمی یاری رساند.
دو ویژگی بارز دیگری که علم و هنر را به یکدیگر نزدیکتر مینماید، جهانی بودن آنهاست و منحصر به ملتی خاص نیست. در بین علوم، محیط زیست این خاصیت عام بودن را بیش از سایر رشتههای علمی بروز داده و خوشبختانه قابل درک برای تمامی بشریت است. درواقع، از طریق همراهی هنر و محیط زیست، نه تنها امکان ارتباط میان تمام گسترههای کوشش انسانی و جنبههای حیاتی فراهم میشود بلکه منجر به تقویت هدف مشترک هر دو گروه که همان برقراری ارتباط جهت درک محیط بهوسیله انسان شده و امر پذیرش و یادگیری را تسهیل مینماید. در این میان، چنانچه بخواهیم در زمینه حفاظت از محیط زیست موفقتر عمل کنیم، باید در پی هنری باشیم که اول مورد پسند همه گروههای سنی، دوم دارای قدرت تاثیرگذاری بر مخاطب و سوم و از همه مهمتر در سطح جهانی نیز از اقبال برخوردار باشد. تنها هنری که تمامی این ویژگیهای بالا را در خود نهفته دارد و نیازی به ترجمان تصاویر برای مخاطب ندارد، “هنر کاریکاتور” است.
کلمه کاریکاتور از کلمه ایتالیایی «کاریکار» گرفته شده که به معنای اغراق است اما اغراق در کاریکاتور یا طنز تصویری، باید سنجیده، منطقی و هوشمندانه باشد. برخی از پژوهشگران هنر کاریکاتور، عقیده دارند که کلمه کاریکاتور کوتاه شده «کاریکاتورا» است که در قرن شانزدهم در ایتالیا توسط طراح و نقاش آن زمان، «آنیبال کاراکی» مصطلح گردید. در ادبیات نیز کلمه کاریکاتور به توصیفی که جنبه مسخرهآمیز یا هجوآمیز دارد و شخص یا اشخاص مورد توصیف را به شکل اغراقآمیزی مجسم میکند، اطلاق میگردد و سابقه این شیوه به دوران یونان باستان میرسد. «چارلز دیکنز» از جمله نویسندگان بزرگی است که از این شیوه «کاریکاتورهای ادبی» در آثار خود استفاده فراوان کرده است.
بسیاری از کاریکاتورها برای خنداندن بیننده کشیده شده است و با اینکه در نگاه اول خندهدار هستند، اما معنای ثانوی عمیقی در خود دارند. در واقع شوخی کاریکاتوریست با ذهن مخاطب، خنده صرف براثر پویایی تخیل و یا اغراق در موضوعات نبوده بلکه بیننده را به تفکر وا میدارد. مهمتر از آن، این که در بیان هدف خود از اصطلاحات روزمره و عامه به همان شکل متداول بهره میگیرد، این خود یکی از ویژگیهای تعیینکننده کاریکاتور است. اگر مخاطب به کاریکاتوری خیلی بخندد، یعنی همان چیزی که مدنظر هنرمند بوده و بدین ترتیب، صدای خنده، بیانگر همان قدرت تاثیرگذار کاریکاتوریست بر اخلاقمداری مخاطب است.
به نظر نویسنده، چنانچه کاریکاتور ملازم با محیط زیست شود، نتایج مثبت بیشتری به همراه خواهد داشت و حتی میتوان امیدوار بود که اثراتش شدیدتر از صدها قانون و کتاب باشد. چون یک کاریکاتور خوب و تاثیرگذار، بهتر از یک گفتگوی طولانی و خواندن هر کتابی در هر موضوعی میتواند عمل کند. هنر کاریکاتورهای زیست محیطی، نیشتر قلمش که از نوک چاقوی جراحی تیزتر است، به روح و جان انسان بی توجه به طبیعت اطرافش وارد میکند و وی را بدون بیهوشی مورد عمل جراحی قرار میدهد. در عین حالی که از خنده لبریز است، درد را با عمق جان حس میکند و در مییابد که چه بکند تا شایسته بودن را بیاموزد و به انسان هشدار میدهد که در بایسته بودن خیلی موفق عمل نکرده است.
این هنر، برخلاف هنرهای دیگر که بر زیباییها تاکید دارد، بر زشتیها به طور اغراقآمیز میپردازد و چنان تاثیری بر روح اناسن میگذارد که شیون حاکی از درد آن را از چشمان بیفروغ و شرمنده هر انسانی که به کاریکاتور مینگرد، میتوان دریافت. بدیهی است که تمسخر و ریشخند و اغراق مضحکآمیزی که از کاریکاتورها برمیآید ناشی از بدبینی به هیچ یک از امور اجرایی توسط نوع بشر نیست بلکه وسیلهای است برای اعتراض به نقصهای حاصل از کارهای بشری که در قالب ملتها و دولتها در حال انجام است. بشری که در عصر به اصطلاح مترقی، خود را در چنگال پیشرفت و توسعه یافتگی خود اسیر ساخته و نتوانسته از مادر اصلی خود یعنی زمین به نحو مناسبی حمایت و حفاظت نماید. هم اکنون شاهد آنیم که بشر سرگردان با چشمانی حیران، ساعات فراوانی از عمر خود را در نشستهای ملی و بینالمللی برای کاهش اثرات زیست محیطی عملکردهای توسعه یافتگی خود صرف میکند.
امید است که تلفیق هنر و علم به خصوص هنر کاریکاتور با علم محیط زیست بتواند حرکتی مؤثر برای هوشمندسازی نوع بشر باشد و به او راه بهتر زیستن بیاموزد.
پایان پیام
کد خبر : 17740 ساعت خبر : 11:10 ب.ظ