خرم‌آباد کویر می‌شود نه کلان‌شهر

پایگاه خبری گلونی، رضا ساکی: مدیران ومسئولان خرم‌آباد این روزها سرگرم ساخت پروژه‌های متعدد در اطراف شهر، تاکید می‌کنم اطراف شهر هستند و اصولا کاری با داخل شهر ندارند. آنها با پروژه‌های متعدد برون‌شهری این وعده را به مردم می‌دهند که خرم‌آباد را به‌زودی تبدیل به یک کلان‌شهر خواهند کرد. شاید اگر ۱۰ یا ۲۰ سال پیش واژه کلان‌شهر را می‌شنیدیم خوشحال می‌شدیم ولی حالا بعید می‌دانم مردم خرم‌آباد از تبدیل‌شدن شهرشان به کلان‌شهر خوشحال باشند. مگر اوضاع کلان‌شهرهای ما خوب است که ما هم از کلان‌شهر شدن خرم‌آباد خوشحال باشیم؟ مثلا رشت که حالا کلان‌شهر شده است، مردمش از این همه ترافیک و مشکلات در آب آشامیدنی و این همه مهاجرت راضی هستند؟
خرم‌آباد همین‌طور اگر پیش برود دست‌کم از لحاظ جمعیتی تبدیل به یک کلان‌شهر خواهد شد و نیازی به پروژه‌های مسئولان نیست. اوضاع اگر همین‌طور پیش برود شاید تا ۱۰ – ۱۵ سال آینده شهری به‌نام الشتر و پلدختر نداشته باشیم و همه به خرم‌آباد مهاجرت کرده باشند.
آنچه که مشخص است این است که بعد از دوران طلایی شهردار ساکی در خرم‌آباد ما فقط توانستیم ادای او را در شهرسازی دربیاوریم و حوصله کار بنیادی نداریم. مثلا سراب شَوا در خیابان مطهری که سال‌هاست به حال خود رها شده است. ساختمان سابق ساواک که در اختیار اداره اوقاف است، از طرف اوقاف آماده واگذاری به شهرداری خرم‌آباد است، اما چون هیچ مسئولی در پی ساختن چیزی در داخل شهر نیست کسی سراغی از شوا نمی‌گیرد. همه راه ساده را انتخاب کرده‌اند. توسعه شهر از طرفین!

توسعه عجولانه
در شمال به پارک جنگلی مخمل‌کوه دست‌درازی کرده‌اند. یکی از بهترین تفرجگاه‌های مردم خرم‌آباد در ۵ کیلومتری این شهر که متاسفانه خود مردم خرم‌آباد در آخر هفته‌ها و سیزده‌به‌درها حسابی از خجالت آن در‌می‌آیند. در مجاروت مخمل‌کوه منطقه قِلابَردی قرار دارد که تقریبا کشاورزی ناپایدار با صاف کردن جنگل‌های بلوط منطقه را از بین برده است و سال‌به‌سال اوضاعش دارد بدتر می‌شود. توسعه مخمل‌کوه با این وضع اصلا به صلاح نیست. شما همین الان به پارک جنگلی مخمل‌‌کوه بروید و تا آنجا که آسفالت است برانید. دقیقا از جایی که آسفالت تمام می‌‌شود و خاکی می‌شود اوضاع بلوط‌ها و رَزوها فرق می‌کند. چون مردم کمتر آنجا رفته‌اند شرایط برای رشد بلوط‌های جوان مهیاتر است. اما اگر پارک جنگلی مخمل‌کوه توسعه پیدا کند و تمام آن منطقه راه دسترسی آسفالت پیدا کند، از بین خواهد رفت. همین حالا تعداد درختان مرو (گلابی وحشی) را در منطقه نگاه کنید. روز‌به‌روز دارند کمتر می‌شوند و روز‌به‌روز مردم پای آنها آتش روشن می‌کنند و تا ارتفاعی می‌روند که در آن درختان گلابی وحشی می‌روید. ساخت آبشار مصنوعی و ایجاد دسترسی به آبشار طلایی از دیگر پروژه‌های شهری است!
شهر با توسعه پارک جنگلی مخمل‌کوه و همچنان با توسعه پارک جنگلی شورآب، که خاطره‌ای از بلوط‌های بلندقامتش به‌جا مانده است به دست نمی‌آید. از سوی دیگر مسئولان با ساختن دریاچه‌ای در محل پل شاپوری قصد دارند شهر را از جنوب هم گسترش دهند. طرحی که معلوم نیست پیوست زیست‌ محیطی‌اش چیست. معلوم نیست چه تاثیری در کم‌آب شدن رودخانه کشکان خواهد داشت چراکه گِلال خرم‌آباد سرشاخه‌ی رود کشکان است. معلوم نیست در مقابل سیلاب‌هایی که از این پس خرم‌آباد و لرستان با آنها درگیر است مقاومت خواهد کرد یا نه؟ معلوم نیست تاثیرش بر آب دریاچه کیو چه خواهد بود. معلوم نیست چقدر آب باید از منطقه کاکارضا آورده شود تا دریاچه دوم پر شود. ما باغ‌های حاشیه قبرستان خضر را بریدیم و انجا را تبدیل به چمن کردیم در صورتی که می‌شد با همان باغ‌ها مانند فرحزاد تهران مکان‌ها دینی و تفرجگاه ساخت. اما آن‌ همه درخت انجیر و انار بریده شد تا تبدیل به چمن بشود و بعدا در آن پارک پرندگان ایجاد بشود.

اولویت‌‌ها
پارک پرندگان اولویت مردم خرم‌آباد نیست. پارک پرندگان اولویت گردشگران هم نیست. خرم‌آباد هنوز یک سالن خوب برای نمایش فیلم  و موسیقی ندارد. در خرم‌آباد نمی‌توان قدم زد. در مطهری نمی‌توان قدم زد. مطهری را دریابید که درختانش یکی پس از دیگری بریده یا خشک می‌شوند. بلندمرتبه‌سازی که باید در حومه‌ی شهر اتفاق می‌افتاد دارد در داخل شهر اتفاق می‌افتد. این گفته‌ی من نیست. سیدفرید قاسمی که تاریخ خرم‌آباد در سینه‌ی اوست می‌گوید. او تاریخ خرم‌آباد را از ایلام تا عصر حاضر نوشته است و می‌داند و این تاریخ را زندگی کرده است. بلندمرتبه‌سازی در داخل شهر غلط است. درختان خیابان مطهری دارند می‌میرند، اما شهر در حاشیه به صورت افقی رشد می‌کند و در داخل شهر به‌صورت عمودی. می‌دانید در قاضی‌آباد چه خبر است؟ بر سر درختان قاضی‌آباد چه آمده است؟

برف خرم‌آباد کجاست؟

مسئولانی که وعده کلان‌شهر شدن خرم‌آباد را می‌دهند، به مردم خرم‌آباد گفته‌اند چرا در سال گذشته حتی یک دانه برف بر زمین خرم‌آباد ننشست؟ حتی یک دانه برف در مطهری بر زمین ننشست. برفی که آمد در ارتفاعات اسپی‌کوه و یافته و هشتادپهلو بود. خرم‌آباد با این طرح‌ها در آینده‌ای نزدیک تبدیل به دره‌ای گرم و بد آب‌و‌هوا خواهد شد. شک نکنید که محموعه‌ی بام خرم‌آباد و فعالیت‌هایی که فعالان محیط زیست انجام ‌می‌دهند هم نخواهد توانست جلوی بلندمرتبه‌سازی‌ها و جلوی از بین رفتن چنارهای خرم‌آباد را بگیرد. خرم‌آباد در آینده با کمبود آب شرب بیش از امروز مواجه خواهد شد. شهری که به شهر چشمه‌ها معروف است همین الان تنش آبی دارد و باید برای آب آشامیدنی آن فکری کرد. چرا مسئولان پولی را که خرج بوستان شاپوری و توسعه مخمل‌کوه و شور‌آب می‌کنند خرج ساخت یک تصفیه‌خانه آب نمی‌کنند و تصفیه‌خانه خرم‌آباد را گسترش نمی‌دهند؟ چرا خرج فلک‌الافلاک نمی‌کنند؟ چرا پول‌ها خرج ساخت پل بر روی گِلال نمی‌شود که در پاییز و زمستان آن فجایع به بار نیاید. تا کی مردم باید شاهد زیر آب رفتن پل‌های موقت باشند؟
اینها همه پرسش است. خرم‌آباد در سال‌های گذشته و در زمان‌های کودکی ما و پدران ما، برف‌های سنگین داشت. به‌طوری که مدارس تعطیل می‌شدند و ما که در قاضی‌آباد بودیم نمی‌توانستیم از سرازیریش پایین برویم و از سربالاییش بالا برویم. اما حالا برف در خاطره‌ی خرم‌آباد مانده است. خرم‌آباد با رشد جمعیت، شهری گرم شده است. زمستان‌ها آن قدر جمعیت شهر زیاد شده است و آنقدر مهاجرت به این شهر بیشتر شده است که مقدار گرمای بخاری‌های گازسوزی که در این شهر می‌سوزد اجازه ایجاد بارش برف در این شهر را نمی‌دهد.

توان اکولوژیک
خرم‌آباد نیاز نیست که کلان‌شهر بشود. هیچ شهری از کلان‌شهر شدن راضی نبوده است. هیچ مردمی از اینکه شهرشان کلان‌شهر شده‌ است راضی نبوده‌اند. کلان‌شهر یک واژه شیک است اما بدبختی‌هایی به دنبال دارد.
طبیعت خرم‌آباد را باید طی برنامه‌های چندساله و پایدار در اختیار عموم گذاشت و یقین بدانید که گردشگرانی که برای طبیعت خرم‌آباد به این شهر سفر می‌کنند اگر نتوانند در داخل خود شهر قدم بزنند و از زیبایی‌های داخل شهر لذت نبرند پا به این شهر نمی‌گذارند.
چرا باید تا آبشار طلایی برای مردم جاده آسفالته بزنیم؟ چرا این طوری از نعمت‌هایی که خدا در اختیارمان قرار داده استفاده می‌کنیم؟ چنگ بر طبیعت خرم‌آباد و اطراف آن زده‌ایم و داریم آن را نابود می‌کنیم. یقین بدانید که منطقه جنگلی مخمل‌کوه با این روش توسعه، در بازه کمتر از ده ساله از بین خواهد رفت. چون مردم و گردشگران مانع رشد جنگل‌ها خواهند شد. این منطقه حالا هم توان اکولوژیک برای بازسازی خود ندارد. این منطقه وسعت کمی دارد و حتی حجم جمعیت مردم خرم‌آباد که به سیزده‌به‌در می‌روند را نمی‌تواند تحمل کند.

واژه شیک
ما چرا در داخل شهر به فکر توسعه نیستیم؟ چرا به فکر پیاده‌راهی در خیابان مطهری نیستیم؟ چرا به فکر فرهنگ‌سرا در پشت‌بازار خرم‌آباد نیستیم؟ چرا کارهای اصولی‌تر نمی‌کنیم؟ چرا فکر می‌کنیم اگر شهردار ساکی دریاچه کیو را ساخت، ما هم اگر دریاچه بزرگ‌تری بسازیم در یادها خواهیم ماند؟ شهردار ساکی کار اصولی می‌کرد. کار درازمدت می‌کرد. ساکی هیچ‌وقت به طبیعت اطراف خرم‌آباد به عنوان برگ برنده نگاه نکرد. همین حالا که زمزمه‌های بام دوم در خرم‌آباد به گوش می‌رسد، مردم در پشت‌بازار از حداقل‌های استاندارد برای زندگی محروم هستند. واقعا چرا کسی به فکر داخل شهر خرم‌آباد نیست؟ مگر ما آبشارهای متعددی در حومه‌ی شهر نداریم؟ پس چرا باید به فکر ساختن آبشار مصنوعی در خرم‌آباد باشیم؟
اینها و موارد دیگری موید این است که نباید گول ظاهر شیک تبدیل شدن خرم‌آباد به کلان‌شهر را بخوریم. نباید از کلان‌شهر شدن خرم‌آباد حمایت کنیم. همان‌طور که نباید از مهاجرت مردم از شهرهای اطراف به خرم‌آباد حمایت کنیم و نباید از مهاجرت مردم خرم‌آباد به اصفهان و تهران حمایت کنیم. مردم باید در شهرهای خود بمانند. چون فرهنگ‌ها از بین خواهد رفت. همین حالا زبان لکی با مهاجرت به خرم‌آباد در حال از بین رفتن است. چون در خرم‌آباد مجبور به لری صحبت‌کردن هستند. چرا باید الشتر کوچک‌تر شود و خرم‌آباد بزرگ‌تر؟ چرا به این چیزها فکر نمی‌کینم و در کوتاه‌‌مدت به‌دنبال خلق کارهای عجیب و غریب هستیم؟

گرم‌دره

خرم‌آباد همین حالا هم تبدیل به دره‌ای گرم شده است. آن دره‌ی خوش‌آب‌و‌هوا که در طی قرون متعدد گردشگران و سیاحان بزرگ جهان را شیفته زیبایی خود کرده است، امروز دره‌ای گرم، کم‌آب و گاه بدون آب است. و حالا با رشد جمعیت شاید نیاز به منوریل و خط ویژه اتوبوس هم پیدا کند. چرا باید بگذاریم کار به آنجا بکشد تا در خرم‌آباد منوریل داشته باشیم؟ آیا اصلا منوریل برای خرم‌آباد مناسب است؟ آیا اصلا خیابان‌های خرم‌آباد توان داشتن منوریل دارند؟ ما در این سال‌ها برای بلوار علوی چکار کرده‌ایم؟ هیچ! فقط بلوار وسط آن را کوچک‌‌وکوچک‌تر و باریک‌وباریک‌تر کردیم. تا بالاخره روزی می‌رسد که همین بلوار باریک که از آن بلوار پهن و آن نخل‌های قدیمی باقی‌مانده است از بین برود تا ماشین‌ها بتوانند تردد کنند. چرا کسی به فکر بلوار علوی نبود و نیست؟ چرا به اینها فکر نمی‌کنیم؟
توسعه پارک مخمل‌کوه که ساده است. آسفالت‌کردن جنگل‌های بلوط که ساده است. آسفالت کردن کوه هم ساده است. و مدبه را تبدیل به بام کردن ساده است. اما حالا که آن میراث عظیم از استاندار قبلی برای استاندار جدید مانده است، هیچ‌کس زیر بار تعهد بام نمی‌رود. همان‌طور که هیچکس زیر بار تعهد باغ وحش خرم‌آباد نرفت و آن‌همه آسیب و پریشانی و از بین رفتن سرمایه اجتماعی برای مردم خرم‌آباد و قوم لر به ارمغان آورد.
یقین بدانید که بسیاری از این طرح‌ها بارهایی بزرگ خواهند بود بر دوش مسئولان و شهرداران آینده شهر و مردم خواهند بود و مشکلاتی که این طرح‌های زودبازده برایشان رقم خواهد زد.

خواهش
لطفا اگر نمی‌توانید در داخل شهر خرم‌آباد کاری برای مردم شهر بکنید، خرم‌آباد را از شمال و جنوب توسعه ندهید. خرم‌آباد داروندارش همین طبیعت اطراف آن است که گاه مسافری به آنجا رجوع کند. خرم‌آباد را خراب نکنید. خرم‌آباد نیاز به پاساژ ندارد. خرم‌آباد نیاز به ساخت خانه‌هایی بومی دارد. پاساژسازی گلوی شهر خرم‌آباد را می‌فشارد و هر روز درختی را از درختان شهر خرم‌آباد سرسبز ما جدا می‌کند. اینها واقعیت کلان‌شهر شدن خرم‌آباد است. راستی اگر قرار است خرم‌آباد است از معبر به مقصد گردشگری تبدیل بشود چرا توان مالی شهر در جهت ساخت یک هتل صرف نمی‌شود؟ گیرم که همه این کارها شد و میلیون‌ها گردشگر به خرم‌آباد آمد. گردشگر روی چمن می‌خوابد؟ وقتی فلک‌الافلاکی نباشد آبشار و دریاچه به چه درد می‌خورد؟

پایان پیام

کد خبر : 19659 ساعت خبر : 8:31 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=19659
اشتراک در نظرات
اطلاع از
2 Comments
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

سلام جناب آقای ساکی
متشکر از نوشته زیبا و دردنامه خواندنی شما برای شهری که دوستش دارم اما اهل آن نبوده ام و در آن به دنیا نیامده ام و جز چند بار آن هم کوتاه از آن دیدار نکرده ام. اما اخبارش را دنبال می کنم و وسواس حفظ زیبایی هایش و طبیعت بکرش و مردم خونگرمش را همچنان حفظ می کنم. نوشته شما بسیار به دل چسبید چرا که از سر درد نوشته شده و واقعا از نظر علمی هم مواردی که ذکر کرده اید از نظر من درست است و تغییر اکوسیستم شهر با دریاچه و بام و جاده کشی و… جز تغییر و توالی اکوسیستمهای پویا و متنوع به اکوسیستمهای ناپایدار و گاه ایستا هیچ پیامد دیگری برای همه جا و برای خرم آباد ندارد . حفظ محیط زیست کنونی شهر و پیرامون است که برای گردشگران و اهل شهر جاذبه دارد و گرنه … سایه دیوار بسیار. تغییر محیط های جغرافیایی به بهانه نوسازی و اقدامات نسنجیده به نام ساماندهی( که خود ضد ساماندهی محسوب می شود )جز تباهی و نابودی خاطرات نوستالژیک مردم و به قهقرا بردن محیط زیبای خرم آباد پیامد و دستاوردی نخواهد داشت . مهم تر این که به نظر من تاکید بیش از حد بر گردشگری در خرم آباد و لرستان جز نابودی محیط و فرهنگ مردم محلی ثمره چندانی ندارد . با آمارهایی در باره ورود گردشگران نمی توان زندگی مردم را سامان بخشید . بگذارید شهر نفسی بکشد … گلال را بگذارید به راه خود رود… بلوطها را به جای جاذبه گردشگری به عنوان میخ های استوار طبیعت لرستان بنگرید واز ساماندهی ! های خود دست بردارید. جناب ساکی ، نمیخواهم انشا بنویسم و اطاله کلام دهم فقط می خواهم از وسواسی که برای حفظ جنبه های محیطی و فرهنگی خرم آباد به خرج می دهی تشکر کنم. دستمریزاد . زنده باشی. ادامه بده. من میخوانم. امیدوارم تصمیم گیرندگان هم بخوانند و تصمیم های درست بگیرند
عزت زیاد