مدعیان هزارچهره فرهنگ

پایگاه خبری گلونی، انوشه میرمجلسی: کار فرهنگی ودغدغه انجام آن در کشور ما از آن دست مقوله‌هایی است که اگر ساده انگارانه به آن بیندیشیم، کاری لوکس و شیک به نظر می‌رسد. اما در واقعیت، اوضاع کاملاً فرق می‌کند.

در کشور ما برای انجام یک حرکت فرهنگی، بیشتر از اینکه وقت و انرژی افراد بر روی محتوا و طرح فرهنگی موردنظر متمرکز شود، صرف پاسخگویی به حواشی می‌شود. نگاهی گذرا به حرکت‌ها و فعالیت‌های فرهنگی در کشور ما نشان می‌دهد که نگرش عمومی جامعه، در ابتدا به سختی با فعالیت نوین همراه می‌شود.

در ابتدا نسبت به انجامش تردید دارد، سپس با سؤالات پی در پی سعی در برهم زدن آن خواهد داشت و در آخر اگر با آن حرکت فرهنگی همراه شود، تا زمانی وفادار و همراه خواهد بود که با تفکرات و منش فکری‌اش همسو باشد. در غیر اینصورت نفس آن حرکت فرهنگی را زیر سؤال خواهد برد و با برچسب زدن به آن، راه تخریب را پیش می‌گیرد.

بی شک یکی از دلایل فقر عمیق فرهنگی در کشور ما همین موضوع است. موضوعی که اگر حل نشود و جامعه نسبت به آن تصمیم درستی نگیرد، تا سالهای سال همچنان همین آش و همین کاسه است. همچنان افرادی دست به ایده پردازی و خلاقیت خواهند زد و همچنان افرادی با تیشه به ریشه‌شان خواهند زد.

نقش مهم افراد

نقش تک تک افراد جامعه در این موضوع مهم و حیاتی است. کافی است یاد بگیریم هر تحلیل و هر خبری، آنقدرها که به نظر می‌رسد از سر دلسوزی نیست. کافی است یاد بگیریم با مطالعه و منطق مخالفت کنیم نه با توهین و افترا. کافی است کمی درست رفتار کردن را تمرین کنیم و از خودمان و دیگران که به آتش اختلافات دامن می‌زنند، بپرسیم این راه به کجا ختم می‌شود. به غنی‌تر شدن فرهنگمان یا به قهقرا رفتنش…

در چندماه گذشته و طبق روال این سه سال پس از مطرح کردن ایده روز گلونی، شاهد برخوردهای سطحی و هیجانی از سوی کسانی بودیم که ذکرش در بالا رفت. افرادی که در ابتدا خودشان را همراه یک حرکت فرهنگی می‌دانند اما هر زمانی که منافعشان به خطر بیفتد یا حرکت مثمرثمری از آنها برنیاید، راه تخریب را پیش می‌گیرند. در این یادداشت برخلاف رویکرد این افراد که همیشه انگشت اشاره‌شان بالاست و صراحت گستاخانه را سرلوحه کارشان قرار می‌دهند، به هیچ گروه یا فردی اشاره نمی‌کنم و مخاطب هوشمند و دغدغه مند را ارجاع می‌دهم به مطالعه تاریخ و آنچه در راه اعتلای فرهنگ این مرز و بوم گذشته است.

اما آنچه بیش از همه پریشان خاطرم می‌کند، مظلومیت فرهنگ این سرزمین است که اسیر دست جو، هیجانات زودگذر و سطحی می‌شود. فرهنگی که هر زمانی رو به تعالی گام برمی دارد، سنگ‌های بی شماری به سمتش حواله می‌شود و زخمی‌تر از قبل برجای می‌ماند.

پایان پیام

کد خبر : 19151 ساعت خبر : 1:42 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=19151
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات