در شرکت سهامی ویرانی لرستان شریک نباشید
در شرکت سهامی ویرانی لرستان شریک نباشید
به گزارش پایگاه خبری گلونی نشست تخصصی رسانه در هفته فرهنگی اقتصادی لرستان، با حضور سیدفرید قاسمی، امیدعلی مسعوی، حجتالله سپهوند و علی حیدر امیری برگزار شد. سیدفرید قاسمی در این نشست تخصصی سخنرانی مهمی ایراد کرد که این سخنرانی را به طور کامل در گلونی میخوانید:
بیش از یک دهه پیش جلسهای در خرمآباد برگزار شد و طرح لرستاننگاری را در آن جلسه شرح دادم و دوستان عزیز روزنامهنگار خلاصه این گفتههای من را در نشریههای شهرمان به چاپ رساندند. نمیخواهم آن طرح را اینجا بازگو کنم و وقت عزیزتان را بگیرم. اجمال طرح این بود که ما در یکی از مراکز آموزش عالی لرستان نیاز داریم به یک رشته تحصیلی به نام لرستاننگاری. که این رشته تحصیلی لرستاننگاری دو گرایش داشته باشد؛ یکی رسانهنگاری و دیگری پژوهشگری با تاکید بر لرستان پژوهی. و اگر این اتفاق روزی روزگاری در لرستان بیفتد، ما در عرصه فرهنگ، در عرصه رسانه، سامانمند و نظاممند حرکت خواهیم کرد. خبرنگاران ما، کارشناس خبرنگار خواهند شد. عزیزانی که فکر توسعه لرستان هستند، دغدغهشان این است که سرمایهها هدر نرود، باید در برنامههایی که مینویسند، حتما این نکته را هم لحاظ کنند.
در شرکت سهامی ویرانی لرستان شریک نباشید
خدا را شکر ما نیروهای توانمندی داریم برای نگارش برنامهریزی تحصیلی در این حوزه. ما به دردشناس درمانگر نیازمندیم. دردشناسی صرفا کافی نیست، باید درمانگری هم یاد بگیریم. در عرصه رسانه و پژوهش با این دوره آموزشی من، مرادم دوره تحصیلی است در حد کارشناسی و کارشناسی ارشد. اگر هم بنا نیست چنین دورهای در مراکز آموزش عالی لرستان تاسیس کنند، میشود یک دورههایی تعریف کرد با عنوان لرستاننگاری که دوستان با دو گرایش رسانهنگاری و پژوهشگری در آن دورهها شرکت کنند و عزیزان ما با شناخت بیشتری کارشان را به پیش ببرند. این پیسازی یک جامعهای است که همهمان آرزومندش هستیم و بر اساس این پیسازیهاست که میشود بناهای بلندمرتبه ساخت. من دیشب هم در یک جمعی که سکانداران لرستان بودند، عرض کردم که پایه توسعه زاد و بوم و اساسا بحث توسعه، یک مبحث درونزا است و ما اگر بخواهیم زاد و بوممان رشد داشته باشد، پیشرفت کند و توسعه پیدا کند، قطعا ما باید داشتههایمان را فهرست کنیم و سرآمد داشتههایمان، هنر و فرهنگ ماست. ولی یک نکتهای امروز در رسانههای لرستان میبینم که اگر بخواهیم ردهبندی کنیم رسانهنگاری در لرستان را، به دو گروه میرسیم: رسانه برای اداره، رسانه برای مردم.
رده اول: یک عدهای از عزیزان زحمت میکشند، گویی که فقط برای مسئولان دارند کار میکنند. اصلا نگاهی به مردم ندارند، یعنی اساسا مخاطب محور به آن معنایی که ما تعریف داریم، نیستند. حالا میشود گفت مسئول هم مخاطب است، ولی مردم محور نیستند، مسئولمحور هستند. مرز بین خبر و آگهی را مخدوش کرده و این کار در کوتاه مدت ممکن است روزگارشان را آباد کند، ولی درازمدت هم به حیات حرفهایشان آسیب میرساند و هم در شرکت سهامی ویرانی لرستان قطعا سهیم است. اگر بخواهند در شرکت سهامی آبادی لرستان سهیم باشند، نباید مرز خبر و آگهی را مخدوش کنند. واقعیت قضیه این است که ما مردمی داریم که این مردم چند درصدشان نام نشریههای ما را شنیدهاند، نام رسانههای ما را شنیدهاند. چه ارتباطی مردم با رسانههای ما برقرار میکنند؟ میزان فروش ما در لرستان چقدر است؟ آیا لرستان فقط خرمآباد است یا لرستان ۱۰ شهرستان است با بیش از الان در وضعیت فعلی آخرین آمار ۲۳۰۰-۲۲۰۰ روستاست. روستاهای ما جایش در نشریات محلیمان کجاست؟ چرا ما نباید یک ستونی به نام روستا داشته باشیم و هر یک شماره یک روستا را معرفی کنیم، مشکلاتش را بنویسیم، توانمندیهای روستا را بنویسیم. اگر امروز همه نشریات لرستان یک ستون روستا داشته باشند، برای چند شماره مطلب داریم؟ البته میتواند چندین نشریه به یک روستا برود؛ زاویه دید فرق میکند. چرا ما مردم را در نشریات امروز لرستان کم میبینیم؟ مردم حضوری ندارند در نشریات؛ مخاطب هم تا خودش را نبیند، با آن نشریه ارتباط برقرار نمیکند. ما چرا نمیآییم ستونهایی بعنوان مشاغل تعریف کنیم؟ انسانهایی که زحمتکش هستند، مایحتاج عمومی مردم را تهیه میکنند، میسازند، تعمیر میکنند؛ اینها جایشان در نشریه ما کجاست؟ کپیکاری از مرکزنشینی، آفت است برای مطبوعات محلی. نشریه باید برخاسته از متن جامعه خودش باشد، نه کپیکار تهراننشینها، نه کپیکار شهرهای بزرگ. ما باید ببینیم در این هفتهای که نامگذاری کرده اند به نام هفته فرهنگی و اقتصادی لرستان، سهم ما در این رشد فرهنگی و اقتصادی چیست؟ هر کدام از عزیزان رسانهنگار در خلوت خودشان بگویند من دارم چه کار میکنم برای توسعه لرستان؟ ما اگر ستونهایی داشته باشیم به نام محله، ستون داشته باشیم به نام کوچه. بسیاری کوچههای تاریخی در خرمآباد است. این داشتهها را برای هویتیابی عدهای که تلاششان این است که بگویند مثلا با زاد و بومشان قهر هستند، دائما باید به این آدمها یادآور شد. در نشریات ما، در قالبهای گوناگون، در سرمقاله، در مقاله، در گزارش، در مصاحبه، باید یادآور شد که آقا، خانم، شما اگر شاخه پرباری هستی، تا زمانی ثمر میدهی که به ریشهات وصل باشی. اگر این شاخه از این ریشه کنده شد، هیچ ارزشی ندارد. این را باید یادآور شد به کسانی که با یک فیلم، با یک کتاب، با تبلیغاتی که خارج از این زاد و بوم است، تحت تاثیر فرهنگهای دیگر هستند و تاثیرپذیرند.
جهان امروز، جهان تاثیرگذاری است، نه تاثیرپذیری. هر کس هم در این جهان میگوید میخواهم جهانی شوم، در جهان هرچه بومیتر باشی، جهانیتری. اگر شما میخواهید تقلید آنها را بکنید، میشوید کپی آنها، ولی اگر خودتان و ما خودمان باشیم، متفاوت هستید و آنها برایشان جذابیت دارد. ما باید بدانیم چرا یک فضایی را اختصاص نمیدهیم به عکس به قول شما سلفی و به قول من خویشانداز؟ آدمهایی عکسشان را بفرستند برای شما و چاپ شود در مجله. شما با این کارتان آرشیویست مجانی درست میکنید برای خودتان، چون آن عکس قرنها در آن خانواده میماند. تا طرف زنده است، تا ۸۰-۷۰ سال میگوید این عکس من است و در این نشریه چاپ شده است. بعد پسرش میگوید عکس بابام است، بعد نوهاش، بعد نتیجهاش، بعد نبیرهاش، بعد ندیدهاش؛ همین جوری میآید این روزنامه شما حفظ میشود با این کار. یعنی اگر منفعت شخصی و ماندگاری روزنامه هم مدنظر باشد، این کارها هم خیر جاری دارد، هم خیر آنی دارد و هم خیر آتی.
در شرکت سهامی ویرانی لرستان شریک نباشید
به گزارش پایگاه خبری گلونی، قاسمی افزود: از آن طرف بحث سرمایهگذاری است. شما میآیید میروید از فلان اداره رپرتاژ آگهی میگیرید. صفحه فرد رپرتاژ آگهی فلان اداره است، صفحه زوج خبر حادثه چاپ میکنید. این سرمایه گذار جذب نمیکند. سرمایه فرار است، سرمایه دنبال آرامش میگردد. شما اینور بنویسید ما باشکوهیم، ما فرهنگمان این است. آن غریبه قبل از آن باشکوهی، خبر حادثه را میخواند. باید دقت کنیم، میشود. نمیگویم بشوید سانسورچی، نه، من چنین توصیهای ندارم. ولی عقل سلیم و عبور از فیلتر عقلی، اخبار و رویدادها را از فیلتر عقلی عبور دهید که همخوان باشد با هم. نمیشود در صفحه فرد ما بگوییم باشکوهیم، مقابلش صفحه زوج خبر تیترش این باشد: قاتل خرمآباد، سارق بروجردی، کیف قاپ الیگودرزی. این آسیب میزند به توسعه لرستان. ما با چه هدفیم؟ دنبال تیراژیم؟ چند نسخه با این خبر فروش میرود؟ اگر منفعت آنی تان این است، ۱۰ نسخه، نه ۱۰۰ نسخه، نه ۱۰۰۰ نسخه؛ رقم ۱۰۰۰ نسخه، من مادی حرف میزنم، معنوی را میگذارم کنار. رقم ۱۰۰۰ نسخه چقدر است؟ با پریدن آن سرمایهگذاری که بیاید کارخانه درست کند و به شما رپرتاژ آگهی بدهد، سالی پنج تا رپرتاژ آگهی بدهد سال آینده، آیا میارزد این منفعت آنی را؛ به لحاظ مادی، معنویاش که خدمت به جامعه لرستان به چه شکل و راهکارش چیست و چگونه میتواند انجام بگیرد، اینها به کنار. ببینید، فرار مغز و سرمایه، پیش زمینههایی دارد. یکی از مولفههای توسعه، آرامش است. با یک خبر میشود این آرامش را به هم زد، با یک خبر هم میشود این آرامش را ساخت.
این استاد روزنامهنگاری گفت: من خواهشم این است که شما برای نشریه تان به فکر ساختار باشید. یک تعریفی از رسانهتان داشته باشید، با آن گستره جغرافیایی که برایتان تعیین شده است. بعد از این تعریف از خود، اهدافتان را بنویسید؛ برای خودتان. اهمیت کارتان را بنویسید و بگویید اگر من نباشم، چه خلأیی به وجود میآید؟ این پرسش و پاسخ بین خودتان و برای خودتان است. شکلهای ورودم به عرصه به چه شکل باشد؟ ساختار رسانهام چگونه باشد؟ شورای سیاستگذاری داشته باشم، شورای مشاوران داشته باشم، مشاورانی داشته باشم و از آنها صلاح و مشورت بخواهم؟ در این ساختار مدیر دارم، سردبیر دارم، دبیر گروه دارم، مسئول صفحه دارم، پشتیبانی با حفظ سِمَت خودم هستم، چه کسی کار آگهی را انجام میدهد، چه کسی کار حسابداری را انجام میدهد، توزیعم به چه شکل است، مشترکینم (برای نشریههای کاغذی عرض میکنم) مشترکینم، آرشیوم، فنی و چاپم؛ اینهایی پرسشهایی است که خودتان میتوانید به خودتان پاسخ دهید، برای اینکه یک چشماندازی برای خودتان تعریف کنید. تحریریه، تصویریه، هنری و آن بخش فناوری و اینها را هم تعریف کنید.
البته باز میگویم من چون در خرمآباد خودم کار مطبوعاتی در لرستان انجام دادم، البته در آن سالهایی که آقای دکتر مسعودیها کاملا در جریان هستند، در آن سالها به بسیاری از مشکلات واقفم، گرچه بسیاری از مشکلات در طول این چهار دهه حل شده. گاهی هم میدانم که این حرفهایی که من میزنم، برای رسانهای است که دخل و خرج کند، امور مالیاش، کارهایش بر یک اساس و بر یک نظم و انضباطی باشد. من گاهی میدانم در یک نشریه ممکن است یکی مدیر مسئول باشد، تمام این فرایند هم خودش انجام دهد، با حفظ سِمَت آبدارچی نشریه خودش هم باشد، ولی این هیچ مانعی نیست که بنشیند برای خودش این برنامه ریزی را داشته باشد. موفقتر عمل خواهد کرد. چشماندازش، راهبرد بنیادینش، اینها را برای خودش بنویسد. روشاش، مخاطبش چه گروههایی هستند؟ برای چه کسی دارد این نشریه را در میآورد؟ خودش به خودش پاسخ دهد. اینها را بیاورد روی کاغذ، قطعا در آینده موثرتر حرکت خواهد کرد. ارکان و اجزایش را بنویسد، ارزشیابی و بازخورد را ببیند، یک منشور اخلاقی برای خودش بنویسد، بگوید من به حریم خصوصی وارد نمیشوم، حقوق پدیدآورنده اول خبر شود و موارد دیگر مثل آگهی، نیازمندیها و اشتراک و… که خودتان بهتر میدانید.
به گزارش گلونی، سیدفرید قاسمی ادامه داد: روزنامهنگاری برای نفس کشیدن نیاز به فضای جدید دارد. این فضای جدید با خلاقیت ماها شکل میگیرد. این را بدانید. عرض کردم، یکی از آفات روزنامهنگاری امروز ما، درآمیختگی خبر با تبلیغ است و این آفت بزرگی است. از خبرنگار نباید توقع داشت آگهییاب شود. خبرنگار ویزیتور آگهی نیست، شأنش بالاتر از این حرفهاست. اثر مخرب این شیوه را عرض کردم، ممکن است امروز شما را آباد کند، ولی فردای شما و لرستان را خراب کرد. کمترین اتفاقی که میافتد، دیگر بدنه جامعه به شما اعتماد نخواهند داشت. اعتماد از بین میرود، اعتبار منبع منتفی میشود، قدرتمندی شما در پیوند با ادارههای دولتی نیست، قدرتمندی شما در پیوند صنفیتان است. اتحاد صنفی شما، هویت آفرین و تاثیرگذار است. کسی نرود یک ادارهای به خاطر اینکه آگهی بگیرد، خدشهای به حیثیت همکار خودش وارد کند. به خودش هم آسیب زده است، یعنی درباره آن کسی که دارد حرف میزند، ظاهر ماجرا است، باطن ماجرا خودش را هم دارد تخریب میکند. اگر شما پل پیروزی مقطعی دیگران شوید، آسیب رساندهاید؛ هم به خودتان و هم به توسعه لرستان. با هم بودن را امتحان کنید، پیمان جمعی ببندید. خودتان ناظر کارهای خودتان باشید. ایجاد امنیت شغلی بسیاری با پیمانهای دسته جمعی اتفاق خواهد افتاد. کلیدواژههایی هم در ذهنتان باشد. استقلال، وجدان، احترام به حقوق دیگران. احترام به حقوق همکاران، بازآموزی مدام در جهانی که میگفتند به روز باشید، الان باید بگویند به لحظه باشید. انتقال آگاهیهای درست، صحت عمل، شرافت حرفه ای، وحدت مردم، اجتناب از تحقیر آدابها و سنتها، احترام به باورها و اعتقادها، باورمندی به حق پاسخگویی دیگران. در یک جمله بگویم که رسانهنگار لرستانی باید خصومتآفرین نباشد. همدلی و مهر را در لرستان دامن بزند. وحدت مردم را و دائما داشتههای بزرگ لرستان را از گذشتههای دور تا به امروز به مردم یادآور شود. شما اگر بیایید کارآفرینان لرستان را معرفی کنید، انسانهای موفقی که بر اساس یک تقریب ذهنی من بیش از ۳۰ هزار نفر هستند امروز در ایران که لرستانیاند و منشأ اثر و ثمرند در کارهای خودشان. شما اینها را معرفی کنید در یک ستونی. شما کمک کردهاید به دانش آموزی که دوره ابتدایی را میگذراند، کمک کردید به کسی که در دبیرستان است. این اعتمادبهنفس در این تقویت میشود با این معرفی شما و میگوید این آدم موفق در مدرسههای همین شهر و همین روستا تحصیل کرده. امروز به این نقطه رسیده است. در این جهانی که چند دهه است میگویند مثبت اندیشی، به رویاهایت فکر کن که بهش میرسی، شما در رویاسازی مثبت برای کودکان، نوجوانان و جوانان لرستان چه کارهای بزرگی که میتوانید انجام دهید. بیایید جهت رویاهای جوانانمان را تغییر دهیم با انعکاس این خوبیها.
عرض کردم در دانشنامک خرمآباد بیش از ۱۵-۱۰ هزار نفر خرمآبادی در حوزه شهرستان خرمآباد هستند که موفق هستند. حالا چند نفر را میبینید که به رحمت خدا رفتهاند، ولی بالای ۱۰ هزار نفر زندهاند. چون تقریبا ۴۰ هزار فیش بود یک بار ۳۰ هزار تا شد، اواخر دیگر ۲۴ هزار و خوردهای و با ادغامها ادغام شد، بیش از ۱۰ هزار نفر باور این است که زندهاند. این آدمهای موفق را شما بخواهید معرفی کنید، برای چند شماره میتوانید معرفی کنید و چقدر از سرنوشت انسانهایی که امروز کودکند، نوجوانند و جوانند در لرستان و زندگی برایشان دستنیافتنی شده است. ازدواج، اشتغال. شما چقدر میتوانید موثر باشید؟ چقدر میتوانید در سرمایهگذاری ورود سرمایهها به لرستان موثر باشید؟ چقدر میتوانید در رشد و توسعه و پیشرفت لرستان موثر باشید؟ شما کار کمی ندارید، کار خیلی بزرگی دارید انجام میدهید، ولی باید با منظومه فکری باشد، با شناخت باشد، با احترام به خودتان و حرفه تان باشد. موقعی که اینجوری فکر کردید، هیچگاه نمیآیید موقعی که اولویت شما مردم بودند، دیگر فلان اداره شما را بلندگوی خودش نمیبیند. رسانه بلندگو نیست. آنچه کار خوب انجام داده و آنچه کاری که نقد بر آن وارد است، از فیلتر عقلی رسانهنگار باید خارج شود. شما ذهنتان پالایشگر حرفهای آنها باید باشد، چون شما دارید پایه توسعه داده است؛ من بارها گفتهام جامعهای که دادهبافی و اطلاعاتبافی کند، در ایستگاههای بعدی به معرفتبافی میرسد و در ایستگاه ششم به خردبافی. ما اگر بخواهیم توسعه هدفمندی لرستان داشته باشد، باید این پیها درست شود. داده درست، اطلاعات درست که در نهایت ما به معرفت درست و خرد درست برسیم.
پایان پیام
پینوشت: اگر سخنان سیدفرید قاسمی در شما تاثیر کرده است لطفا سخنرانی را با ذکر منبع از گلونی کپی کنید!
کد خبر : 23376 ساعت خبر : 10:25 ق.ظ