نقش رسانهها در پاسداری از میراث فرهنگی
نقش رسانهها در پاسداری از میراث فرهنگی
به گزارش پایگاه خبری گلونی سیدفرید قاسمی در هفتهنامه اَمُرداد شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ شماره ۳۵۱ نوشت:
ارجمندان گرامینامه اَمُرداد خواستند که دیدگاهم را درباره «نقش رسانهها در پاسداری از میراث فرهنگی» بنویسم. اینگونه پرسشهای دردمندانه انگیزهای میشود تا ذهنی که در سالهای دور و دراز، پیشآمدهای ناگوار و گوناگونی را در این زمینه به یاد سپرده به پراکندهنویسی برسد. اجازه میخواهم بیمقدمه و به دور از کلیگویی به اصل سخن بپردازم. پیش از آنکه از نقش رسانهها در پاسداری از میراث فرهنگی سخن بگویم، باید پیشزمینه پاسداری رسانهها از میراث فرهنگی را واکاوی کنیم. امروز بسیاری از شهرها و استانهای کشورمان گرفتار شماری از مدیران و کارشناسان بخشینگر هستند که درک و دریافت درستی از میراث فرهنگی ندارند، منافع کوتاهمدت را بر بلندمدت برتر (:ارجح) میپندارند و با نام بافت فرسوده، بافتهای تاریخی را ویران میکنند و به جای باززندهسازی و بازسازی بناهای با هویت، به نوسازی میپردازند و بناهای بیهویت میسازند تا همه شهرها همانند هم شود.
نقش رسانهها در پاسداری از میراث فرهنگی
باید بدانیم که کمترین زبان اینگونه نگاه، کاهش جاذبههای گردشگری شهرهاست. آسیبرسانی تنها به بناها و میراث ملموس پایان نمیپذیرد و میراث ناملموس معنوی نیز از این گزند دور نمانده است و بازگویی آنچه که بر جای جای ایران رفته از حوصله مختصر خارج است. شاید پرسش نقش رسانهها در پاسداری از میراث فرهنگی، برآمده از سردرد و در پی پاسخیابی برای رویارویی بابخردانی است که داشتههای ارزشمند بومیمان را فدای زر و زیور (:زرق و برقهایِ) وارداتی میکنند. در پاسخ باید گفت به نسخه فلهای باور ندارم، برای میراث هر شهر و دیار باید نسخه ویژهای نوشت. گام نخست پرورش کارشناس خبرنگار است که بتواند با دو بال روزنامهنگاری و میراثشناسی به پرواز درآید و با خردورزی دانشورانه (:منطق علمی)، چیرهدستی و کارشناسانه و همچنین ریزبینی میراثشناسانه و شتاب روزنامهنگارانه با موجآفرینی به پیشگیری از ویرانی هرچه بیشتر بپردازد. روزی که این رویداد رخ دهد و دوره آموزش تخصصی رسانهنگاری میراث فرهنگی ایران برگزار شود، بیگمان رسانهنگاران دانشآموخته در لابهلای درسهای خود به نقششان پی خواهند برد. چنانچه رسانهنگاران این زمینه، چیرگی (:تسلط) بیش از پیش پیدا کنند، رسانهها نیز خود به خود حرکتشان درست خواهد شد. گرچه باید این نکته را هم یادآور شوم در زمینه میراث فرهنگی بسیاری رسانهنگاران کارآزموده و دلسوز داریم که زمینهای برای بروز و آشکارشدنشان (:ظهورشان) فراهم نیست و یا کمتر فراهم است. باید جایگاه این پیشکسوتان را ارج نهاد و در پی انتقال آموختههایتان به نوآمدگان برآیند.
با توجه به این نکته پیشگفته باید یادآور شد که آموزش، بایسته است، اما بسنده نیست.
روزگاری ما به جایگاه شایسته میرسیم که دانشآموختگان این زمینه بتوانند توانمندی خود را بهکار گیرند. اگر زمانه و زمینه برای نمایش شایستگیها فراهم نباشد، آموزش بیفرجام خواهد بود. نمایش شایستگی (عرضه قابلیت) هم باید همراه با واکنش به هنگام (:به موقع) و بیش از آن کشنگری باشد. اگر کنشگری را بخواهیم ردهبندی کنیم، یک دوره آن انگارهپردازی (:ایدهپردزای) است. هرچند این انگارهپردازی باید بر پایه شناخت بومی و آگاهی از رخدادها و اندوختههای (:تجربههای) جهانی باشد. شاید دو نمونه به روشنگری بیشتر یاری رساند. ۱- اولویتهای یونسکو در جهان امروز یاریرسانی به برزنهای کهن (:محلههای قدیمی) شهرهای جهان است و در پی زندهکردن یک برنامه کلان به نام «گنجخانه برزن» (:«موزه محله») در جهان هستند تا آنجا که به برنامههایی که روشنگری دانشورانه و تاریخی داشته باشند، پشتوانه (:اعتبار) بدون چشمداشت مید هند. سکانداران بسیاری از شهرهای ما بدون آگاهی از این برنامه برزنهای کهن را یکی پس از دیگری ویران میکنند تا با شهرفروشی به درآمدهایی آتی برسند. لازمه بازنمود (:تبیین) اولویت درآمدهای آینده (:آتی) بر درآمدهای آنی، آگاهیرسانی است. رسانهنگار باید زمینه پراکنش (:انتقال) اینگونه آگاهیها را فراهم آورد.
۲- طرح دیگری که در جهان امروز به یکی از سرچشمههای درآمدزایی شهرها، دگرگون (:تبدیل) شده، تورهای نیاکانگردی است. این روزها که جستار (:بحث) سرشماری نفوس و مسکن گرم است، باید با نگاهی به پیشینه این برنامه گفت، برابرسنجی (:تطبیق) سرشماری سال ۱۳۳۵ خورشیدی با سال ۱۳۴۵ و دهههای پس از آن تا سال ۱۳۸۵ و همچنین سرشماری سال ۱۳۹۰ که برای نخستین بار آمارگیری ملی از دهه به نیم دهه رسید، دیده میشود موج مهاجرتپذیری و مهاجرفرستی درونی و بیرونی (:داخلی و خارجی) در کشورها بالا بوده (:سیر صعودی داشته) است و دودمانهای دوم، سوم و چهارم، بیگانه با زادگاه نیاکانشان هستند. کارشناس خبرنگار در زمینه میراث میتواند با انگارهپردازی بر پایه شناخت بومی این اندیشههای پیروزمندانه (ایدههای موفق) جهانی را آگاهیسازی کند تا بتواند یکی از نقشهای خود را بهجای آورد. درباره واکنش هم نمونهای بیاورم؛ در این هفته در تهران یک مرکز به شورای حُکام میراث ناملموس، پیشنهاد عموزادگی را به جای خواهرخواندگی شهرها داد. اینگونه پیشنهادها شاید ابزار ریشخند ما را نزد جهانیان فراهم آورد اما واکنش به هنگام رسانهنگاران که در این نشست باشنده بودند میتوانست از بازتاب این خبر خودداری کند. در این زمینه درد بسیار است کو گوش شنوا…
پایان پیام
برای خواندن مطالب دیگر میتوانید به سایت گلونی مراجعه کنید.
ویدیوهایی درباره این موضوع در آپارات گلونی ببینید.
کد خبر : 28186 ساعت خبر : 10:51 ق.ظ