درس یونسکو در عصر جدید
پایگاه خبری گلونی، علی طهرانچی: نمایشنامه “درس” یونسکو در ابتدای امر پس از شناسایی، تحقیق و بررسی کدهای طراحی صحنه اتودهای اولیه تولید گشت. حدود شش الی هشت اتود اولیه به عنوان بهانهای جهت تفهیم و ارتباط مشترک با کارگردان تدوین شد. اساس شکلگیری گزینهها بر سه محور اصلی زیر منطبق میباشد:
۱- رویکرد و پارادایم جهانی اوژن یونسکو
۲- کانسپت و نگرش مستتر در خود نمایش “درس” (همافزایی کارگردان، نویسنده، طراح صحنه)
۳- چرایی انتخاب نمایش درس در حال حاضر برای مخاطب ایرانی از نگاه کارگردان
مولفههای تاثیرگذار در تحقق طراحی از منظر جهانبینی اوژن یونسکو، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- شخص یونسکو اجتناب دارد از تئاتر متعهد و سنتی
۲-زندگی را در روزمرگی آن مینگرد.
۳-سختی ارتباط میان انسانها را بیان میدارد
از کدهای درون متنی موجود در نمایش “درس” میتوان به موارد زیر در دو دیدگاه کانسپتی (زیر متنی) و کانتکسی (الزامات و چارچوبها) اشاره کرد:
الف- دیدگاه کانتکسی(Context) :
۱- مکان نمایش: دفتر کار پروفسور و اتاق ناهارخوری
۲- میز و صندلی برای تدریس
۳- قفسه کتاب
ب- دیدگاه کانسپتی (Concept):
۱- تقابل منطق و احساس
۲- شهر جذاب و دلنشین
۳- آمادگی انسان برای همه چیز حتی با چشمهای بسته
۴- در اختیار قرار دادن
۵- تعدد و تکثر
۶- منظومه ریاضیات، زبانشناسی و جنایت
۷- شناخت حد و حدود فردی
۸- مقایسه کیفیت با کمیت
۹- تفریق بهجای تجمیع
۱۰- کنترل خشم
۱۱- چهلمین کشته
۱۲- درد دندان
مفاهیم دیدگاه کانسپتی بنا بر بینش و دریچه نگاه هر طراح صحنهای میتواند انتخاب شود. این امری بدیهی و نسبی میان دیگر طراحان میباشد.
از منظر کارگردان، طراحی صحنه این اثر باید با رویکرد اکسپرسیونیسم متصور میشد.زیرا شرایط انتقادی و محیطی که نمایش “درس” در محتوای خود دارد بیان کننده ارتباط میان مفهوم آموزش و کار در جهان بهخصوص کشور ایران بوده است. پس از بررسیهای صورت گرفته دو گزینه مستثنی شده و فاز یک طراحی شروع گردید.
پس از درج راهکارهای عینی، در نهایت فضای سرد و خاکستری و از کارافتاده و غریبی بهعنوان مکان – رخداد درام نمایش انتخاب شد. بنابراین عنصر ناآشنایی و غریبگی از عناصر روح مکان، انتخاب و درنظر گرفته شد. طراحی میز به عنوان عنصر اصلی برای پیوندزدن کنش و واکنش درام، موضوعی محوری و قطعی مورد نظر واقع شد. اما نام میز برابر با نام درس، یک اسم عام و همه جایی قرار داده شد که به غریبگی فضا، توانایی ایجاد ارتباط بین کنش و واکنش درام بیفزاید و فقط صرفا یک میز به مفهوم عام نباشد. لذا در این خصوص سه هدف مدنظر قرار گرفت:
۱- میز عنصر غالب فضا باشد.
۲- میز محلی برای میزانسنها، قابها و بازی بازیگران شود.
۳- یک میز معمولی نباشد چون در انتهای نمایش قرار نیست یک اتفاق روتین و کلاسه شده رخ دهد، بنابراین میزی باید باشد که تمام ساختارهای قبل را بهم بزند. (در واقع واسازی در بازآفرینی معنا شکل گرفت)
انتخاب متریال میز پس از بررسی گزینههای چوب، فلز، در نهایت فلز انتخاب گردید. کرختی، صلبیت، خشکی، غیرانعطافپذیری، سردی، زمختی، خشونت و نمادی از اقتدارتکنولوژی بر انسانیت ملاک و معیارهای برتری انتخاب فلز بر سایر گزینهها بود. به همین منظور خلوص فلز مدنظر قرار گرفت و ذات درونیاش مهمترین هدف انتخابش بود. عدم رنگشدگی و دستکاری صورت گرفته در آن، زنگزدگی، کثیفی و فرار از دکور تمیز و جذاب را برایمان به ارمغان آورد.
در مفهوم نمایش، دو قطبی شدن و تضاد بالا و پائین، با انتخاب جایگاه استاد و شاگرد مطرح گردید و همچنین با جداسازی فضای اختصاص یافته به استاد بر روی میز، تاکیدی دوباره بر امر اقتدارگرانه بودن صورت گرفت. میز بعنوان عنصر غالب در فضا علاوه بر بهانهای جهت تدریس،بیانگر سطوح مختلف طبقات اجتماعی، تاکید بر جداسازی مفهوم طبقه کارگر از قشر روشنفکر (استاد و دانشجو) را (نیز) در پی داشت. ماری خدمتکار این درام در زیر میزها مشغول بازسازی و درست کردن این سیستم از کارافتاده میباشد که طبق نظریه مارکس میتوان به تقابل نیروی کار با سرمایهدار اشاره کرد. در مراحل تولید محتوا تا بعملآوری محصول، فیلم عصر جدید چارلی چاپلین بعنوان منبع زیردستی الهام بخش در این فرآیند مدنظر قرار گرفت.
در انتها بازآفرینی نوینی در مضمون طراحی برای نشیمنگاهها صورت گرفت. بدین منظور عنصری طراحی شد که جداگانه علاوه بر نقش نشیمنگاهی خود، دارای نور باشد یعنی بهعنوان یک عنصر دکوراتیو و تزئینی قرار بگیرد. با این رویکرد هدف بر این بود که فقط نشیمنگاه و جایگاهی برای نشستن کاراکترها نباشد بلکه خود اشیا نیز جزوی از کاراکترهایی بوده که در فضا حضور دارند و هنوز نوری در درونشان جاری و باقیست (تمثیلی از باقیماندن انسانیتهایی که در حال ماشینیشدن و سخت شدن هستند- تبدیل انسانیت به کالای لوکس). در نهایت در تزئینات از چرخ دندهها و زنجیرها برای خلق بهتر مفهوم صنعتی شدن و رو به اضمحلال رفتن استفاده گردید.
در روند مفهومی اینگونه فرض شد که در سه ساحت قرار داریم:
۱- ساحت سنتی (کرامت انسانی)
۲- ساحت مدرن، سلطه ماشین بر انسان
۳- ساحت سکوت مدرن یا پسامدرن، از کار افتادگی سیستمهای اقتدارگرا، از بالا به پائین
در این نمایش، وضعیت سوم قابل مشاهده است. بیهودگی زندگی و انسانیت، عدم تکامل و بقا در سیستمهای آموزشی، از کارافتادگی و منسوخ شدن سیستمها، همه شاخصههای راهنمایی مسیر و ملاک طراحی صحنه نمایش “درس” هستند.
نمایش “درس” بهدنبال تدریس یا شعاردادن نیست و این بار اصلا به هدف درس دادن و نتیجهگیری اخلاقی ره نمیبرد بلکه روایتی است از سوختههای یک سیستم عقبمانده ولی پایدار.
شایان ذکر است، “درس” یکی از مشهورترین نمایشنامههای اوژن یونسکو است که با ترجمه و کارگردانی خانم پریناز آلآقا و با هنرآفرینی خانمها پرنینان گودرزی، تینا بخشی و آقای علی ابراهیمی، هرشب ساعت ۱۸:۳۰ در آبان و آذر ماه ۱۳۹۵ در خانه هنرمندان سالن استاد انتظامی روی صحنه است.علاقهمندان برای خرید اینترنتی بلیتهای این اثر میتوانند، به آدرس www.tiwall.ir مراجعه نمایند.
پایان پیام
کد خبر : 28565 ساعت خبر : 6:33 ب.ظ