کارگردان تابستان داغ: در بستری قصهگو به آسیبشناسی خانواده پرداختهام
«ابراهیم ایرجزاد» کارگردان «تابستان داغ» گفت: این فیلم یک درام اجتماعی است که در آن به آسیبشناسی خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی پرداختهام. مهمترین شاخصهای که در «تابستان داغ» میتوانم به آن اشاره کنم، قصهگو بودن فیلم است.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، «ابراهیم ایرجزاد» که در جشنواره سی و پنجم با اولین ساخته سینماییاش «تابستان داغ» در بخش سودای سیمرغ حضور دارد، در کارنامهاش هفت فیلم کوتاه به چشم میخورد و در جشنوارههای داخلی و خارجی موفق به کسب جایزه شده است. ایرجزاد درباره فیلم سینماییاش میگوید: «دو سال درگیر فراهم کردن شرایط تولید اولین فیلم بلند سینماییام بودم و برای آن وقت گذاشتم. تلاشم بر این بود که در اولین گام، سراغ قصهای بروم که از دغدغههای شخصیام نشأت گرفته باشد. این فیلم در ادامه فیلمهای کوتاهم قرار میگیرد.»
یک درام اجتماعی و قصهگو
ایرجزاد در ادامه به درونمایه این فیلم اشاره میکند و میگوید: «فیلم «تابستان داغ» یک درام اجتماعی است که در آن به آسیبشناسی خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی پرداختهام. مهمترین شاخصهای که در «تابستان داغ» میتوانم به آن اشاره کنم، قصهگو بودن این فیلم است. وقتی پیام کرمی نویسنده فیلمنامه، طرح قصه را به من ارائه داد، متوجه شدم قصه او با شاخصهای که برشمردم، پتانسیل فیلم شدن را دارد».
ایرج زاد در پاسخ به این سوال چرا که در سینمای ایران غالبا تنوع ژانر وجود ندارد و فیلمسازان سراغ قصههایی میروند که ریسک چندانی ندارد و آزمونش را پس داده، میگوید: «به نظرم برای جواب به این پرسش، باید به سرچشمه این اتفاق نگاه کنیم. در کشور ما به دلیل نبود کمپانی، فیلمساز مجبور است تا بخش اعظمی از کارها را خودش عهدهدار شود. در سینمای جهان کمپانیها با سیاستگذاری هر ساله و بر اساس الگوهایی که پشت آن فلسفه وجود دارد، سراغ ساخت فیلم میروند. در آنجا اشخاص متخصص چون ایدهپرداز و فیلمنامهنویسِ تحت استخدام وجود دارد که براساس سیاستهای کمپانی، وارد عمل میشوند. یک کمپانی مثلا تولیداتی در ژانر علمی–تخیلی میسازد؛ از این رو سراغ فیلمسازی میرود که در این زمینه میتواند با آنها همکاری کند. در ایران ماجرا عکس است. یعنی فیلمساز فیلمنامهای دستاش میگیرد و اول برای جذب سرمایه تلاش میکند و بعد سراغ تهیه کننده میرود. پس تمام ریسک انتخاب، به گردن فیلمساز است. فیلمساز هم برای اینکه بتواند به حیات حرفهای خود ادامه دهد، مجبور است ریسک نکند. از طرفی در ایران ما با مشکل سالن روبه رو هستیم. اگر در طول سال ۱۰۰ فیلم ساخته شود، در خوشبینانهترین حالت، دو سوم فیلمها موفق به اکران میشوند. جشنواره در ایران به عنوان یک ابزار تبلیغاتی محسوب میشود اما در سینمای هالیوود بسیاری فیلم ساخته میشود که اصولا برای جشنواره ساخته تولید نشدهاند. فیلمهایی مثلا در ژانر وحشت ساخته میشود که شاید در جشنواره محلی از اعراب نداشته باشد. چنین فیلمی صرفا برای اکران ساخته شده است. به دلیل تعدد سالن، فیلمساز خودش را محدود نمیکند که فیلمی به اصلاح جشنوارهای بسازد. طوری که حتما هم در جشنواره به چشم بیاید. در نسل جدید فیلمسازان، جرقههایی از پرداخت ژانرهای مختلف وجود دارد اما از آنجا که حمایت نمیشود و الگو ندارد، فروکش میکند و خاموش میشود.»
کارگردان «تابستان داغ» در ادامه درباره موضوع جذب سرمایه میگوید: «همانطور که گفتم دوسال درگیر جذب سرمایه برای ساخت فیلمم بودم. پروانه ساخت فیلمم برای سال گذشته بود اما از آنجا که حامی مالی در لحظات آخر پا پس کشید، نتوانستم فیلم را بسازم و پروانه ساختم را برای امسال تمدید کردم. واقعیت این است که تمام زندگی من به سینما ختم میشود. زمانی که ۱۶ سال سن داشتم به هنرستان سوره رفتم و در دانشگاه سوره کارشناسی سینما خواندم. فکر میکنم اگر هزار بار دیگر هم متولد میشدم، کاری جز سینما نداشتم. در فیلمهای کوتاهم، خودم سرمایهگذار بودم. اگر کسی گرافیست باشد، میتواند با مدرک و رزومه کاریاش سراغ شرکتهایی که در این حوزه فعالیت میکنند برود و استخدام بشود اما در مورد سینما اینطور نیست. در سینما تنها در حوزه سینمای دفاع مقدس و هنر انقلاب، نهادهایی چون کمپانی مشغول به کار هستند. مثلا کسی که قصد ساخت فیلم در این ژانر را داشته باشد، به حوزه هنری یا انجمن سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس میرود. اما اگر قصد کنی در ژانر متفاوتی فعالیت کنی، کاری از پیش نخواهی برد. با این دیدگاه، به نظرم حضور کمپانی برای جانبخشی به سینمای ایران واجب و ضروری است».
ادغام بخش «نگاه نو» و «سودای سیمرغ»
این کارگردان، در ادامه با اشاره به ادغام بخش «نگاه نو» و «سودای سیمرغ» در فجر ۳۵ میگوید: «به نظرم هر تغییر یا تصویب قانونی باید داری یک فلسفه وجودی باشد. من با این ادغام بسیار موافقم به شرط اینکه این تغییر یک سیاستگذاری باشد و پایدار تا بتوان از آن حمایت کرد. زمانی که فیلمام را میساختم، دورخیزم برای حضور در بخش مسابقه سینمای ایران بود. وقتی آییننامه اعلام شد، از این تغییر خوشحال شدم، چون معتقدم فیلم فارغ از اینکه کارگردان تجربه اولش بوده یا دهم، از لحاظ کیفی باید بررسی شود. تا سال قبل که سی و چهار دوره از جشنواره فیلم فجر میگذشت، جشنواره اصلا شبیه جشنوارهای نبود که این همه سال را پشت سر گذاشته است. حرف من بیشتر در مورد کاخ رسانه است که فیلمساز توقع دارد وقتی قرار است فیلمش به لحاظ کیفی بررسی شود، این مهم در یک مکان با معماری و مهندسی برای سینما اتفاق بیفتد. و شاهد حضور جمعیت کثیری که اصلا ربطی به سینما ندارند، نباشیم. امسال که همت دوستان را برای حضور افراد متخصص در کاخ میبینم، خوشحالام، اما زمانی باید به آقای حیدری دستمریزاد گفت که تا اختتامیه ببینیم این اتفاقات را اجرایی کرده است. وقتی هنرمندان عزم راسخ ایشان را ببینند، قطعا از ایشان حمایت میکنند و پای دبیرشان میایستند، چون مهمترین نکته در مورد کارایی دبیر جشنواره، ثباتنظر در دوره مدیریتیاش است که امیدوارم حداقل یک دوره پنج ساله ایشان تثبیت شوند و در پایان بر اساس عملکردشان قضاوت شوند. در جشنوارهای با این قدمت دیگر جای آزمون و خطا نیست. تا اینجا که تمام ذهنیتها در مورد آقای حیدری مثبت بوده است، پس اگر این تغییرات و نگرش در مورد کاخ جشنواره هم اعمال شود و ایشان متفاوت عمل کنند، نیت خیرشان اثبات میشود و بازخوردش از طرف هنرمندان به گوش رسانهها میرسد. اگر فیلمساز و اصولا عوامل یک فیلم که برای کارشان وقت و انرژی گذاشتهاند، از سوی برگزارکننده احترام ببیند، قطعا احترام خواهند گذاشت.»
اکران عمومی یا دیده شدن در جشنواره؟
وی در ادامه درباره این که چقدر اکران عمومی برایش اهمیت دارد، میگوید: «برای من اکران موفق بسیار مهم است. چون اصل اول سینما جذب مخاطب است، اما بر کسی پوشیده نیست که اقبال در جشنواره، به موفقیت در اکران هم میانجامد. این دو لازم و ملزومند و نمیتوان منکرش شد.»
یک پیشنهاد به دبیر جشنواره
اما پیشنهاد ایرجزاد به دبیر جشنواره سی و پنجم؛ «کاش ایشان بتوانند از اراده و نفوذی که دارد استفاده کند تا کلنگ افتتاح یک کاخ جشنواره که معیارهای درست فیلم دیدن در آن رعایت شود، به زمین بخورد. ما برای تئاتر، تئاتر شهر را داریم که به قصد این کار و با معماری متناسب این کار ساخته شده است. برای موسیقی تالار وحدت وجود دارد اما برای سینما همچون مکانی موجود نیست. در برج میلاد اصولا استاندارهای سالن برای فیلم دیدن رعایت نشده است و معماری آن، متناسب با یک کاخ جشنواره نیست. اگر ایشان طرح مساله کند، به خاطر جشنوارههای متعددی که در طول سال برگزار میشود، حیاتیبودن و نیاز مبرم سینمای ایران به چنین مکانی، به چشم میآید و بسیاری از هنرمندان هم از ایشان حمایت میکنند و پشتاش میایستند.»
سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به دبیری محمد حیدری بهمن ماه سال جاری برگزار میشود. اخبار، مطالب، عکسها و ویدئوهای جشنواره علاوه بر سایت، از روی کانال رسمی جشنواره فجر به آدرس قابل مشاهده است.
#فجر۳۵
پایان پیام
کد خبر : 31494 ساعت خبر : 1:20 ب.ظ