کوسه‌سواری در تهران

کوسه‌سواری در تهران

پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: به گزارش خبرنگار ما، با بارش‌های معمولی اخیر و آب‌گرفتگی محدود معابر در برخی شهرهای کشور، نصف کشور را سیل برد. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که اکثر شهروندان از اقداماتی که هنگام وقوع سیل باید انجام دهند، آگاه نیستند. خبرنگار ما که برای تهیه‌ی گزارش به سطح شهر رفته بود، سیل او را با خود برد و همان‌طور که با سیل همراه بود سعی کرد با برخی از مردم در مورد همین موضوع صحبت کند.
پیرمردی که روی آب شناور بود، به خبرنگار ما گفت: در هنگام وقوع سیل باید آرامش خود را حفظ کنیم. سیل می‌آید و می‌رود، با ما هم کاری ندارد. وی ناگهان زیر آب رفت، چند قُلُپ آب خورد و هنگامی که سرش از آب خارج شد ادامه داد: شهروندان باید بدانند، هرگاه هوا ابری شد، احتمالاً ده دقیقه‌ی بعد وسط سیل در حال شنا کردن هستند؛ پس مایو و گوش‌گیر را هرگز نباید فراموش کرد. وی ناگهان زیر آب رفت، چند قُلُپ آب خورد و هنگامی که سرش از آب خارج شد ادامه داد: کار دیگری که به هنگام وقوع سیل می‌توان انجام داد؛ این است که کله‌ی دیگران را زیر آب کنیم تا کمی آب بخورند و ما کلی بخندیم و روح‌مان شاد شود. وی ناگهان زیر آب رفت، چند قُلُپ آب خورد و هنگامی که سرش از آب خارج شد ادامه داد: هنگام وقوع سیل باید بگوییم و بخندیم. باور کنید کار دیگری به جز این از دست‌مان برنمی‌آید. وی ناگهان زیر آب رفت، چند قُلُپ آب خورد و هرگز بالا نیامد.
یکی از مسؤلان در حالی که روی آب شناور بود و یک نیزه به دست داشت، به خبرنگار ما گفت: سیل یک چیز طبیعی است و ما نمی‌توانیم از وقوع آن جلوگیری کنیم. اما می‌توانیم وقتی سیل آمد، مراقب سلامتی‌مان باشیم. من همیشه در زمان سیل با یک نیزه از خودم محافظت می‌کنم. این ابتکاری است که پدر خدابیامرزم به من یاد داد. پدرم همیشه می‌گفت: در هنگام شنا هم‌چون یک دست و پا چلفتی، مراقب باش به مسیر دهن کوسه وارد نشوی.

کوسه‌سواری در تهران

پسر جوانی که روی آب شناور بود، همان‌طور که دنبال چیزی می‌گشت، به خبرنگار ما گفت: در هنگام وقوع سیل کاری از دست شما برنمی‌آید. باید خودتان را به آب بسپارید تا او شما را هرجا که خواست زمین بگذارد. مثلاً یک بار سیل من را برد استادیوم آزادی فوتبال دیدم. یک بار برد شاه‌عبدالعظیم زیارت کردم. یک بار هم وسط اتوبان پیاده‌ام کرد. وی این جملات را گفت و به جست‌وجوی خود ادامه داد. خبرنگار ما با تعجب از پسر جوان پرسید: ببخشید وسط سیل دنبال چه چیزی می‌گردید؟ پسر جوان همان‌طور که زیر آب را می‌گشت، پاسخ داد: هنگام وقوع سیل، کلی پول و طلا از دست مردم خارج می‌شود. اگر بچه‌ی تیزی باشی با دو-سه بار سیل‌زدگی بار خودت را می‌بندی.
در پایان این گزارش، خبرنگار ما به حرف پسر جوان گوش کرد و در هنگام وقوع سیل، به جای کمک کردن به هم‌طنان خود به دنبال فرصت‌طلبی خود بود. او اکنون ده دستگاه ماشین شاسی‌بلند دارد و حتا نمی‌دهد ما بوق بزنیم.

پایان پیام