ترجمه کتاب مسئله فساد منتشر شد

کتاب «مسئله فساد» اثر سید حسین العطاس، اندیشمند شهر مالزیایی، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ترجمه و با همکاری شورای اجتماعی کشور از سوی انتشارات پژوهشگاه منتشر شد.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، وحیده صادقی با همکاری دکتر سیدجواد میری و نظارت دکتر عبدالله بیچرانلو این کتاب را ترجمه کرده است. «مسئلۀ فساد»، نخستین ترجمۀ The Problem of Corruption، اثر سید حسین العطاس است که سومین ویراست آن با مقدمۀ سید فرید العطاس در سال ۲۰۱۵ به چاپ رسیده است.

این کتاب در سه فصل تدوین شده است:

فصل اول: جامعه‌شناسی فساد

فصل دوم: فساد در آسیا: بهای انسانی

فصل سوم: مبارزه علیه فساد

نویسنده این کتاب، در اثر خویش بدین مهم می‌پردازد که فساد، تنها معضلی اقتصادی و سیاسی نیست؛ بلکه باید آن‏را نقصانی در شخصیت انسانی دانست که ریشه در ضعف اخلاقی و عوامل کلیدی دیگر دارد. العطاس پس از تعریف ماهیت فساد و بررسی علل آن، به عملکرد فساد و پیامدهایش با ذکر نمونه‌های بسیاری در کشورهایی نظیر مالزی، چین، هند، پاکستان و … می‌پردازد.

اندیشمند شهیر مالزیایی، فساد را این چنین تعریف می‌کند: «ارجحیت منافع خصوصی به منافع عمومی که شامل نقض هنجاریِ وظیفه و رفاه است که با اختفا، خیانت، فریب  و بی‌اعتناییِ سنگدلانه در مورد انواع پیامدهای وارده به عموم همراه است».

سید فرید العطاس، جامعه‌شناس شهیر مالزیایی، در مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته موضوع این کتاب را مساعدتی می‌داند در توانمند‌سازی روشنفکران و فعالانی که خواهان حذف «دزدسالاران» از سیستم هستند.

هارولد لاسول، نظریه‌پرداز معروف علوم سیاسی و ارتباطات، نیز در دیباچه‌ای که بر چاپ این کتاب نگاشته با  توصیف «فساد» به‌عنوان سرکش‌ترین شاخصه‌ زندگی عمومی و فردیِ دیروز و امروز بشر، بر این نظر است که سیدحسین العطاس، نویسنده کتاب مسئله فساد، بی‌هیچ تردید بیان می‌کند که پدیدۀ فساد را تنها در صورتی می‌توان درک کرد که آشکارا به آن محیط فرهنگی که فساد در آن پدیدار شده، مرتبط و به شکل پیوسته با محیط فرهنگی در تعامل باشیم. به‌عبارت دیگر لاسول، همچون العطاس، معتقد است برای درک مسئله فساد در یک جامعه، باید با زمینه فرهنگی آن جامعه در تعامل بود.

سیدحسین العطاس، نویسنده کتاب «مسئله فساد»، با بیان اینکه کارآمدی به تنهایی تضمینی در برابر فساد نیست، تأکید می‌کند که در بحث مبارزه با فساد «یکپارچگی مقامات اداری باید به منزله شرطی مطلق برای صلاحیت یک کار در نظر گرفته شود» او همچنین تصریح می‌کند که: «دولت باید بر عامل اخلاقی در سیاست آموزشی خود تأکید کرده و مذهب را هم‌پیمانی در جنگ علیه فساد در نظر گیرد.»

العطاس همچنین با بیان اینکه در مبارزه با فساد، اقدامات قانونی و اجرایی به خودی‌خود کافی نیستند، تأکید می‌کند باید برنامه‌ریزی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مناسبی  با در نظر گرفتن کلیت رفتار انسانی صورت گیرد.

نویسنده کتاب «مسئله فساد» تصریح می‌کند که «ما در این کتاب از جیب‌های فسادی که در تمام جوامع وجود دارند سخن نمی‌گوییم، بلکه در مورد کل سیستم اجرایی تحت سلطۀ فسادی صحبت می‌کنیم که در تمام سطوح فرایند تصمیم‌گیری رسوخ کرده و بر زندگی مردم تأثیر‌گذار است». العطاس این نوع فساد را «فساد کل» توصیف می‌کند که بر نظم اجتماعی چنگ می‌زند.

او همچنین فساد را پدیده‌ای‌ به‌غایت پیچیده‌ توصیف می‌کند و در بحث مطالعه مسئله فساد تأکید می‌کند: «جامعه‌شناسی که پدیدۀ فساد را مطالعه می‌کند، باید به صورت جامع از تاریخ، فرهنگ، زبان و حداقل شرایط یک مورد غنی و پیچیده، آگاه باشد تا بتواند داده‌های خود را از آن اخذ کرده و نظریه‌های خویش را مورد محک قرار دهد.»

در فصل اول با عنوان جامعه‌شناسی فساد، به موضوع جامعه فساد، ماهیت فساد، کارکردهای فساد، مراحل فساد، علل فساد و ممانعت از فساد می‌پردازد و متذکر می‌شود که هدف این فصل، بررسی توصیفی فساد در زمینۀ خاصی نیست؛ بلکه بررسی نظری پدیده‌ای است که توسط داده‌های معاصر موجود درباره فساد تأیید شده است. او همچنین تصریح می‌کند که هدف این کتاب ارائۀ راه‌حل عینیِ ویژه برای این مسئله(فساد)‌ که بتوان آن‏را در کشور خاصی به کار برد، نیست. او تأکید می‌کند که آنچه در این کتاب درخصوص پیشگیری از فساد مورد بحث قرار می‌گیرد، به «شرایط کلی» اشاره دارد. او به نقش دولت در مبارزه با فساد اهمیت می‌دهد و تأکید می‌کند که راه‌حل مبارزه با فساد برای هر کشور خاص، باید پیش از هر مطالعۀ موردی متمرکز، با همکاری دولت مدّ نظر قرار گیرد و دولت باید به جزئیات مربوط به وجوه اجرایی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، فلسفی و اخلاقی فساد به شکلی بپردازد که در مورد کشور خاصِ موردِ بررسی، یافت شده است.

نویسنده در ادامه مباحث خود، به مبارزان بزرگی همچون وانگ‌ ان‌شیه، اصلاح‌طلب بزرگ چینی، و نیز عبد الرحمان ابن خلدون، محقق بزرگ اسلامی اشاره می‌کند و می‌نویسد: «وانگ ان‌شیه نظریه‌پردازی پشت میزنشین نبود. وی شخصیت اجتماعی بسیار فعالی بود که زمانی به بالاترین مقام وزارتی چین رسید و تشخیص درستی از فساد داشت. او به دو پیش‌نیاز مطلق در برابر فساد باور داشت: «صاحبان قدرت دارای سطح بالای اخلاقی» و «قوانین کارآمد و منطقی».»

عبد الرحمان ابن خلدون نیز  به عنوان محقق فساد همانند وانگ ان‌شیه، نظریه‌پردازی پشت میزنشین نبود. او شخصیت اجتماعی فعالی بود که چندین بار به مقام رسید، به زندان رفت و سرنوشتش فراز و نشیب‌های متعددی داشت. وی در طول انتصابش به عنوان قاضی، تلاش کرد فساد و رشوه‌خواری را حذف نماید، اما نتوانست و از مقامش برکنار گردید.

العطاس تصریح می‌کند که : «ابن‌ خلدون در تلاش بود علل فساد را توضیح داده و همچنین شرح دهد که چرا اصلاح‌طلبان در مواقع خاص شکست خورده‌اند و در مواقع دیگری موفق شده‌اند. بینش وی در مورد موضوع جالب است. او علت ریشه‌ای فساد را تمایل به زندگی تجملی در گروه حاکم در نظر می‌گیرد. تأمین هزینۀ زندگیِ تجملی است که موجب شده حاکمان به معاملات مفسدانه متوسل گردند. سایر علل، اثرات دیگری بودند که مولود فساد بیشتر بودند.»

نویسنده کتاب «مسئله فساد» در جمع‌بندی مباحث خود در فصل اول تصریح می‌کند که «در مجموع، محققان اجتماعی توجه نسبتاً کمی به «جامعه‌شناسی فساد» داشته‌اند و بسیاری از آثاری که به فساد اشاره کرده‌اند، تجزیه و تحلیل مفهومی و علی انجام نداده‌اند.»

العطاس از سه نوع پدیده که به نام فساد وجود دارند، نام می‌برد: رشوه‌خواری، ‌اخاذی و خویشاوندسالاری. او تأکید می‌کند که: «اگرچه این‌ها کاملاً یکسان نیستند، اما می‌توان آنها را تحت یک عنوان دسته‌بندی نمود:«ارجحیت منافع خصوصی به منافع عمومی، شامل نقض هنجارهایِ وظیفه و رفاه که با اخفاء، خیانت،‌ فریب و نادیده‌گرفتن سنگدلانۀ هر نوع پیامد آن برای مردم همراه است.» نویسنده البته تصریح می‌کند که «برای تحلیل فساد، ضروری است فساد را از رفتار مجرمانه و سوء‌اداره یا سوء‌مدیریتِ متمایز سازیم».

نویسنده در ادامه به مشخصات فساد می‌پردازد و آنها را به این شرح برمی‌شمرد:

(الف) فساد همیشه شامل بیش از یک فرد می‌شود.

(ب) فساد در کل شامل پنهان‌کاری است، جز در مواردی که بسیار شایع است و ریشه‌های آن، چنان عمیق شده است که  برخی از افراد قدرتمند یا افرادی که تحت حمایت آنها هستند، در مورد اختفای فعالیت خود نگرانی ندارند.

(ج) فساد شامل عنصری از تعهد دوسویه و مزیتی دوجانبه است.

(د) معمولاً افرادی که از شیوه‌های فساد استفاده می‌کنند، در تلاش‏اند تا فعالیت‌های خود را با توسل به صوری از توجیهات قانون‌مند پنهان سازند و از هرگونه برخورد آشکار با قانون اجتناب می‌ورزند.

(ه‍) افرادی که در فساد مشارکت دارند، افرادی هستند که خواهان تصمیم‌های قطعی و افراد تأثیر‌گذار بر آن تصمیم‌ها هستند.

(و) معمولاً هر نوع عمل مفسدانه، شامل فریب ارگان دولتی یا جامعه به‏طور اعم می‌شود.

(ز) هر نوع فساد خیانت به اعتماد است.

(ح) هر نوع فساد شامل کارکرد دوگانه و متناقض افرادی است که این عمل را مرتکب می‌شوند.

(ط) فعالیت مفسدانه، هنجارهای وظیفه و مسئولیت‌پذیری در نظم اجتماعی را نقض می‌کند.

العطاس نتیجه می‌گیرد که اگر بخواهیم کارکردهای فساد را در بستر خاصی ارزیابی نماییم، باید هر کدام از سه مورد اخاذی، خویشاوندسالاری و رشوه‌خواری را با توجه به پیش‌زمینۀ فرهنگی و موقعیت هر کشور به شکل مجزا ارزیابی نماییم. او تأکید می‌کند که «فساد به فعالیت‌های تصمیم‌گیری‌های خاص محدود نیست، بلکه فرایندی است شامل ایجاد نگرش، برنامه‌ریزی سنجیده، پیشینۀ تاریخی، تحرک اجتماعی، همبستگی گروهی و سایر عوامل جامعه‌شناسی. بنابراین باید بستر را به صورت جامع بررسی نماییم.»

او همچنین بحث پیرامون فساد را به سه حوزه تقسیم می‌کند: (الف) کارکرد فساد، (ب) ‌علل فساد و (ج) روش‌ها و ابزار حذف یا جلوگیری از تأثیر فساد. نویسنده همچنین مراحل فساد را در سه مرحله تقسیم می‌کند:

الف) مرحله‌ای که در آن فساد بدون تأثیر‌گذاری بر زمینۀ گسترده‌ای از زندگی اجتماعی، به نسبت محدود گشته است.

در این مرحله، فساد به بخشی از ردۀ بالا در دولت و کسب‌وکارهای بزرگ محدود می‌شود.

ب) مرحله دوم، مرحله‌ای است که فساد، شایع و فراوان شده است.

ج) مرحلۀ سوم فساد زمانی است که فساد، خود ویرانگر می‌شود و بافت جامعه را ویران می‌سازد.

العطاس با بیان اینکه از هر دیدگاهی که بررسی کنیم، فساد نقشی مثبت در توسعه ندارد، در تحلیل آخر خود، کارکرد فساد را قابل مقایسه با بیماری می‌داند و هشدار می‌دهد که اگر این بیماری اگر تحت کنترل نباشد، مرگ‌آور است.

نویسنده در فصل اول به علل فساد نیز می‌پردازد و به ۱۰ علت اشاره می‌کند:

(الف) فقدان یا ضعف رهبری در مقام‌های مهمی‌ که باید قابلیت رفتار  الهام‌بخش و تأثیر‌گذار در کاهش فساد داشته باشند.

(ب) ضعف آموزه‌های دینی و اخلاقی

(ج) استعمار

(د) فقدان تحصیلات

(ه‍) فقر

(و) فقدان مقررات شدید کیفری

(ز) فقدان محیط مساعد برای رفتار ضد فساد

(ح) ساختار دولت

(ط) تغییر بنیادی آنگاه که سیستم ارزشی دچار تغییر بنیادی می‌شود،‌ فساد همچون بیماری موقت ظهور می‌کند

(ی) حالت جامعه

العطاس در بخش پایانی فصل اول کتاب به موضوع ممانعت از فساد اشاره می‌کند و مهم‌ترین عامل در پویاشناسی فساد را اهمیت اخلاقی و فکری رهبران جامعه بیان می‌کند. او به شرایطی اشاره می‌کند که به زعم او شاید تأثیری بر امحاء آن نداشته باشد:

 (الف) دلبستگی مثبت به دولت و مشارکت معنوی در وظیفۀ پیشرفت ملی از نظر عمومی و بوروکراسی.

(ب) مدیریت کارآمد و تعدیل ساختاری مناسب تشکیلات و مقررات دولتی

(ج) شرایط مطلوب تاریخی و جامعه‌شناختی

(د) کارکرد سیستم ارزشی ضد فساد

(ه‍) رهبری امیدبخش گروهی با استانداردهای اخلاقی و فکری بالا

(و) آموزش عمومی با درایت کافی برای ارزیابی و دنبال کردن جریان رویدادها.

العطاس به نقش مهم افراد منصوب در موقعیت‌های کلیدی در مبارزه با فساد اشاره و تأکید می‌کند:«هیچ نوع تغییرات ساختاری یا قانونی در مدیریت اجرایی دولت که برای  مبارزه با فساد طراحی شده است، به موفقیت نمی‌انجامد؛ مگر آنکه به حد کفایت، تعدادی از افراد حقیقیِ منصوب در موقعیت‌های کلیدی ضروری، برای موفقیت تلاش کنند.

او توصیه می‌کند در جامعه‌ای که تمایل دارد از فساد رهایی یابد، باید به این مهم بپردازد که چگونه از صلاحیت کافی چنین مردانی اطمینان یابند و چگونه انتصاب آنان در موقعیت‌های حیاتی را تسهیل نمایند.

العطاس در  فصل دوم کتاب به موضوع  فساد در آسیا و  بهای انسانی پرداخت شده در راه مبارزه با فساد می‌پردازد و با تبیین موضوع فساد و شخصیت انسانی تصریح می‌کند که «رواج فساد کامل سیستماتیک، به عنوان یکی از اثرات خود، تضعیف اراده برای مبارزه با فساد را به همراه دارد». نویسنده، تضعیف اراده در برابر جو فاسد، تلاش برای ربط‌دادن فساد به هنجارهای فرهنگی و نهادی قبلی و توسعه سریع یا حتی مواردی مانند ایجاد طبقه متوسط را نتایج رواج فساد کامل سیستماتیک در جامعه بیان می‌کند و فرار مغزها را نیز یکی از مهم‌ترین اثرات فساد که به شدت بر توسعه تأثیر‌گذار است، برمی‌شمرد. العطاس معتقد است: فساد به همراه عوامل دیگر، شرایطی را ایجاد می‌کند که منجر به فرار مغزها می‌شود. وی، ناکارآمدی مزمن و شخصی‌سازی بوروکراتیک را نیز از مخرب‌ترین اثرات فساد تلقی و تأکید می‌کند که قوانین منطقی و کارآمد به تنهایی برای جلوگیری از شیوع فساد کافی نیستند. بلکه برای موفقیت در جلوگیری از فساد، به صاحب منصبان با فضایل اخلاقی نیاز است.

نویسنده در فصل سوم و پایانی کتاب خود به موضوع «مبارزه علیه فساد» می‌پردازد و تلاش برای ریشه‌کن‌ کردن فساد را یک «طراحی ساده‌ از برنامۀ عملیاتی» نمی‌داند، بلکه آن را «مبارزه‌ای علیه فسادِ افرادی که به مقام خود وابسته‌اند و در اقدامات  علیه فساد، خرابکاری می‌کنند» تلقی می‌کند: «مبارزه‌ای برای بقای دو گروه مخالف، گروه فاسد و افراد مخالف آن،‌ مشابه حالتی از میدان جنگ در جنگلی تاریک که در آن دشمن مشاهده نمی‌شود، اما با این حال با تمام توانایی خود مبارزه می‌کنند.»

العطاس، تأخیر بوروکراتیک و ناکارآمدی را منبع بسیار غنی فساد بیان و تأکید می‌کند: مبارزۀ موفقیت‌آمیز علیه فساد، بیش از هر چیز دیگری به ارادۀ طبقۀ حاکم بستگی دارد.»

العطاس با توصیف فساد به «پدید‌ه‌ای‌ خوشه‌ای» تأکید می‌کند که باید کلیت پدیده و اثرات غیرانسانی فساد ‏را نیز درنظر بگیریم زیرا «فقط جامعه انسانی نیست که قربانی آن می‌شود، محیط زیست نیز تحت تأثیر آن قرار می‌گیرد.» اودر توضیح تأثیر خوشه‌ای فساد، که بیشترین و پایدارترین تأثیر را دارد،  بیان می‌کند که پدیده‌های همراه فساد مانند غفلت، ناکارآمدی، سستی، و اخلاق فاسد با فرایند فساد درهم می‌آمیزند و در طول سال‌ها ادامه می‌یابند.

اندیشمند شهیر مالزیایی، شکستن روند مبارزه با فساد را وظیفه نسل‌های کنونی و آتی‌ می‌داند که دغدغه سعادتمندی و آینده بشریت را دارند. او تأکید می‌کند که: «زیان‌های حاصل از فساد در کل تاریخ شناخته شده‌اند. محیط‌های تاریخی متفاوت هستند اما اثرات جدی باقی‌ مانده‌اند و خود را به شکل‌های مختلف نشان می‌دهند.»

کتاب «مسئله فساد» در ۲۰۲ صفحه و با همکاری شورای اجتماعی کشور از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با بهای ۱۲۸۰۰ تومان روانه بازار نشر شده است.

پایان پیام

کد خبر : 41130 ساعت خبر : 5:30 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=41130
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات