کارگردان باید مانند رهبر ارکستر باشد

کارگاه آموزشی دارالفنون با حضور بهمن فرمان‌آرا، کارگردان و تهیه کننده سینمای ایران صبح جمعه اول اردیبهشت ماه در کاخ جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری گلونی به نقل از ستاد خبری سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، فرمان آرا بعد از نمایش بخشی از صحنه های فیلم هایش این کارگاه را با توضیحی در رابطه با سابقه کاری خودش شروع کرد و گفت: من تاکنون ۹ فیلم ساخته ام. البته آنقدر انرژی داشتم که تهیه کننده فیلم های دیگران هم بشوم؛ هفت، هشت فیلم را هم بدین شکل تهیه کنندگی کردم.

وی در ادامه گفت: سابقه مدیریت در داخل و خارج از کشور دارم و این بخشی از کارهایی بود که در این ۴۵ سال انجام دادم.

عباس کیارستمی برای فیلم هایش وقت می گذاشت

در ادامه این نشست هنرجویان سوالات خود را از فرمان آرا مطرح کردند و فرمان آرا در رابطه با سوال یکی از هنرجویان درباره رابطه کارگردان با نابازیگران و فیلمبرداری که بیشتر از کارگردان تجربه کاری دارد، گفت: امروز اسم عباس کیارستمی را زیاد استفاده می کنم. محمود کلاری، مدیر فیلمبرداری تعریف می کرد، سر فیلم «باد ما را خواهد برد» حدود ۱۰، ۱۵ روز سوار ماشین می شدیم، همه چیز آماده بود و عباس هم در کنار ما حضور داشت. ما در جاده بی نام و نشان نزدیک روستا می رفتیم و از هر کسی که می دیدیم، عباس می پرسید شما چطور راهتان را در این جاده بی نام و نشان پیدا می کنید؟ تا این که بالاخره روزی یک بچه ۱۰، ۱۲ ساله گفت: ما جایی نمی رویم که بخواهد اسمی داشته باشد. بعد عباس به من گفت این صحنه را گرفتی. این همان چیزی بود که می خواستم.

فرمان آرا ادامه داد: او وقت بسیاری برای همین یک جمله می گذاشت. فرم کار کردنش هم طوری بود که هیچ فیلمی که آنقدر تمرین شده باشد شبیه به آن نمی شد. تمام فیلم های عباس کیارستمی شبیه مستند بود. این شاهکار او بود؛ در عین حالی که با نابازیگر کار می کرد، می توانست آن چیزی که می خواست را از او بگیرد. هر چند که در شروع و اواخر دوره کاری اش به استفاده از هنرپیشه های حرفه ای بازگشته بود.

به کیارستمی گفتم اگر مثل تو فیلم بسازم، سکته می کنم

او با اشاره به این که نمی تواند مانند کیارستمی کار کند، عنوان کرد: یک روز می خواست سر فیلم «خانه دوست کجاست» برود. دیدم ساک نسبتا بزرگی در دست دارد، از او پرسیدم این چیست؟ گفت: پول. پرسیدم برای چی؟ گفت چون بازیگران من مثل کارگران می مانند اگر عصر بهشان پول ندهی، ممکن است که فردا سر کار نیایند. به او گفتم اگر قرار باشد من هم اینطوری فیلم بسازم حتما سکته خواهم کرد. او هم در جوابم گفت اگر من هم مثل تو با برنامه ریزی و عین به عین فیلمنامه پیش بروم سکته خواهم کرد. او بارها فیلمنامه های مرا می خواند و می گفت می شود این سکانس را به من بدهی، بروم فیلم بسازم. دیدگاه ما متفاوت بود. من تحصیل کرده مدرسه هالیوود بودم و نظم و انضباط چیزی بود که در آنجا به ما یاد می دادند. چون در این نوع سینما شما قرار است فیلمی را در ۱۳۴۰ سینما اکران کنید، در چنین شرایطی قطعا نمی توانید بی برنامه باشید.

سر صحنه بیشتر به بازیگران توجه می کنم

کارگردان فیلم «دلم می خواد» درباره ارتباطش با فیلمبردار نیز گفت: از ابتدا با فیلمبرداری که کار می کنم، بسیار صحبت می کنیم. او مرا می شناسد و من قابلیت او را می شناسم. نوع برداشت نگاه، رنگ و چهره را با هم کنار می آییم. سر فیلمبرداری فیلم «خانه ای روی آب» از ابتدا به کلاری گفتم می خواهم رنگ آبی بیشتر باشد، اما سرصحنه بیشتر مواظب هنرپیشه ها هستم. چون قبلا با فیلمبردار حرف زدم. او خودش بیشتر از من نگران کارش است. برای همین است که  شما زیاد از من عکسی پیدا نمی کنید که چشمم را پشت دوربین چسبانده باشم.

او افزود: به کسانی که دستیار من بودند همیشه توصیه کردم تا می توانید نقاشی و فیلم ببینید. به خاطر این که حافظه بصری شما قرار است به شما کمک کند. وودی آلن می گوید: در سینما هر چیزی دیدید به درد فیلم تان می خورد بدزدید. شما لازم ندارید چیز جدیدی را اختراع کنید.

تماشاچی همیشه شما را متعجب می کند

کارگردان فیلم«خانه روی آب» درباره تاثیر منابع مالی در ساخت فیلم گفت: درست است که منابع مالی تاثیرگذار هستند اما بیشتر از آن، نگاه شما روی فیلم تاثیر می گذارد. زمانی که یک فیلم موفق می شود، صد فیلم شبیه به آن ساخته می شود. اصغر فرهادی یک فیلم می سازد و بیست فیلم شبیه به آن ساخته می شود. کارگردان باید مانند رهبر ارکستر باشد. اگر رهبر ارکستر تمام نت های سمفونی را حفظ نباشد، نمی تواند بگوید شما اشتباه نواختید. او باید همه را به بهترین نحو هدایت کند. شما باید همه چیز را بلد باشید.

او با اشاره به فیلم«عشق» هانکه توضیح داد: زمانی که فیلم«عشق» هانکه را دیدم، بدون هیچ رودربایستی گریه کردم. چون حرفی را می زد که اگر یک عشق طولانی را تجربه کرده باشید، فقط می فهمید. فروردین ماه امسال، ۴۹ سال شد که با همسرم زندگی می کنم و می فهمم که چطور می شود تو به ریتم نفس نفری دیگر عادت کنی. آن فیلم بی نهایت از نظر من زیباست. حرفی را می زند که هر کسی که عشق اش را از دست داده باشد، می تواند آن را بفهمد. وقتی به این اثر نگاه می کنید، فقط دو بازیگر بیشتر ندارد. فقط نگاه کارگردان است. او قصه ای را برای مردم می گوید و بسیاری با آن قصه ارتباط برقرار می کنند.

فرمان آرا با بیان این که گرفتاری ما در سینمای جهان این شده که همه چیز را نشان می دهند و نمی گذارند تماشاگر چیزی را تخیل کند توضیح داد: اما نمی توانیم جلوی این تغییرات بایستیم چون سلیقه مردم است. در واقع آن چیزی که در سینما جواب می دهد فقط تماشاچیان هستند. اگر کسی می توانست بگوید این فیلم با این وضعیت می فروشد، بسیاری حاضر بودند معادل خودش سه دفعه به او طلا دهند. اما این تماشاچی هست که همیشه شما را متعجب می کند.

او عنوان کرد: همه می گویند شبیه هیچکاک هستی ولی هیچ کار من شبیه او نیست. فقط هیکلم شبیه اوست. اصلا برایم مهم نیست که منتقدین درباره فیلم چه می گویند. برای ارتباط برقرار کردن با مردم فقط قصه و زاویه نگاه شما مهم است. بقیه چیزها در دست تماشاگران است.

دکوپاژهایم وحی منزل نیستند

فرمان آرا در پاسخ به این سوال که چطور دکوپاژ فیلم هایش را انجام می دهد توضیح داد: زمان ساخت فیلم هایم به همه خوش می گذرد، حتی با این که موضوعات آنها چندان خوشحال کننده و دلپذیر نیست. چون بیش از صد بار فیلمم را از قبل در ذهنم ساخته ام. البته همه آزاد هستند که پیشنهادات خودشان را بدهند.  اما در نهایت من تصمیم می گیرم چه اتفاقی در فیلم بیافتد.

او افزود: زمانی که  مدیر برنامه ریزی صحنه هایی که فردا برداشت می کنیم را مشخص می کند، دکوپاژ را انجام می دهم. قبل از گرفتن صحنه های فردا. ولی این دکوپاژ وحی و غیرقابل تغییر نیست که نتوانیم آن را عوض کنیم. اگر پیشنهادی خوب باشد آن را حتما قبول می کنم. اما نمی توانم بدون دیدن لوکیشن ها و دانستن باقی مسائل فیلم را دکوپاژ کنم. هر باری که اطلاعات کافی را داشته باشم، این کار را انجام می دهم و هیچ وقت تا به حال اتفاق نیفتاده که بگویم بماند برای فردا، حالش را ندارم.

مرگ نشاندهنده ارزش زندگی است

کارگردان فیلم «خاک آشنا» با تاکید براین که هیچ گاه نخواسته برای تماشاگران خاص فیلم بسازد گفت: اگر فیلم هایم خاص شده اند، به خاطر نگاه خاصی بوده که داشتم و این نگاه هم از تجربیاتم سرچشمه می گیرد. اتفاقا مرگ برایم علامت زندگی است و به نظرم این تنها چیزی است که شما را به یاد ارزش زندگی می اندازد. از عباس کیارستمی پرسیده بودند می خواهی کدام فیلم ات جاویدان شود، گفته بود: هیچکدام. می خواهم خودم جاویدان شوم.

کار ما فرسایشی است، نباید پوستت نازک باشد

فرمان آرا کار سینما را فرسایشی دانست و بیان کرد: اگر پوستت نازک باشد به درد این کار نمی خوری. طی ۱۰ سال یازده فیلمنامه به وزارت ارشاد دادم. و فیلم «بوی کافور، عطر یاس» یازدهمی بود که بالاخره در آغاز دولت اصلاحات، مرحوم سیف الله داد اجازه داد آن را بسازم. البته اگر امروز به من برای ساخت آن ۱۰ فیلمنامه پول بدهند هم آنها را نمی سازم چون متعلق به فضای دیگری بودند و از آنجایی که کار مدیریتی هم کرده بودم دوست داشتم با فیلم اولی ها کار کنم. بنابراین زانوی غم بغل نکردم. حمید سمندریان ده سال قهر کرد و خانه نشین شد. در این سال ها هیچکس در خانه اش را نزد. او بزرگترین کارگردان تئاتر ایران بود.

سی‌وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، ۱-۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ (۲۱ تا ۲۸ آوریل ۲۰۱۷) به دبیری رضا میرکریمی در تهران برگزار می‌شود.

پایان پیام

 

کد خبر : 41211 ساعت خبر : 0:06 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=41211
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات