روایتی از محمدرضا لطفی درباره جلیل شهناز
روایتی از محمدرضا لطفی درباره جلیل شهناز
به گزارش پایگاه خبری گلونی، حمدرضا ممتازواحد، پژوهشگر موسیقی در روزنامه ایران نوشته است، در یک فایل صوتی که گویا از سلسله گفتارهای رادیویی هنرمند فقید «محمدرضا لطفی» در سالهای اخیر است، در قسمتی از آن فایل، لطفی از دیگر هنرمند فقید «جلیل شهناز» نام برده و سبک و شیوه این هنرمند قدیمی و پیشکسوت را به صورت تخصصی و با اجرای ساز به تحلیل و بررسی پرداخته است. محمدرضا لطفی میگوید: «در موسیقی تغزلی که جلیل شهناز سرآمد این مکتب است، [در ساز ایشان] شما ریزهکاریها، کششهای عرضی و مضرابهای پرطنین و پرشتاب میشنوید همراه با چهارمضرابهای بسیار شعفانگیز و پایههای بسیار زیبا و لطف و ملاحت و زیبایی بسیار بسیار عالی.
روایتی از محمدرضا لطفی درباره جلیل شهناز
برای مثال وقتی ما در موسیقی ردیف یک جملهای را مینوازیم، همانطور که قبلاً هم اشاره کردم در مکتبهای رسمی ما خیلی حق نداریم از کندهکاریها استفاده کنیم. از نالهها نمیتوانیم استفاده کنیم. از نالههای عرضی نمیتوانیم استفاده کنیم که برخی از این نالههای عرضی البته از ویولن رضا محجوبی و شاگردانش وارد این موسیقی شده [است]. مثلاً در این جمله وقتی شما درآمد شور را مینوازید… (اجرای ساز بر پایه گوشه کرشمه درآمد آوازی دستگاه شور)… در اینجا شما خیلی از نالههای عرضی و طولی استفاده نمیکنید ولی همین ملودی را وقتی که جناب جلیل شهناز مینوازد از نالههایی بدینگونه… (اجرای ساز)… [و] اشارهها[یی بدین گونه]… (اجرای ساز)… استفاده میکند. بخصوص از خَرَک برای آن نالهها بسیار استفاده میکند.
برای مثال گوش کنید…. (اجرای ساز)… این مدل در ردیف مرسوم نیست. در ردیف مینوازند… (اجرای ساز)… صدا تخت تمام میشود. اینجا [یعنی در موسیقی تغزلی و ساز جلیل شهناز] میگوید… (اجرای ساز)… کندهکاریها زیاد است… (اجرای ساز)… پس همانطور که دقت کردید از کندهکاری[ها]، نالههای طولی، نالههای عرضی مانند… (اجرای ساز)… [بسیار استفاده میشود]. من خیلی وقت است که ساز این استاد را تقلید نکردم، قادر نیستم واقعاً تقلید کنم ولی چند دقیقهای سعی میکنم به آن شیوه بنوازم… (اجرای ساز)… ببینید در اینجا ساز با یک فضای متفاوتی شروع میشود؛ ضربیها، کششهایی دارند که بعضی اوقات دقیقاً سر ضرب نمیافتد و این یکی از مختصات این نوع موسیقی است. یعنی یک مقدار ضربها دیرتر سرضرب میافتد و [به همین خاطر] یک شیرینی خاصی میدهد.
برای مثال دقت کنید وقتی [جلیل شهناز] مینوازد… (اجرای ساز)… ببینید دیرتر مینشیند. یا چهارمضرابهایی که نواخته میشود چهارمضرابهایی بسیار بسیار زیبا و شَلالها و مضرابهای از چپ این استاد و این شیوه در واقع موسیقی، یک فضای بسیار پرجرأت و زیبایی را به وجود میآورد». نخستین نکتهای که در توضیحات جناب لطفی به چشم میخورد تقسیمبندی تأملبرانگیز ایشان با عناوین «موسیقی ردیف» و «موسیقی تغزلی» در حوزه اجرای موسیقی کلاسیک ایرانی است و جالب اینکه ایشان، جناب شهناز را سرآمد موسیقی تغزلی دانسته است. در خلال توضیحات لطفی باید به این نکته توجه داشت که آنجا که وی به «لطف و ملاحت و زیبایی» اشاره میکند، به هیچ وجه دالّ بر بارِ ارزشی و احساسی نبوده بلکه این مهم دلالت بر متغیرهای کیفی از منظر زیباییشناختیِ مکتب موسیقی تغزلی (به طور اعم) و سبک و شیوه جلیل شهناز (به طور اخص) دارد. و اما مطلب آخر، توصیف فضای موسیقی شهناز توسط لطفی است که آن را «پر جرأت» و «زیبا» تعبیر کرده است. باید این واقعیت را پذیرفت که بسیاری از زوایا و ابعاد هنری جلیل شهناز و محمدرضا لطفی – دو هنرمند بزرگ از دو مکتب هنری کاملاً متفاوت- هنوز هم ناشناخته و نامعلوم مانده است. روح هر دو عزیز آسمانی، مترنم از نغمات الهی باد.
پایان پیام
کد خبر : 44545 ساعت خبر : 8:03 ق.ظ