تیغ راه‌سازی بر گلوی اشترانکوه

تیغ راه‌سازی بر گلوی اشترانکوه

به گزارش پایگاه خبری گلونی، منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه در معرض خطرات جدی اکولوژیک ناشی از توسعه ناپایدار است؛ عرصه‌ای طبیعی که در گستره شهرستان‌های درود، ازنا و الیگودرز پراکنده شده و «دریاچه گهر» معروف به «نگین اشترانکوه» آن را از دیگر مناطق محافظت‌شده متمایز کرده است. این محدوده مدت‌ها به‌واسطه درگیری‌های سیاسی سه شهرستانی که از آنها نام برده شد، محل دست‌اندازی و سوءاستفاده برخی نهادها و دستگاه‌ها، افراد خاص و اهالی محلی واقع شده و در نتیجه این دست‌اندازی‌ها، حیات اکوسیستمی اشترانکوه از گونه‌های وحش تا گونه‌های گیاهی را آرام‌آرام در کام مرگ فرو برده، تا آنجا که فعالان محیط‌زیست استان و حتی فعالان محیط‌زیست ایران را وادار کرده به این وضعیت معترض شوند. آنچه مورد توجه حافظان محیط‌زیست قرار گرفته، در مرحله اول جاده‌سازی در مسیر دستیابی به دریاچه گهر و در مرحله بعد حضور بی‌رویه گردشگرانی است که بدون توجه به اصول گردشگری پایدار در مناطق حفاظت‌شده، تعادل اکوسیستم این منطقه را برهم می‌زنند. کنار‌هم‌قراردادن مجموعه عوامل مخرب در اشترانکوه یک نتیجه مشخص دارد و آن‌هم نابودی گونه‌های گیاهی و جانوری این عرصه طبیعی است؛ منطقه‌ای که در دهه ۴۰ از سمت سازمان حفاظت محیط‌زیست حفاظت‌شده اعلام شد اما در عمل، اقدامات حفاظتی برای حفظ آن با آنچه در این منطقه می‌گذرد، همخوان و منطبق نیست. در این پرونده تلاش شده با تهیه و آماده‌سازی محتوایی تخصصی در قالب مصاحبه، تحلیل و یادداشت‌های کارشناسی، تصویری کلی از موقعیت این منطقه حفاظت‌شده و همین‌طور مخاطرات پیرامون دریاچه زیبای گهر- که از مهم‌ترین منابع قابل حفاظت کشور است- ارائه شود.

فعالان محیط‌زیستی با ساخت جاده مخالفند؛ جاده‌ای که قرار است «دریاچه گهر»، قلب اشترانکوه را نشانه بگیرد و برای گردشگر شهری، تجربه‌ تازه‌ای باشد. مخالفان جاده‌کشی می‌گویند در استمرار ساخت جاده و راه، احتمالا این محدوده به منطقه گردشگری تبدیل خواهد شد، به‌این‌معنا که ساخت‌وسازهای غیرقانونی رواج پیدا کند و فقط سودآوری برخی افراد و نهادهای خاص در دستور کار قرار بگیرد. احتمال وقوع چنین فاجعه‌ای در محدوده‌ای قابل پیش‌بینی است که به گفته مجید دریکوند، فعال محیط‌زیست و دانشجوی دکترای تنوع زیستی، در قسمت امن منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه قرار گرفته و حتی محیط‌بانان و گارد حفاظتی باید با حفظ تدابیر خاص حیات‌وحش این منطقه در آن تردد کنند. او در مصاحبه تلاش می‌کند ابعاد مختلف حضور ساماندهی‌نشده گردشگران را در برهم‌زدن تعادل این منطقه نشان دهد. دریکوند تأکید می‌کند: ضعف مدیریتی، علت اصلی نادیده‌گرفتن مسئله حفاظت از این عرصه طبیعی است و دولت باید به منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه توجه ویژه داشته باشد.

تیغ راه‌سازی بر گلوی اشترانکوه

پیشینه‌ای از وضعیت جاده‌سازی در دریاچه گهر را توضیح دهید؟ 
ماجرای دریاچه گهر، بهره‌مندی و حفاظت از آن محدود به امروز و دیروز نیست و به پیش از انقلاب بازمی‌گردد. پیش از انقلاب و اوایل دهه ۵۰ که سازمان حفاظت محیط‌زیست شکل گرفت، مدلی متأثر از مدل حفاظتی ایالت متحده آمریکا انتخاب شد. چند نماینده از ایران به آمریکا مراجعه کردند و مدل حفاظت آمریکایی در ایران بومی‌سازی شد. یکی از مناطقی که بر‌اساس این مدل‌ها حفاظت می‌شود، اشترانکوه است. اشترانکوه در دهه ۴۰ حفاظت‌‌شده اعلام شد و همان زمان توسط خسرو سریری و بر‌اساس مدلی که برای حفاظت دریاچه توسط او پیاده شده بود، تحت حفاظت قرار گرفت. این دریاچه پیش از انقلاب در اختیار خانواده سلطنتی بود و آسیبی که در آن بازه زمانی به تمام بدنه کشور وارد شد، به دریاچه هم رسید. بخش عمده‌ای از گونه‌های جانوری در همان سال‌ها از دست رفت. به‌ویژه کل، بزها و پستانداران.

درباره موقعیت جغرافیایی این دریاچه توضیح دهید؛ این دریاچه در چه محدوده‌ای واقع شده است؟ 
اشترانکوه به منطقه حفاظت‌شده سفیدکوه ازنا متصل است و به همین شکل پله‌به‌پله به مناطق حفاظت‌شده دیگری مثل گرگان، فریدن و استان مرکزی پیوند پیدا می‌کند. این دریاچه در زون‌بندی‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست در زون امن منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه قرار دارد و متأسفانه سازوکار درستی مبنی‌بر مدیریت منطقه حفاظت‌شده وجود نداشته و گردشگران هر زمان که خواستند وارد این عرصه شدند.

نارضایتی در حفاظت از این محدوده، علاوه‌بر جاده‌سازی دلایل دیگری هم دارد؛ این دلایل را شرح دهید؟ 
تغییر کاربری اراضی پیش از انقلاب شروع شد و همچنان ادامه دارد. بر‌این‌اساس تخریب مراتع، استفاده بی‌رویه از مراتع و چرای دام، همه دست به دست هم داده که منطقه از شکل اولیه خود خارج شود. این دریاچه بر‌اساس شاخصه‌های IUCN  شرایط گذشته خود را از دست داده بااین‌حال، بعد از انقلاب حفاظت افزایش پیدا کرد اما همچنان آسیب‌هایی هست که ریشه در گذشته دارند. به اضافه اینکه متولیان متعددی از این دریاچه صاحب منافع و امکاناتی هستند؛ از مردم محلی و درگیر در مناطق حفاظت‌شده تا شرکت‌های گردشگری که مسافر به این منطقه می‌برند همه در تخریب این اکوسیستم نقش فعال دارند. شرکت‌هایی در درود و الیگودرز به‌صورت رسمی و غیررسمی، گردشگران را به این محدوده هدایت می‌کنند و گردشگری بدون پاسخ به این سؤال که مدل گردشگری در این محدوده چیست، انجام می‌شود و همچنان ذی‌نفعان حاضر نیستند از منافع خود بگذرند. عده‌ای هم منافعی خاص از این دریاچه دارند؛ این عده خاص مقام یا مسئولانی را شامل می‌شوند که می‌توانند با استفاده از قدرت و جایگاهی که دارند از امکانات این دریاچه به نفع خود استفاده کنند.

تیغ راه‌سازی بر گلوی اشترانکوه

بیشتر درباره اکوسیستم این منطقه توضیح دهید؛ چه شرایط اکولوژیکی بر این محدوده حاکم بوده که اشترانکوه را ویژه و خاص کرده است؟ 
منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه، منطقه بسیار خاصی بوده و تنها عرصه‌ای است که گونه گیاهی ارس در آن می‌روید. ارس، ویژه جنگل‌های هیرکانی است که در محدوده زاگرس فقط در اشترانکوه دیده می‌شود. این منطقه همچنین از نظر تنوع و تعدد زیستی خاص بوده و پیش از انقلاب هم آنجا قوچ و میش دیده شده است.

تیغ راه‌سازی بر گلوی اشترانکوه

شما علت دست‌اندازی‌های مختلف به منطقه اشترانکوه را چه می‌دانید؟ 
همچنان و بعد از این همه سال مشخص نیست متولی این منطقه حفاظت‌شده کیست. آیا اداره کل حفاظت از استان لرستان به نمایندگی از سازمان حفاظت محیط‌زیست متولی است؟ آیا اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری به نمایندگی سازمان میراث فرهنگی متولی است؟ شما اگر به دریاچه گهر مراجعه کنید، فکر می‌کنید وارد یک شهرک گردشگری شده‌اید که این رویداد یک فاجعه محیط‌زیستی است و من با این مدل استفاده مخالف هستم.
اما از نظر قانونی، متولی این منطقه حفاظت‌شده، سازمان محیط‌زیست است.
از نظر قانونی، هر محدوده حفاظتی زیر نظر سازمان حفاظت از محیط‌زیست است. همچنین اداره مستقلی برای مدیریت مناطق حفاظت‌شده گهر با نام اداره منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه در نظر گرفته شده و از قضا مسئول منطقه حفاظت‌شده اسلحه، ماشین و موتور در اختیار دارد اما جایگاه سازمان میراث فرهنگی مشخص نیست. چرا این سازمان بیش از آنچه باید مداخله دارد؟ من اینها را ضعف مدیریتی سازمان محیط‌زیست می‌دانم. نکته دیگر، نوع گردشگری رایج در این محدوده است. هیچ مشکلی بر‌ای ورود گردشگر به این منطقه وجود ندارد. درنهایت این سؤال مطرح می‌شود که آیا مستندسازان، پژوهشگران، محققان و گردشگران ویژه محیط‌زیست و آنانی که استاندارد ورود به مناطق حفاظت‌شده را می‌دانند، می‌توانند ورود کنند؟ هرکدام از اینها سهمی دارند. در ادبیات محیط‌زیستی، چیزی به نام «ظرفیت تحمل» تعریف شده که باید دید طبق این ظرفیت آیا این مجموعه می‌تواند پذیرای این دسته از گردشگران باشد؟ به‌این‌ترتیب، هنگامی که منطقه‌ای حفاظت‌شده در نظر گرفته می‌شود حتما باید برنامه‌ای برای حفاظت از آن نیز در نظر گرفته شود که ابتدا و انتها دارد، زمانبندی دارد و سهم هر چیزی در آن مشخص است. گفته می‌شود طرح مدیریت جامع برای این منطقه در حال اجراشدن بوده و زون‌بندی صورت گرفته است که دریاچه گهر در زون امن این منطقه حفاظتی قرار دارد اما براساس کدام دستورالعمل در زون امن منطقه حفاظت‌شده سالانه بیش از ۱۰ هزار نفر گردشگر پذیرایی می‌شود؟ بر‌اساس قوانین بین‌المللی در زون امن منطقه حفاظت‌شده، حتی محیط‌بانان و گارد حفاظتی باید به‌صورت بی‌سروصدا و همرنگ با محیط تردد کنند و کوچک‌ترین صدایی نباشد. حالا تصور کنید این حجم سروصدا می‌تواند چه آسیبی به حیات‌وحش این منطقه وارد کند؟ دسته‌ها و گروه‌های گردشگر نه‌تنها با سروصدای خودشان بلکه با ساز و دهل و تنبک و تنبور، آرامش این محدوده را از بین می‌برند.

تیغ راه‌سازی بر گلوی اشترانکوه

با جزئیات بیشتری روشن کنید که چگونه رفت‌وآمد و درنهایت حضور گردشگران در این محدوده می‌تواند حیات گونه‌های جانوری را تهدید کند؟ 
یکی از آسیب‌هایی که گریبان حیات‌وحش منطقه اشترانکوه را گرفته، چراغ‌های لیزری است که گردشگران همراه دارند و از آن استفاده می‌کنند. شب هم در مسیر دریاچه گهر تردد است و هیچ کنترلی وجود ندارد. اگر فکر کنید که سازمان محیط‌زیست آنجا زنجیری انداخته و افراد اجازه رفت‌وآمد ندارند، اصلا این‌طور نیست. اگر فصل و آب‌وهوا اجازه دهد، همه می‌توانند به آنجا تردد کنند.

استفاده از این چراغ‌ها چه آسیبی به حیات‌وحش می‌زند؟ 
این اتفاق باعث برهم‌زدن تعادل و آرامش حیات‌وحش می‌شود. حیات‌وحش این منطقه در سال‌های طولانی با شرایط اشترانکوه کنار آمده‌اند اما این اتفاق باعث می‌شود گونه‌های جانوری نتوانند در این عرصه‌ها زندگی کنند. این‌ گونه‌ها چند مؤلفه اساسی برای ادامه حیات نیاز دارند؛ آب، ساختار (پناه) و خورده اقلیم (غذا). ممکن است گونه‌ای عرصه‌ای را انتخاب کرده باشد که مشرف به دریاچه است. دریاچه گهر در مرکز منطقه حفاظت‌شده قرار گرفته و دور آن با صخره‌های بلند پوشیده شده که محل زیست حیات‌وحش است. به‌عنوان مثال ۴۰ سال است کل و بزهای منطقه در کوه‌های مشرف به گهر زندگی می‌کنند و چند سال است عده‌ای گردشگر به این محدوده می‌آیند، آتش روشن می‌کنند، تنبک می‌زنند، سروصدا می‌کنند و زباله می‌ریزند. آنها چراغ لیرزی استفاده می‌کنند که برد آنها دو یا سه کیلومتر است و این موجب وحشت و استرس حیات‌وحش می‌شود و حیات‌وحش آن محدوده را ترک می‌کند. هنگامی که حیات‌وحش آن محدوده را ترک می‌کند مجبور خواهد بود عرصه تازه‌ای برای خود پیدا کند. مسیر طبیعی حیات‌وحش را در طول زمان به زندگی در اینجا سوق داده اما ترک در این مرحله، نوعی تنش برای یافتن عرصه جدید است. ممکن است جانور دراین‌شرایط دچار بی‌غذایی، بی‌آبی شود و درنهایت همه این موارد موجب کاهش تنوع و تعدد جانوارن خواهد شد. متأسفانه تصور می‌شود تنها عامل کاهش تنوع جانوران شکار بی‌رویه است و به اشتباه در مدیریت مناطق و عرصه‌ها بر شکار تمرکز می‌شود اما دوباره مافیای شکار ایجاد می‌شود. اینها همه می‌تواند زیرمجموعه ضعف مدیریتی حفظ منابع طبیعی و محیط‌زیست تعریف شود.

تیغ راه‌سازی بر گلوی اشترانکوه

پیشنهاد شما برای مدیریت بهتر عرصه‌های طبیعی اشترانکوه چیست؟ 
باید ارزیابی شود که چه تعداد گردشگر می‌توانند بر‌اساس ظرفیت منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه وارد آن شوند. به این تعداد ظرفیت سهمیه داده شود و ستاد و سامانه‌ای شکل بگیرد تا بر‌اساس سهمیه و نوبت، گردشگران وارد آن منطقه شوند. هیچ اراده‌ای مبنی‌بر مدیریت منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه و دیگر مناطق حفاظت‌شده وجود ندارد. چرا؟ یا نمی‌توانیم یا می‌توانیم و کوتاهی می‌کنیم. چرا کوتاهی می‌شود؟ چون دراین‌بین منافعی درگیر است. دلیلی وجود ندارد که اگر یک نفر گردشگر می‌خواهد وارد منطقه اشترانکوه شود زنگ بزند و از شخص مدیرکل اجاره بگیرد. فکر می‌کنید چرا این اتفاق می‌افتد؟ آیا دلیلی غیر‌از توجه و حفاظت از منطقه وجود دارد؟ اگر سازوکار و ساختاری وجود دارد باید بر‌اساس ظرفیت منطقه تعداد گردشگر مشخص شود. چه زمانی آخرین‌بار برای دریاچه گهر طرح تحقیقاتی و مدیریتی انجام گرفته است؟ آیا به‌صورت کلی پژوهش مدونی درباره دریاچه گهر صورت گرفته است؟ بعضی از روزهای تعطیل سال نزدیک به پنج هزار نفر در این محدوده حضور دارند و تصور کنید چه حجمی از زباله در این محدوده تولید می‌شود؟ هرکدام از این گردشگران اگر نیم‌کیلو زباله اعم از زباله‌ تر و خشک تولید کنند، نزدیک به ۲۵۰۰ کیلو زباله تولید خواهد شد؛ حجم زباله‌ای که باید طی دو سال در دریاچه گهر تولید شود. با این همه تصویری که از مدیریت یکپارچه منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه نشان داده می‌شود با آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد، همخوانی ندارد. در همین لحظه ده‌ها هزار بطری آب‌معدنی هست که هیچ تصمیمی برای دفع آنها گرفته نشده است.

چه موارد دیگری در این محدوده هست که تعادل اکولوژیک را به‌هم می‌زند؟
هنگامی که وارد محدوده دریاچه گهر می‌شوید پاسگاه انتظامی می‌بینید. سرویس بهداشتی می‌بینید. کسی که محیط‌زیست خوانده و محیط‌زیست را می‌شناسد، می‌داند گونه‌های جانوری چه آسیبی از حضور دائمی چنین امکانی خواهند دید. در مسیر حتی سوپر مارکت هست. اواسط راه یکسری حیوان چارپا خواهید دید که آماده‌اند وسایل گردشگران را حمل کنند و ممکن است بعضی از اینها بمیرند. مواردی بوده که گردشگران برای استعمال قلیان در این محدوده، ذغال‌هایشان را دور ریختند و ذغال‌ها به این دلیل که خاموش نبوده باعث آتش‌گرفتن بخشی از منطقه شده است. یکی از دلایل اصلی آتش‌سوزی در منطقه اشترانکوه ذغایل قلیان است. جالب‌تر اینکه آنجا موتور سنگین دیده می‌شود. بعضی از گردشگران با موتور تریل وارد مناطق حفاظت‌شده می‌شوند. هنوز جای امیدواری است که آنجا جاده‌ای کشیده نشده که ماشین‌های آفرود رفت‌وآمد کنند. بااین‌حال، میراث فرهنگی، سازمان حفاظت محیط‌زیست و نیروی انتظامی همه با موتور در این محدوده تردد می‌کنند. همه اینها را کنار هم بگذارید سپس به یک تضاد بزرگ خواهید رسید که اینجا منطقه حفاظت‌شده است. منطقه حفاظت‌شده معنا ندارد و مدیریتی که در این محدوده انجام می‌شود شبیه مدیریت پارک جنگلی در تهران است.

درمورد جاده‌کشی بیشتر توضیح دهید؛ اینکه گفته می‌شود جاده‌کشی در حال پیشروی است، تا چه اندازه صحت دارد؟ 
بهتر است همه مدیران ما یک‌بار برای همیشه پاسخ دهند که چرا مانع از جاده‌کشی نمی‌شوند؟
شما فکر می‌کنید که چرا مانع از جاده‌سازی نمی‌شوند؟
من فکر می‌کنم ضعف مدیریتی است؛ البته ضعف قوانونی هم تا حدودی دیده می‌شود اما تا این حد ضعیف نیست که نتوان مانع از جاده‌سازی در منطقه حفاظت‌شده و قدیمی در لرستان شد. من موضوع را متوجه ضعف مدیریت و ضعف نظارت می‌دانم و اگر تاکنون منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه و دیگر مناطق حفاظت‌شده در ایران مانده‌اند با تلاش و زحمت محیط‌بانان بوده است؛ محیط‌بانانی که ۸۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرند. در غیر‌این‌صورت مدیران برای حفظ محیط‌زیست کشور هیچ تلاش نکرده‌اند. چه معنایی دارد که سازمان میراث فرهنگی ادعا دارد منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه تحت نظارت این سازمان است؟ دولت موظف است به این موضوع توجه جدی داشته باشد. قرار نیست ۴۰ سال از یک قانون گذشت، دستگاهی از آن عبور کند.

تیغ راه‌سازی بر گلوی اشترانکوه

با توجه به شرایط اقتصادی اهالی این منطقه و نبودن معیشت جایگزین فکر می‌کنید، مشکلات اقتصادی تا چه اندازه بر استفاده بی‌رویه از منابع طبیعی تأثیر‌گذار  است؟ 
لرستان از فقر، بیکاری و کمبود کار رنج می‌برد. این استان از نظر بیکاری در مرحله سوم قرار دارد و جوانان شهرستان‌های اطراف گهر برای گذران زمان و وقتشان به گهر می‌آیند و اگر بنا به مطالعه مدیریتی و تحقیقاتی در‌این‌زمینه هست، باید پدیده‌های جامعه شناختی هم در نظر گرفته شود. همچنین تاکنون هیچ جایگزینی برای معیشت افراد درگیر در این منطقه دیده نشده و حفاظت مشارکتی اصلا در این منطقه امتحان نشده و هیچ کارگاهی در این محدوده اجرا نشده است. از طرفی امکان استفاده از اعتبارات بین‌المللی برای تقویت منطقه وجود داشت اما متأسفانه در پروژه زاگرس مرکزی که تا سال ۲۰۱۶ ادامه داشت، این محدوده زیرمجموعه این پروژه قرار نگرفت. گونه‌های اندمیک بسیار مهمی در این استان زیست می‌کنند که باید از آنها حفاظت شود؛ سمندر کوهستانی لرستان و ماهی کور غار و نوعی وزغ از این نمونه‌هاست. تراکم جنگل‌های زاگرس در این استان بوده و در این عرصه ضعف مدیریتی دیده می‌شود. حدود ۱۲ سال است مدیر محیط‌زیستی در رأس اداره کل نیست و تمام مدیران از وزارت جهاد کشاورزی، آموزش‌وپرورش، مجموعه‌های نظامی و تعاون روستایی آمده‌اند و مدیر متخصص نبوده‌اند.

پایان پیام

منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه – مریم کاویانی

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

 

کد خبر : 47331 ساعت خبر : 2:07 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=47331
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات