وقتی شاهروی با مشت صورت به دایی زد
وقتی شاهروی با مشت صورت به دایی زد
به گزارش پایگاه خبری گلونی، مهدی رستمپور، تحلیلگر ورزشی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
امروز سالگرد تنها برد تاریخ فوتبال ایران در جام جهانی بود. پیروزی مقابل آمریکا در جام جهانی ۹۸. شب و روزی استثنایی که مکمل حماسه ملبورن شد.
پیروزیها نقاط ضعف را میپوشانند؛ اما با گذشت دو دهه، معایب آن دوره را به وضوح میبینیم.
چرا دوره بعدیاش نرفتیم جام جهانی؟ چه رخدادهایی باعث شد اغلب بزرگان فوتبال بگویند رفتن به جام جهانی دردی از فوتبال ما دوا نمیکند؟
رضا شاهرودی درباره درگیری اردوی آخر با دایی: “بزن بزن کردیم. او مشت انداخت که نخورد ولی مال من خورد! بعد از تمرین قرار شد مرا برگردانند ایران ولی بچهها گفتند رضا برگردد، ما هم برمیگردیم”.
وقتی شاهروی با مشت صورت به دایی زد
شکست ۷-۱ مقابل آث رم، جلال طالبی را جایگزین ایویچ کرد. صفایی فراهانی که شب بازی رم در تلویزیون از ایویچ حمایت کرده بود، پنج صبح به طالبی زنگ میزند تا هدایت تیم ملی را به او بسپارد.
رییس بعدا توضیحاتی داد که قانعکننده نبود: “جریاناتى در تیم وجود داشت که مجبور شدم ایویچ را برکنار کنم. بعضى از بازیکنان منافع شخصى را به منافع ملى ترجیح مىدادند و من مجبور شدم تن به این خواسته بدهم”.
مهندس (صفایی فراهانی)، عزیز دل ماست؛ اما اخراج غیرمنصفانه زندهیاد ایویچ + فقدان عزم جدی در مبارزه با بازیکن سالاری، دو نقطه تاریک مدیریت پنج سالهاش بر فدراسیون است.
بدون ایویچ اما متکی به بدنسازی کم نظیر او در اردوی بروجرد، راهی جام جهانی شدیم.
تیم پای ایویچ نایستاد؛ تمسخر آقا جلال با میدانداری پرویز برومند مقابل دوربین نشان میداد به جایگزینش هم بی اعتناست.
عذر برومند در مقدماتی جام جهانی بعدی نیز توسط بلاژویچ پس از حاشیههای پیاپی، همراه با هاشمینسب و رهبریفرد خواسته شد. رهبریفرد درباره چیرو میگوید عصبانی شدم و با لگد زدم زیر صندلیاش که خورد زمین!
خداداد که بعد از تعویض در بازی قرن، پیراهن و کفش و بطری آب را پرتاب کرد و به سرمربی توپید، باز مقابل آلمان در ترکیب قرار گرفت! او در اردوی مقدماتی جام جهانی بعدی نیز سر شماره پیراهن با بلاژویچ درگیر شد و از اردو رفت.
وقتی شاهروی با مشت صورت به دایی زد
درگیری برخی بازیکنان در حضور آصفی، جنجال پول در حین جام جهانی، تحریم تمرین توسط یک ستاره و … فقط چند صفحه از کتاب حواشی تیم ملی در جام جهانی ۹۸ است.
وقتی ستارهسالاری حکفرما باشد، چند بازی یا یک تورنمنت نتیجه میگیرید؛ اما دهه بعدی را تباه میکنید.
بداوی و رحمان رضایی در جام ملتهای ۲۰۰۴ به همدیگر سیلی زدند و سرمربی اخراجشان نکرد، طبیعی بود دو سال بعد در جام جهانی، تیم ملی غرق در حاشیهها باشد و آتش اختلافات دایی و کریمی “در دل تیم” زبانه بکشد.
یاد آن روزها به خیر. دلمان برای جوانی ستارههایمان تنگ میشود. تیم ۹۸ و ۲۰۰۶ که استحقاق فروغ بیشتری داشتند. حتی ۲۰۰۲ که صعود نکردیم؛ اما عاشق تیم بلاژویچ بودیم.
همه بازیکنانی که اسمشان آمد را دوست داشتیم و بعنوان هواداران جوان، گاهی در دعواها سمت آنها بودیم؛ تا اینکه حامی مربیان باشیم.
اگر انضباط امروز تیم ملی طی آن سه دوره برقرار بود، بیشترین سود نصیب ستارهها میشد و بی انضباطها هم عاقبت بهتری داشتند.
شاید امروز نه طلسم جام ملتها داشتیم و نه صعود از گروه در جام جهانی.
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.
پایان پیام
کد خبر : 45111 ساعت خبر : 2:08 ق.ظ