بازدید از نمایشگاه ژنشناسی معاصر ایران
بازدید از نمایشگاه ژنشناسی معاصر ایران
از پایگاه خبری گلونی در سیوهشتمین نمایشگاه ژنشناسی معاصر ایران پس از انقلاب نرسیده به خیابان جمالزاده حضور پیدا کردیم تا با کمی تحقیق و تفحص ژن اجدادی مدیر مسئول پایگاه را در میان آثار موجود در نمایشگاه بیابیم و گزارشی گوگل خور یا پر بازدید از آن تهیه کنیم.
به گزارش پایگاه خبری گلونی در ورودی نمایشگاه، خرمگسی که در محفظهای شیشهای نگهداری میشد، به محض مشاهده ما با اقدامی غافلگیرانه شلوارک خود را کَند، کاپشن و شلوار پوشید و یک عدد موز برای پذیرایی ما از سایت ویزور سفارش داد.
وی در مرحله گره کرابات قرار داشت که دیگر نتوانست شادمانی خود از اینکه بوی غذای لذیذش را حس کرده است پنهان کند و ناگه از عطر حضور ما مست و مجنون شد، آنچنان که بدن به در و دیوار محفظه میکوبید. بعد از اینکه شبیه گوشت کوبیده البته گوشتهای فاسد کشف شده در رستورانها که برای کباب کوبیده استفاده میشوند شد؛ طوری لب به سخن گشایید که تا قبل از آن در اختتامیه اولین،
نه، تودیع نهمین
نه، معارفه دهمین
نه، اصلا دوره و اینکه کی و کجا جملاتی اینچنین شنیدهایم مهم نیست. همین قدر که این خرمگس صاحب سخن بود کافیست.
بازدید از نمایشگاه ژنشناسی معاصر ایران
خر مگس مذکور در اقدامی سحرآمیز محفظه را ترکاند و گفت من همانم که در اشعار اینگونه پدرجد مرا کشتند و یاد کردند:
«مگسی را کشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من می چرخید
به خیالش قندم
یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم
ای دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبی بود
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
مگسی را کشتم»
بازدید از نمایشگاه ژنشناسی معاصر ایران
این خرمگس پس از بیان شعر حماسی خود در باب ادب و سخنوریاش گفت؛ همان کافیست بدانید از ژنی هستم که از آن شعر و سخنها گفته شده است.
در توضیح اقدام سحرآمیز و تبدیلم به آدمیت نیز باید بگویم اینکه چیزی نیست من قابلیت تبدیل به گوریل انگوری را، بیگلی بیگلی نیز دارم. چرا که همان پدرجد مرحوم من، بیگلی بیگلی با بقایای تناول شده توسط پیتر رابرت جکسون سازنده ارباب حلقهها و همچنین گوریل انگوری نشست و برخاست، بیگلی بیگلی انگوری داشته است.
نطق خرمگس معرکه تازه باز شده بود، که برای تثبیت چایگاه ژن برتر خود مثالی فوتبالی را پیش کشید و با اشاره به کشوری که مقر فیفا در آن قرار دارد گفت خرمگسی که اخیرا زمان را در کشور «ساعت» و مقر «فیفا» قدر دانست و لحظاتی تبدیل به پروانه و سوژه یک نشنال جئو گرافیک گشت نیز از ژن ماست.
گفتنی است در همان حال دوربین ما عینک به لنز زد، لب به سخن گشایید و گفت دکتر قاضیزاده هاشمی دستت طلا. و ما ناگفته پی بردیم این دوربین دست یک خانم دکتری بوده و با آن تا مطب میرفته و برمیگشته است.
و اما واقعا از میکروفن ما در این شرایط چه توقعی میتوان داشت؟
واضح است میکروفن باتری خالی کرده بود و میگفت داداش هل بده.
و ما داریم هل میدهیم.
پایان پیام
گزارشگر: علیاکبر مجدراد
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.
کد خبر : 48555 ساعت خبر : 7:39 ب.ظ