به جرم حمل شکلات و شلوار
به جرم حمل شکلات و شلوار
به گزارش خبرنگار ما، یکی از مواردی که اقتصاد کشور ما را با مشکل مواجه کرده است، پدیدهای به نام قاچاق است. خبرنگار ما که از کودکی در زمینهی مبارزه با قاچاق فعالیت داشت و همسایههای قاچاقچیشان را به کلانتری محل لو میداد و پلیس هم برایش یک بستنی میخرید، به میان مردم رفته تا نظر آنها را در مورد قاچاق جویا شود.
پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: پیرمردی که روی نیمکت پارک نشسته بود، به خبرنگار ما گفت: هرگاه کالایی بدون مجوز از ارگانهای مربوطه و از طُرق غیر قانونی وارد کشور شود، به آن کالا، «قاچاق» گفته میشود و افرادی که در این زمینه فعال هستند را قاچاقچی خطاب میکنند. هرچند آنها خودشان را مهندس، دکتر، جناب رئیس و آقازاده صدا میزنند. در کشور ما قاچاقچیها به دو گروه تقسیمبندی میشوند. این دو گروه فرقی با هم ندارند. از بس قاچاقچیها زیادند، در یک گروه جا نمیشوند. در همین لحظه پیرمرد یک شکلات از جیبش بیرون آورد، به خبرنگار ما داد و سپس گفت: قاچاقچیها برای خود قانون دارند و هر کالایی را وارد نمیکنند. آنها با توجه به نیاز بازار اقدام به واردات میکنند. در همین لحظه تلفن همراه پیرمرد زنگ خورد و پیرمرد به فردی که آن طرف خط بود، گفت: سلام مهندس. بیا امروز با دکتر و جناب رئیس یک جلسه بگذاریم. این روزها درون بازار توپ سپکتاکرا کم داریم. در همین لحظه چشمان خبرنگار ما برق زد و از پیرمرد جدا شد تا همچون دوران کودکی به کلانتری برود و پیرمرد را لو بدهد. خبرنگار ما در راه پسر جوانی را دید.
به جرم حمل شکلات و شلوار
پسر جوانی که روی موتور گرانقیمت خود نشسته بود، به خبرنگار ما گفت: پدر من همهی مشکلات را با یک تلفن حل میکند. مشکل قاچاق را هم با یک تلفن حل میکند. تا به حال چندین بار کشتی حامل پوشاک من رو به اتهام قاچاق توقیف کردند اما پدرم با یک تلفن موضوع را حل کرده است. واقعاً ما جوانان ایرانی بسیار مظلوم و زحمتکش هستیم. سالها درس میخوانیم و فوقلیسانس میگیریم تا وارد بازار کار شویم؛ اما کار که پیدا نمیکنیم هیچ، با تلاش و پشتکار چهار تا شلوار هم که از ایتالیا میخواهیم وارد کنیم، به ما انگ قاچاقچی بودن میزنند و پدرم را مجبور میکنند باز هم دست به تلفن شود. وی در آخر یکی از شلوارهایی که از ایتالیا آورده بود را به خبرنگار ما هدیه داد.
خبرنگار ما که تصمیم گرفته بود به کلانتری محل برود و پیرمرد و پسر جوان را لو بدهد، جلوی در کلانتری و بعد از بازرسی بدنی به جرم حمل شکلات و شلوار قاچاق بازداشت شد و به بازداشتگاه کلانتری رفت. وقتی خبرنگار ما وارد بازداشتگاه شد با کمال تعجب دید ۵۵ نفر از همسایههایشان که در کودکی بارها آنها را لو داده بود نیز آنجا هستند. گفتنی است همسایههای خبرنگار ما به گونهای از خبرنگار ما انتقام گرفتند که الآن هرکس جای چنگهای خبرنگار ما را روی در و دیوار آن بازداشتگاه میبیند فکر میکند جای پنجهی ببر است.
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.
پایان پیام
کد خبر : 47894 ساعت خبر : 1:19 ق.ظ