کولر آبی به جای کارواش

کولر آبی به جای کارواش

پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: به گزارش خبرنگار ما، با گرم شدن هوا و شروع به کار کولرهای آبی در ساختمان‌ها، موضوع مدیریت مصرف آب مجدداً اهمیت خود را نشان می‌دهد. خبرنگار ما که کولر آبی‌اش خراب است و جوری آب می‌دهد که اهالی محل از آن به عنوان کارواش استفاده می‌کنند، به میان مردم رفته تا نظر آن‌ها را در همین مورد جویا شود. گفتنی است خبرنگار ما نه تنها به موجودی آب کشور لطمه می‌زند، بلکه نیمی از کارواش‌های تهران را هم برشکست کرده است.

کولر آبی به جای کارواش

پیرمردی که روی نیمکت پارک نشسته بود، به خبرنگار ما گفت: کولر خودم است. اصلاً دلم میخواهد درون کولرم آب پرتقال بریزم. به چه کسی مربوط است؟ من هر چقدر دلم بخواهد آب مصرف می‌کنم و پولش را می‌دهم. اصلاً من و همسرم گرمایی هستیم و باید ۱۲ ماه سال را کولر روشن کنیم به چه کسی مربوط است؟ کمپین‌های صرفه‌جویی در مصرف آب و سازمان آب و نیروی انتظامی و ارتش ناتو هم نمی‌تواند به من بگوید چه کار بکنم و چه کار نکنم. حتا همسرم هم نمی‌تواند به من دستور بدهد. شخصیت من در خانه به گونه‌ای است که همسرم حتا نمی‌تواند جیک بزند. کاری می‌کنم مرغان آسمان به حالش گریه کنند. ناگهان توجه پیرمرد به دستان خبرنگار ما جلب شد و با نگرانی پرسید: ببخشید ضبط می‌کنید؟ خبرنگار ما هم با تکان دادن سر تایید کرد. پیرمرد با دست‌پاچگی ادامه داد: بله عرض می‌کردم. حتا اگر همسرم توی گوش من هم بزند من چیزی به او نمی‌گویم. من همین جا قول می‌دهم در تمام طول سال کولرم را خاموش کنم. همسرم را هم خودم باد می‌زنم تا خدای ناکرده گرمش نشود. اصلاً اگر کارکرد کولرهای آبی را بررسی نکنیم و از هدر رفتن آب توسط این کولرها جلوگیری نکنیم، قطعاً ظلم بزرگی به فرزندانم کرده‌ایم که در آینده می‌خواهند از این آب استفاده کنند.

در پایان این گزارش، خبرنگار ما از پیرمرد خداحافظی کرد ولی پیرمرد تا سر خیابان دنبال خبرنگار ما آمد و مدام می‌گفت: داداش جون مادرت اون قبلی رو پاک کن. داداش ناموساً این دومی رو پخش کن.

کولر آبی به جای کارواش

پسر جوانی که روی موتورش نشسته بود و یک زنجیر به دور انگشتش می‌چرخاند، به خبرنگار ما گفت: به جان خودم همسایه‌ی ما نصف آب تهران را با آن کولرش هدر می‌دهد. هرچه به او می‌گویم برادر عزیز آن بست بی‌صاحاب زیر کولر را سفت کن به خرجش نمی‌رود که نمی‌رود. همین‌طور شُر و شُر آب از ساختمان‌شان به پایین می‌ریزد. ما با ماشین تا سر محل می‌آییم و از آنجا به بعد سوار قایق می‌شویم تا به خانه برسیم. این آقا زندگی ما را نابود کرده، من را از کار بی‌کار کرده و تا به حال ۷ تا رئیس سازمان آب منطقه را سکته داده. من کارواش داشتم و وضع مالی بدی هم نداشتم. اما از وقتی که این آقا به محل ما آمد، دیگر هیچ‌کس ماشینش را به کارواش نمی‌آورد و همه ماشین‌شان را می‌برند زیر کولر این آقا می‌شویند. حتا مترو می‌خواهد قطارهایش را بیاورد آن‌جا بشوید. به جان تک پسرم نیلوفر اگر گیرش بیاورم، کاری می‌کنم آن خال روی لپ سمت چپش، به حالش گریه کند. در همین لحظه ناگهان توجه پسر جوان به خال روی لپ سمت چپ خبرنگار ما جلب شد و چهره‌ی او را به خاطر آورد. پسر جوان با عصبانیت گفت: وایسا ببینم…
گفتنی است خبرنگار ما تنها موفق شد تا همین «وایسا ببینم» را برای ما ارسال کند و دیگر از او خبری در دست نیست. منتها بعد از ناپدید شدن خبرنگار ما، یک خال روی لپ سمت چپ به ما مراجعه کرده و مدام گریه می‌کند.

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

پایان پیام

 

کد خبر : 49212 ساعت خبر : 12:24 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=49212
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات