حق در اخبار روزمره

پایگاه خبری گلونی، علی خضری: بابا نشسته‌ بود اخبار نگاه می‌کرد. کنجکاو شدم که این اخبار چه جذابیتی دارد که بابا همیشه درحال نگاه کردنش است. ۵ دقیقه ای کنارش نشستم. همه‌اش اخبار جنگ و خونریزی بود. همه به جان هم افتاده بودند و همدیگر را می‌کشتند. پرسیدم: بابا حق یعنی چی؟

گفت: خوب، همان چیزی که منفعت تو درآن است حق تو است.

گفتم: یعنی الان حق شما است که دائم اخبار ببینید، چون منفعت شماست؟

گفت: یک چیزی توی همین مایه‌ها.

گفتم: پس دیگران چی؟ کس دیگری حق ندارد چیز دیگری ببیند؟

گفت: همه حق دارند. ولی بعضی‌ها بیشتر حق دارند.

گفتم: این حق را چه کسی تعیین می‌کند؟ هرکس زودتر برسد یا هرکس زورش بیشتر باشد؟

گفت: مثل اینکه هوس پس‌گردنی کردی. خوب معلوم است دیگر. من به‌عنوان پدر خانواده یک اختیاراتی دارم که دیگران ندارند.

گفتم: چرا؟

گفت: چون کار می‌کنم، پول درمی‌آورم. خرج خانواده را می‌دهم. اصلا همین است که هست.

گفتم: یعنی آن کشورهایی هم که جنگ می‌کنند همین عقیده را دارند و ممکن است حق با آن‌ها نباشد؟

گفت: سعی کن زیاد وارد جزئیات نشوی. همه حق دارند، ولی بعضی‌ها بیشتر حق دارند. حالا تا آن روی آهوی من بالا نیامده برو سر درس و مشقت تا من هم ببینم توی دنیا چه خبر است.

گفتم: مثلا مدرسه‌ی ما حق دارد که چون دخل و خرجش جوردرنمی‌آید، از بچه‌ها پول بگیرد؟ یعنی معلم حق دارد که چون درآمدش کم است با بچه‌ها مهربان نباشد؟ یعنی من حق دارم که چون شما به من پول توی جیبی نمی‌دهید و نمی‌گذارید کارتون تماشا کنم، درسم را نخوانم؟ یعنی اگر روزی شما بازنشسته شدید و من کارکردم و خرج خانواده را دادم، کنترل تلویزیون دست من می‌افتد و حق با من می‌شود؟

این جمله را گفتم و فرار کردم. چون می‌دانستم از آن جمله‌های پس گردنی لازم است. اما برخلاف تصورم بابا ازجایش تکان نخورد و به فکر فرو رفت. کنترل را برداشت و پس از جستجوی چند کانال، جای دیگری که اخبار پخش می‌کرد را پیدا کرد و مشغول دیدین اخبار‌ شد.

پایان پیام

ادامه این داستان دنباله‌دار را اینجا بخوانید.

کد خبر : 55847 ساعت خبر : 9:18 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=55847
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات