وقتی رئیس را بلاک کرد

پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفری‌خواه: روزهای تابستان هم در حال گذرند و پدرم از همین حالا نگران پیدا کردن یک سوژه جدید به‌جای خاموش و روشن کردن کولر است. بیشتر هم ترجیح می‌دهد این سوژه جدید یا کنترلی باشد یا یک دگمه برای روشن و خاموش کردن داشته باشد.

در همین‌راستا همه تمرکزش را گذاشته رو دستگاه وای فای. همه چیز از وقتی که برای رئیسش تو تلگرام یک پیغام اشتباهی فرستاد، شروع شد اولین ری‌اکشنش خاموش کردن وای فای بود، بعد هم مثل فاتحان سیمش را جمع کرد زیر بغلش و ۲۳ صفحه دلیل علمی آورد و تا چند روز آن را روشن نکرد، بعدها در کتاب خاطراتش نقل کرده تمام آن چند روز از معرض اینترنت دور بود و روز آخر با کمک مدیر دفتر آقای رئیس که حال زارش را دیده و با استفاده از اینترنت آنجا توانسته آن پیغام را بفرستد و همزمان از گوشی ایشان پاک کند و با خیال راحت برگردد به آغوش خانواده. بعد هم در جمع خانواده خیلی شیک و مجلسی در حالی‌که انگار روبان ورزشگاه دویست هزار نفری نوساز را پاره می‌کند، فقط به این جمله اکتفا می‌کند: «من نمی‌خوام شما رو محدود کنم، بالاخره تکنولوژی اجتناب ناپذیره و فقط حواستون به پیغام‌هایی که می‌فرستین باشه که مثل من ….» بغض می‌کند و دوشاخه را به پریز می‌زند و برای همیشه رئیسش را بلاک می‌کند تا خیالش جمع شود که دیگر از این اشتباهات ترسناک خبری نیست!

پایان پیام

ادامه این داستان دنباله‌دار را اینجا بخوانید.