مورد نادر ازدواج
پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفریخواه: خیلی طول کشید تا فهمیدم مرد ایدهآل برای ازدواج واکاشی زومای کارتون فوتبالیستها نیست وباید معیارهای دیگری هم برای ازدواج داشته باشم. وقتی درسم را تمام کردم فکر میکردم باید یک برنامه گزینشی خاص برای انتخاب خواستگار داشته باشم.
بین من و مرجان در نه گفتن به خواستگارها، رقابت سختی در جریان بود و همه فامیل این را خوب میدانستند. آن اوایل موردهای مناسبی برای ازدواج داشتیم از کیسهای که شغلشان بچه پولداری بود یا دانشجوهای دکترا و مهندسین ناظر ما به همه آنها نه میگفتیم. یک جوری هم نه میگفتیم که انگار مورد جرج کلونی و براد پیت بعد از طلاق با آنجلینا جولی را زیر سر داریم تا اینکه مرجان وسط بازی برید، کم آورد و عقب کشید با یکی از همان کیسها که در دور برگشت رقابتها دوباره به خواستگاریش آمد، ازدواج کرد و من علیرغم میل باطنیام تصمیم گرفتم درس بخوانم. برای کسی که مترجمی زبان آنگولایی میخواند گرفتن دکترا یعنی استفاده از حداکثر ظرفیت خودش برای تغییر موقعیت. این یک استراتژی شخصی است که خیلی به آن معتقدم. دانشمندان آن را نوعی بازسازی اعتماد به نفس میدادند ولی من به چشم شکوفایی استعداد به آن نگاه میکنم خیلی به تغییرات ناشی از ادامه تحصیل در زندگیم امیدوار بودم تا اینکه عمه پری که رقابت زیر پوستی با عمه زری و مرجان داشت، مورد جدیدی را برای ازدواج معرفی کرد. مورد جدید برای ازدواج من را به ۲۰ سال پیش پرتاب کرد. وقتی که دیدم در بارسلونا بازی میکند و فاصله خالی بین مسی و اینیستا رو قرار است پر کند یک لحظه هم به دفترچه آزمون دکترا فکر نکردم. نه اینکه فکر کنین آدم ظاهربینی هستم نه اصلاً اگر این مورد مناسب ازدواج پشت نیمکت بارسلون هم مینشت بزرگترهایم به من یاد دادهاند که نباید روی حرف آنها حرف بزنم و من هم صرفاً جهت ابراز ارادت قلبی به عمه پری اجازه دادم «لئو خوآن شمیرانی» به خواستگاریم بیاد!
پایان پیام
ادامه این داستان دنبالهدار را اینجا بخوانید.
کد خبر : 59504 ساعت خبر : 3:00 ب.ظ