ایران از دیدگاه غربی‌ها قابل زیست نیست

ایران از دیدگاه غربی‌ها قابل زیست نیست

رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری با اشاره به این نکته که غربی‌ها از ایران تصویری «هزارویک‌شبی» دارند که جادو یکی از عناصر این تصویر است گفت: «با توجه به معیارهای غربی ایران قابل‌زیست نیست و به نظر آن‌ها ایرانیان با عمل برخلاف طبیعت می‌توانند در این منطقه زندگی کنند.»

به گزارش پایگاه خبری گلونی به‌نقل از روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری سیدمحمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری طی سخنانی با ابراز خرسندی از اینکه غربی‌ها هنوز راز زیستن در این سرزمین را متوجه نشده‌اند، در نشست «جایگاه زواره در توسعه پایدار با تکیه بر مزیت‌های فرهنگی، تاریخی و طبیعی» که روز چهارشنبه ۲۰ دی ۹۶ برگزار شد، به توضیح دو اصطلاح شهروندی و اهلی بودن پرداخت.

او درباره اصطلاح شهروند گفت: «در مباحث شهرسازی مطرح می‌شود که اگر شهری در وضعیتی از نظر اجتماعی قرار گیرد که دارای شهروند باشد یعنی دارای امتیازی است چرا که‌گاه ممکن است در شهر افرادی زندگی کنند که به راستی شهروند نباشند.»

او در ادامه به مقوله شهروند در مباحث جامعه‌شناسی اشاره کرد و با نیکو دانستن عبارت شهروند گفت: «اگر ساکنان شهر‌ها، به رتبه شهروند ارتقا پیدا کنند، می‌توان از آن به عنوان یک رویداد پسندیده یاد کرد.»

بهشتی افزود: «در ایران و بسیاری از نقاط جهان که دارای سابقه طولانی زیست هستند با پدیده‌ای که با شهروند دارای تفاوت ماهوی است روبرو هستیم، پدیده‌ای به نام «اهل».»

به گفته او، اهل جایی بودن ویژگی‌ها و خصوصیتی اضافه بر شهروند دارد چرا که شهروند بودن در واقع واقعیتی حقوقی است.

او با اشاره به مهاجرت به سایر کشور‌ها گفت: «برای پذیرفته شدن به عنوان شهروند یک شهر مثلا نیویورک، پاریس و… باید آداب خاصی را به جا آورد و این شهروندی حقوق و تکالیف خاصی هم به دنبال خواهد داشت.»

بهشتی تاکید کرد: «این در حالی است که جنس اهل جایی شدن با شهروند شدن متفاوت است و کسی نمی‌تواند از یک مقطعی به بعد اهل جایی شود به طور مثال یک فرد از ابتدا یا اهل زواره هست یا نیست.»

او با بیان این نکته که اهل جایی بودن شدنی نیست بلکه بودنی است، افزود: «ما اراده‌ای در اهل جایی بودن یا اهل جایی نبودن، نداریم یعنی اگر کسی اهل زواره باشد نمی‌تواند تصمیم بگیرد اهل زواره نباشد.»

ایران از دیدگاه غربی‌ها قابل زیست نیست

او با مطرح کردن این پرسش که اهل جایی بودن به چه معنا است؟ گفت: «همه چیز‌ها، مزیت‌ها و مختصاتی که شهروند بودن دارد را «اهل» هم دارد چرا که اهل جایی بودن به معنای داشتن برخی وظایف و حقوق است اما کیفیت آن‌ها متفاوت است.»

بهشتی در ادامه برای نمونه گفت: «در فارسی اصطلاح «همسایه» را داریم و به دو انسان یا خانواده‌ای که در کنار هم زندگی می‌کنند اطلاق می‌شود، این در حالی است که همسایه با همجوار متفاوت است.»

او در توضیح این تفاوت گفت: «دو همجوار در بهترین حالت حسن همجواری را رعایت می‌کنند به عبارت دیگر مزاحمت و دردسری برای هم ایجاد نمی‌کنند اما همسایه همانگونه که از این واژه مشخص است یعنی وجود سایه‌ای که هر دو زیر آن هستیم، در واقع هر دو زیر سایه هم هستیم.»

بهشتی افزود: «در واقع همسایه حتما باید با همسایه کار داشته و نمی‌تواند نسبت به حال و روز او بی‌تفاوت باشد اما همجوار‌ها نباید به هم کار داشته باشند.»

او گفت: «همسایه‌ها مدام دنبال نوعی الفت هستند و به همین دلیل مثلا در خانه همسایه را می‌زنیم و برایش آش می‌بریم. این در حالی است که در همجواری، الفت موضوعیت ندارد.»

بهشتی یادآور شد: «اساس اهلیت موکول به انس و الفت با محیط و ملاقات دل محیط است.»

او در پاسخ به این پرسش که چه کسی اهل کجاست؟ گفت: «اهل آن کسی است که با دل و محیط ملاقات کرده است، در واقع زواره هم دل دارد وفقط خشت و گل نیست بلکه دلی دارد که این دل را مثلا اصفهان ندارد هرچند اصفهان هم دلی دارد که زواره ندارد.»

رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، در ادامه در توضیح اینکه زواره‌ای کیست؟ گفت: «اگر من به زواره بروم، مه‌مان زواره خواهم بودو هرچند از میزبانی اهالی زواره بهره‌مند می‌شوم اما خیلی بعید است که بتوانم با دل زواره ملاقات کنم.»

او افزود: «اگر بتوانم با دل زواره ملاقات کنم از نظر زواره‌ای‌ها اهل این شهر محسوب خواهم شد.»

بهشتی در تعریف اهل زواره گفت: «اهل زواره یعنی با دل این شهر ملاقات کردن که تنها در سایه انس، الفت و تقرب امکان دارد.»

به گفته او، هرچقدر محیط زندگی، سخی‌تر باشد و منابع زیستی و آب و خاک و سبزی فراوانی داشته باشد، دلش خیلی در پس پرده نیست به همین دلیل اهل آنجا شدن خیلی شاق نیست اما جایی که محیط کمی خسیس است و گوهر در پشت پرده‌ها پنهان شده، اهل آنجا شدن کار آسانی نیست و کسانی که اهل آنجا هستند در واقع گوهر گرانبهایی را در اختیار دارند.

بهشتی تصریح کرد: «گوهر به نایابی و کمیابی خود گوهر می‌شود وگرنه اگر مثلا فراوانی طلا هم مانند آهن باشد ارزش ان هم مانند آهن می‌شد.»

او با اشاره به وجود مناطقی در ایران که گوهر و دلشان کم‌یاب است، زواره را یکی از مهم‌ترین این نمونه‌ها دانست.

بهشتی افزود: «تمام حاشیه غربی و کم و بیش حاشیه شمالی کویر، خراسان و حاشیه جنوبی کویر لوت همگی خصوصیات مشابهی دارند و در صورت ظاهر چیزی را عرضه نمی‌کنند تا جایی که در سفرنامه‌های اروپایی‌ها از مناطقی مانند یزد، زواره شاهد تعجبی هستیم از اینکه چرا ایرانی‌ها این سرزمین را برای زندگی انتخاب کرده‌اند چرا که از نظر ان‌ها این سرزمین غیرقابل زیست است اما همین افراد با کمی تامل در این زیست‌گاه‌ها دچار شگفتی شدند.»

او افزود: «غربی‌ها از ایران تصویری هزار و یک شبی دارند، به طور مثال جادو یکی از عناصر این تصویر است چون با معیارهای آن‌ها ایران قابل زیست نیست و به نظر آن‌ها ما خلاف طبیعت عمل کرده‌ایم که می‌توانیم در این منطقه زندگی کنیم و راز زیستن در این سرزمین را هنوز متوجه نشده‌اند.»

ایران از دیدگاه غربی‌ها قابل زیست نیست

احمد محیط طباطبایی رئیس ایکوم ایران نیز در این مراسم ایران را سرزمین کیمیاگران دانست و تصریح کرد که نیاکان موفق شدند در این سرزمین خشک تمدنی درخشان بسازند.

او در خصوص ویژگی‌های مهم ایرانیان و از جمله زواره‌ای‌ها در قدیم گفت: «ما آدم‌هایی بودیم که می‌‌توانستیم بالقوه‌ها را بالفعل در آوریم یعنی نوعی کیمیا‌گری در سرزمین ما و توسط ما انجام می‌شد.»

تقریبا کمتر از یک قرن است که نسل جوان و روشنفکر‌ها و متخصص‌ها و مدیران گاهی متصور این موضوع هستند که اگر ما امروز دچار مشکل و دشواری هستیم به دلیل این است که سرزمین ما کم آب، کویری و خشک است این در حالی است که در همین سرزمین کم آب و خشک، پدران و نیاکان ما موفق شده بودند تمدنی درخشان را بسازند.

ایران از دیدگاه غربی‌ها قابل زیست نیست

او تاکید کرد: «مشکل از سرزمین و ایران و ایرانی بودن نیست بلکه مشکل این است که امروزه شیوه و روش گذشته خود را کنار گذاشته و تقریبا از حدود یک‌صد سال قبل، هر آنچه که هست را بدون تلاش و کار به صورت سریع و خام عرضه می‌کنیم و همین امر برایمان مشکل ساز شده است.»

محیط طباطبایی افزود: «در گذشته اگر ابریشمی داشتیم آن را تبدیل به پارچه و زری می‌کردیم و اگر دامداری داشتیم پشم و نخ آن را فرش و گلیم می‌کردیم و در واقع هر چیزی را تبدیل می‌کردیم اما امروزه حتی آب را هم به صورت خام و عادی می‌فروشیم.»

او با اشاره به شرایط ویژه و خاص امروز گفت: «امروز باید با تکیه بر توان بالقوه خودمان تلاش کنیم که از آن به عنوان سرمایه‌ای بهره‌برداری کرده تا سودش منجر به رفاه‌مان شود.»

او با اشاره به برخورداری شهر زاوره از یک ویژگی مهم تاریخی گفت: «آب را از ۷۰کیلومتر دور‌تر به زواره منتقل کرده و به خاطر ظرفیت ارتباطی و اقتصادی و سیاسی این شهر را بنا کردند.»

ایران از دیدگاه غربی‌ها قابل زیست نیست

به گفته او، یادگارهای باقی‌مانده از گذشته زواره همگی نشان از دوره‌ای بسیار درخشان و ارزشمند دارند.

سپس این پرسش را مطرح کرد که چگونه بدون اینکه بخواهیم از صفر سرمایه‌گذاری کنیم، از سرمایه‌های موجود حداکثر بهره را بگیریم و حرکتی در جهت رفاه مدنی و اقتصادی و توسعه کشور ایفا کنیم؟

محیط طباطبایی در پایان بر لزوم توجه به گذشته و یادگارهایی از سبک زندگی پدرمانمان گفت: «گاه این یادگار‌ها را فراوش کرده‌ایم اما احیا و رونق آن‌ها می‌تواند شرایط بهتری را برای ما فرهم کند.»

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

پایان پیام

کد خبر : 70812 ساعت خبر : 8:06 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=70812
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات