شفاعت خدا به معنای واسطه‌گری نیست

مدیر گروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: پاداش خدا بی‌حساب نیست چون خدا به باج گرفتن یا محکم شدن جایگاهش نیازی ندارد. شفاعت امام‌ها هم شفاعت است چون مظاهر اراده خدا هستند، اما شفاعت خداوند نه واسط‌گری بلکه پاداش دادن به عمل خاص عاصی است.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، کرسی بررسی مفهوم «شفاعت» با حضور غلامرضا زکیانی، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی، عباس اشرفی، معاون آموزشی و پژوهشی دانشکده الهیات و معارف اسلامی، محمدحسین بیات، مدیر گروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی و رضا مظاهری، معاون پژوهشی دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی شنبه، ۲۵ آذر در دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.

ابتدای این کرسی محمدامیر جلالی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی به دانشجویان و استادان حاضر در جلسه خوش‌آمدگویی گفت و افزود: این کرسی درباره مفهوم شفاعت، مسئله‌ای بسیار کلان در عقاید شیعی و برخی از فرق اهل تسنن است.

محمدحسین بیات، مدیر گروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی درباره تعریف شفاعت گفت: واسطه‌گری از بعضی گناهکاران و عاصیان بین رسول و انبیا است، این تعریف بین ما تکراری است که عاصیان شفاعت می‌یابند و به بهشت می‌روند که از عقاید علمای اهل سنت هم است و در این زمینه کتاب‌های زیادی وجود دارد.

وی در ادامه گفت: شفاعت به این معنا دو اشکال اساسی دارد، اول اینکه کسی که شفاعت می‌کند، مثلا اگر دو نفر محکوم به اعدام در امور دنیایی هستند و کسی که به حاکم نفوذ داشته باشد واسطه‌گری می‌کند و درخواست بخشش می‌کند و حاکم او را می‌بخشد اما نفر دوم که بی‌کس است به اعدام سپرده می‌شود، اشکال دومی این است که شافع  یا واسطه باید دلسوز‌تر از حاکم باشد، چرا که حاکم می‌آید شفاعت می‌کند و حاکم که دلسوزی او را می‌بیند می‌بخشد یعنی آن واسطه در حاکم نفوذ می‌کند و در حاکم انفعال ایجاد می‌شود.

مدیر گروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی افزود: علمای اهل سنت می‌گویند شفاعت به این معنا نیست، برای اینکه خداوند از همه مهربان‌تر است و منفعل نیست. با توجه به مفهوم‌شناسی آیات و روایات معتبر شفاعت به معنای دنیایی قطعا وجود ندارد با توجه به دو آیه ۴۸ و ۱۲۳ سوره بقره خداوند شفاعت را نفی کلی کرده و در بسیاری از آیات مثل ۴۴ زمر با تاکید تمام شفاعت اثبات شده است. این دو آیه از جهت اینکه اولی می‌گوید شفاعت فقط از جهت خداست و دومی می‌گوید بین خدا هیچ واسطه‌ای نیست با هم تعارض دارند.

وی خاطرنشان کرد: شفاعت امام‌ها هم شفاعت است چون مظاهر اراده خدا هستند؛ مانند قبض روح که در سوره سجده آیه ۱۱ گفته شده ملک‌الملک شما را قبض روح می کند، اما در سوره زمر آیه ۴۲ گفته شده است خدا انسان‌ها را قبض روح می‌کند، اینها باهم تفاوتی ندارند و فرشتگان مظاهر اراده خداوند هستند؛ یعنی فرشتگان و انبیا به اذن خدا شفاعت می ‌کنند.

ادامه داد: شفاعت خداوند یعنی پاداش دادن به عمل خاص عاصی؛ مثل خواندن دعا، توبه کردن یا انجام عمل صالح که در این شفاعت هیچ به اصطلاح پارتی بازی و خلافی وجود ندارد. پاداش خدا بی‌حساب نیست چون خدا به باج گرفتن یا محکم شدن جایگاهش نیازی ندارد.

مظاهری در این باره تصریح کرد: دو نفر دعا می‌کنند و آن که دعایش قبول می‌شود، آن شخص عوض می‌شود و وقتی شرایط خود را تغییر داد، آن توبه حسنه است و دیگر نمی‌توان گفت دیگر گناهی برای او وجود دارد، ابن عربی در فصل ابن سیریه بحث دعا را مطرح می‌کند و می‌گوید چون خدا دستور داده من دعا می‌کنم، گاهی خدا نعمتی به ما نمی‌دهد چون دعا نکرده‌ایم، یعنی یکی از شرایط حصول این نعمت دعا است، البته ممکن است یک نعمت بدون شرط دعا داده شود.

بیات در پاسخ به مظاهری گفت: این اشکلات که به ذهن شما آمده در ذهن همه به وجود می‌آید و وقتی در ذهن شخصی مثل علامه به وجود آمده و بیرون نرفته است پس برای ما هم که از او پایین‌تریم قطعا پیش می‌آید، علامه می‌گوید در علم ذاتی خداوند معلوم در فیض اقدس است و فیض اقدس و مقدس هر دو از تجلیات هستند، ما گفتیم شفاعت اساسا واسطه‌گری نیست، خدا که نمی‌تواند واسطه خودش باشد برای همین شفاعت به معنای پاداش دادن در برابر عمل است. در مرتبه تجلیات همه اینها در مرحله غیرمطلق هست، در آنجا معلوم است که کسی که گناهی کرده و شفاعت می یابد روشنی‌اش را به دست می‌‌آورد، اما آنکه شما می‌گویید به تکوینیات برمی‌گردد و از جهتی درست است اما ما گفتیم در برابر عمل یعنی تشریعیات باعث می‌شود در تکوینایت تغییراتی حاصل بشود؛ عَرَضیات باعث می‌شود در جوهر تغییراتی حاصل شود. اینکه می‌گویید در قیامت وجود شخص عوض می‌شود تجسم اعمال است که در جای‌جای قرآن وجود دارد.کسی که گناه می‌کند در قلبش سیاهی‌ای پیدا می‌شود و وقتی عبادت یا زیارت امام حسین یا هر کار خیر دیگری انجام داد آن به روشنایی تبدیل می‌شود.

در ادامه، غلامرضا زکیانی نظر خود را درباره شفاعت این‌چنین بیان کرد: من به شاگردی دکتر بیات افتخار می‌کنم. ایشان پیش از همه ما با آثار استاد مطهری و علامه طباطبایی  و استاد جوادی آملی عمیقا آشنا بوده‌اند، با این وجود با تمام احترام نقد کرده‌اند و ما هم این روحیه نقادی و عدم تسلیم را از ایشان یاد گرفته‌ایم و من نیز نقدی می‌کنم.

وی ادامه داد: بحث اینکه شفاعت واسطه‌گری نیست و پاداش به عمل است، در این صورت وجود و عدم شفاعت جز آموزه‌های دین چه خاصیتی دارد؟ چون توبه و عمل و زیارت همه عنوان دارند و شفاعت را با این تفسیری که بیان می‌کنید، می‌شود از دین حذف کرد و هیچ اشکالی در دین پیدا نشود .

زکیانی افزود: من بر مبنای نظریات علامه طباطبایی و شهید مطهری که شفاعت را بر مبنای واسطه‌گری فهمیده‌اند، می‌گویم همچنان که ما پیامبر و جبرئیل و میکائیل را واسطه اراده الهی می‌دانیم که همه تماما برای خدا هستند و یک نقشی به آنها داده شده است که ما اگر آن را به خدا نسبت دهیم هیچ منافاتی نخواهد داشت؛ با این توصیف چه اشکالی دارد شفاعت را ذومراتب بدانیم، چون واقعا شفاعت اصلی از آن خداست اما در مراحل پایین‌تر آنجا که به یک بنده محبوب خودش برای اینکه افراد معمولی در زندگی‌شان از آنها تبعیت کنند و پس از ارتحال آنها به زیارتشان روند، این خاصیت برای این اوصاف قرار داده شود چه اشکالی دارد.

بیات خطاب به زکیانی جواب داد: خدا که شفاعت می‌کند یعنی خدا بین خود و خودش واسطه‌ای قرار نداده و اسم این عمل شفاعت است. چون پاداش به یک عمل ویژه است و بعد از عصیان توبه می‌کند. حضرت امیرالمومنین در این باره فرموده است «این مسجد  شفاعت می‌کند که شما در اینجا نماز خوانده‌اید. اصل نماز است نه مسجد».

ما می‌پذیریم که آنجا که خدا خود شفاعت می‌کند پاداش می‌دهد چون شفاعت بین خدا و خدا معنا ندارد و آنجا که پیامبر خدا شفاعت می‌کند هم خدا شفاعت می‌کند و در جواب به اینکه آیا در پیامبری هم خدا شفاعت می‌کند؟ پاسخ داد: آن پاداش دادن مسئله تشریعیات است و در این سوال پیامبر تشریع و تکوین داریم، آنجا که پیامبر حرف می‌زند از زبان خداست که  امام صادق(ع) گفته اند «نحن لسان‌الله ناطق».

و در آخر مظاهری پرسید: خدا برای کسی شرایط  توبه را فراهم نمی‌کند اما برای کسانی این شرایط را فراهم کند، دلیل این چیست؟

بیات پاسخ داد: اول اینکه خدا نسبت به همه مهربان است و رحمان ذاتی و به همه یکسان لطف دارد، می‌گویند خدا چرا شمر را آفرید، در واقع خدا انسان را مختار آفریده است و شمر خود شمر شده است. اگر کل جهان از ازل تا ابد را یک دایره فرض کنید، برای این دایره هزاران شعاع است که هر شعاعی به یک طرف می‌رود، هر نفر در نقطه مرکزی این دایره قرار گرفته و می‌تواند هر کدام از این راه‌ها را برود و کسی بیرون از این دایره باشد و همه را زیر نظر داشته باشد که خدا است که همه اعمال ما را می‌داند و می‌بیند که ما با اختیار خود چه راهی را می‌رویم.

عکس: سارینا جلالی-عطنا






پایان پیام

کد خبر : 67360 ساعت خبر : 11:37 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=67360
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات