مشکلات زیر ساختی سلبریتی شدن

مشکلات زیر ساختی سلبریتی شدن

به گزارش پایگاه خبری گلونی مهدیسا صفری‌خواه: همیشه فکر می‌کردم سلبریتی شدن خیلی حس خوبیه؛ یعنی دو تا بادیگارد می‌گیری، یه مدیر برنامه کار درست و از صبح تا شب دعوت می‌شی این‌طرف و اون‌طرف، کارِت که خیلی درست باشه مثل فیگو می‌تونی برای یه برنامه نیم‌میلیارد بگیری، معمولی هم که باشی دیگه سه تا سکه رو تو هر دعوت می‌گیری.

اما به اینجاش که می‌رسم یادم می‌افتاد که من کلاً مشکل زیرساخت دارم، همین جلوی سلبریتی شدنم رو می‌گیره، زیرساخت‌ها یه‌جوری‌ان که جلوی هر پیشرفتی رو می‌گیرن. من اگر یه سلبریتی بودم مامانم ساعت ده شب رو آنتن پخش زنده زنگ می‌زد و عصبانی می‌گفت: «معلوم هست کجایی؟ بابات دو ساعت قبل اومده خونه، من جوابش رو چی‌بدم؟» بعد هم تلفن رو قطع می‌کرد، این پونصدمین تماسش بود بالاخره مجبور شدن وصلش کنن؛ چون من بارها تو این موقعیت بودم و می‌دونستم که شماره استودیو رو پیدا می‌کنه و حتی اگر گوشی تلفن همراهم در دسترس نباشه؛ یه‌جوری بالاخره بهم زنگ می‌زنه. این مهم‌ترین مشکل زیرساختی منه، یعنی اگر شما محبوب یه جامعه هم باشین، از نظر پدر و مادرتون دختر دایی و پسر عمه‌تون یه سروگردن از شما بالاترن و حقتونه که اونها رو چماق کنن سرتون و پیشرفتتون به‌چشم اونها نمیاد.

مشکلات زیر ساختی سلبریتی شدن

سلبریتی شدن باید تو خون آدم باشه. من آدم دیده شدن نیستم اگر بودم که الان اینجا نبودم، تو مریخ دنبال آب می‌گشتم. به همین زندگی بخور و نمیر عادت کردم و جونش رو ندارم که از صبح تا شب تو فضای مجازی به طرفدارهام بگم لطفاً با این ادبیات داغون از من حمایت نکنین. جونش رو ندارم هر لحظه صفحه مجازی‌ام رو چک کنم ببینم چه شایعه‌ای درباره‌ام ساختن. هیچوقت هم تو صفحه‌ام نمی‌نوشتم این صفحه توسط ادمین اداره می‌شود، خودم مرد و مردونه بالاسر صفحه‌ام وایمیستادم.

سلبریتی شدن خیلی سخته، عنوانش خیلی خوب و دهن پر کنه ولی وقتی یکی بهت فحش بده تو نتونی چهار بیشتر روش بذاری و تحویلش بدی چه فایده‌ای داره؟! همون بهتر که من سلبریتی نشدم وگرنه هر روز مدیر برنامه‌ام باید سند می‌ذاشت و از زندون درم می‌آورد و بعدش خیلی شیک و مجلسی یه پیام واسه هوادارانم می‌ذاشتم که من خوبم و چند وقتی برای استراحت رفته‌بودم جزایر قناری!

پایان پیام