سینما روی خط فلسفه در فیلم سو تفاهم

سینما روی خط فلسفه

پایگاه خبری گلونی، محبوبه محمدی: «سو تفاهم» آخرین ساخته‌ی احمدرضا معتمدی در جشنواره سی وششم فیلم فجر به نمایش درآمد و به لحاظ فرم و محتوا، نشان یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌های امسال جشنواره را به دست آورد.

احمدرضا معتمدی در سابقه سینمایی خود آثاری را ساخته و کار کرده‌ که عموما با مضامین فلسفی و روانشناختی در هم‌آمیخته و نهایتا آثار خاص وقابل اعتنایی را به علاقه‌مندان سینمای اهل تفکر و فلسفه ارائه کرده است.

سینما روی خط فلسفه

داستان فیلم سو تفاهم درباره‌ی دختر جوانی است که پدر پولداری دارد. این دختر سودای بازیگری در سر دارد، او توسط گروهی از دانشجویان سابق سینما در برنامه نمایشی ربوده شدن خودش شرکت می‌کند تا هزینه ساخت فیلمی را از حساب پدر بدجنس و پول‌دوستش فراهم کند.

فیلمی که قرار است نقش اول آن را برعهده داشته باشد اما این گروه فیلم‌ساز به نظر می‌رسد برنامه‌های دیگری در سر دارند. با پیشروی داستان خیال و واقعیت درهم آمیخته می‌شود ومرزهای توهم و حقیقت بی‌رنگ می‌شوند.

خانه‌ی محل فیلم‌برداری به هزارتوی عجیبی تبدیل می‌شود که مانند ذهن انسان مجموعه ای از عشق، ترس، نفرت، حرص والبته مرگ را درخود می‌پروراند و در نهایت به مدفن همه آرزوها و امیدها تبدیل ‌می‌شود، آن هم به دست نیرویی قوی، بی‌رحم و البته خارج از تصور!

فیلم سو تفاهم از آن دست آثاری است که اگر بدون درنظر گرفتن سابقه و علاقه سازنده‌اش به مفاهیم فلسفی به تماشای آن بنشینیم بیش از مفاهیم قابل تامل وسکانس‌های معنا‌دار دچار مغلمه‌ای از دیالوگ‌های دوپهلو و موقعیت‌ها و شخصیت‌های گیج وگیج کننده می‌شویم.

شروع فیلم با لحن شوخ‌وشنگ وگفت‌وگوهای نه چندان جدی کارآکترها فضای طنز را به ذهن متبادر می‌کند اما با ادامه داستان نه تنها اثری از فضای طنزآلود باقی نمی‌ماند که عملا معتمدی مخاطبش را درگیر یک تراژدی می‌کند.

تراژدی‌ای که در نهایت غم افزایی با فضا و شخصیت‌های تیره ساخته شده است و چندان هم جدی گرفته نمی‌شود. در نهایت باید گفت پیدا کردن خطی روشن، منطقی وقابل تامل از اندیشه و فلسفه‌ که فیلم‌ساز دنبال می‌کرده ویا بهتر است بگوییم باید می‌کرده است مشکل و تا حدی دست نیافتنی است٬مگر این‌که با چنگ زدن به همان مبانی درهم پیچیده فلسفی، پوچی، بی‌معنایی، بی‌هدفی به سنگ خوردن از هر مجرا برای آرزوها و مقهور نیروهای ناپاک شدن را غایت این فیلم تاحدی فلسفی دانست!

در واقع باید گفت احمدرضا معتمدی زمانی قالب سینما را برای گفتن حرف‌های فلسفی‌اش انتخاب کرده بود و سینما ابزاری شد برای او در فلسفه‌گویی.

پایان پیام

کد خبر : 80252 ساعت خبر : 1:42 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=80252
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات