هشتگ، نه به کار آخر سال

این وسط دوستانی هستند به نام بازاریاب که بیشتر به عمق فاجعه، نه به کار آخر سال پی می­‌برند.

پایگاه خبری گلونی، نسیم نوحه‌خوان: نرم‌نرمک می‌رسد اینک بهار، امسال بهار همچین سرزده هم نیومد از اواسط زمستون بوی بهار به مشام همه می‌خورد. از دمای هوا، شکوفه درختان، چاغاله بادوم گرفته تا خونه تکونی و خرید خانمای خونه همگی بوی سال نو و بهار میدن. خرید از راسته­‌های بازار که یه صفای دیگه‌­ای داره،  روزای آخر سال جریان زندگی، کسبه بازار و اهالی دست‌فروش رو دور تند می­‌افتند.

یه سری آدم هستند که کل سال منتظر آخرین چهارشنبه سال می‌نشینند که تمام عقده­‌های بیکاری، گرونی، شکست عشقی، مشروطی، جنگ­‌های داخلی و خارجی، مشکلات سیاسی، فرهنگی و هنری رو همه یه‌جا یه‌شبه خالی کنند. یه شبی بسازند که فقط جای خالی تانک رو بشه احساس کرد.

از این انسان‌­های اهل خطر که بگذریم به یه سری دیگه از افراد می‌رسیم که از این ور بوم افتادند، از یک ماه مونده به آخر سال کار و بار رو تعطیل کردند و پشت میزشون خاطرات سال­‌های پیش رو کنار شط و سواحل بیگانه مرور می­‌کنند. ناخودآگاه تمام امور به بعد از عید موکول می‌شه. این وسط دوستانی هستند به نام بازاریاب که بیشتر به عمق فاجعه، نه به کار آخر سال پی می­‌برند.

ضرب­ المثلی هست که روایت می‌کنه خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو، که الان شامل حال شهردار محترم شده. بعد کلی کش و قوس برای روز درختکاری و مراسم برج میلاد و جون من بیا دادسرا و نمیام و اینا، شهردار با خودشون گفتند خب چه کاریه مثلا ما شهرداریم باید یه فرقی با بقیه داشته باشم. این شد که ترجیح دادند پیشواز بروند و روزای بیشتری رو به استراحت بپردازند و همه امور و صندلی و پست تحویل بده و عصر سیزده­‌بدر بدون استرسی رو داشته باشه.

 حالا بماند که الان زمان مناسبی برای این کار هست یا نه، کار تعطیل.

پایان پیام