شعر طنز جنس چینی

شعر طنز جنس چینی

به گزارش پایگاه خبری گلونیسیدامیر سادات‌موسوی متولد پنجم  مهرماه  ۱۳۶۹ و اهل شهرستان ملایر است. وی نخبه‌ی نجوم و دانش‌آموخته‌ رشته‌ی تاریخ علم در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران است.

سادات‌موسوی از سال ۱۳۸۷ تا کنون نوشته‌ها و شعرهای خود در عرصه‌های نجوم، ادبیات و به ویژه طنز را در رسانه‌های مکتوب، شنیداری و دیداری متفاوتی به منصه ظهور رسانیده است.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، شعر طنز جنس چینی از سیدامیر سادات‌موسوی شاعر، طنزپزداز و نخبه نجوم کشور را می‌خوانید:

شعر طنز جنس چینی

من و مش‌حسن با چنتا رفقای خدمتی
یه روزی رفته بودیم دیزی‌سرای سنتی
اما دیزیش نمی‌داد طعم قدیما رو دیگه
توی این فکرا بودم، دیدم که مش‌حسن می‌گه:
می‌دونی دیزی چرا اینی که می‌بینی شده؟
واسه اینکه گوشت و سیب‌زمینیَم چینی شده!
چی کنم؟ چیکار کنم؟ چه نقشه‌ای سوار کنم؟
فک کنم باید توی خیابونا هوار کنم:
نخود و پیاز و گوشت و سیب‌زمینی
بازارو قبضه کرده جنس چینی

توی بازار محل یه روز یکی بهم می‌گفت
اگه بالا مالاها داری یه پارتیِ کلفت
بهشون بگو که تولیدیامون خسته شدن
آخه این طفلیا تا کی آب تو هاون بکوبن
می‌دونی وضع چرا اینی که می‌بینی شده؟
واسه این که کل جنسا، جنسای چینی شده
چی کنم؟ چیکار کنم؟ چه نقشه‌ای سوار کنم؟
فک کنم باید توی خیابونا هوار کنم:
باید خودت یه روز بیای ببینی
بازارو قبضه کرده جنس چینی

یه روزی رفته بودم به حجره‌ی آق‌داداشم
گف نمی‌خوام داداجون نمک رو زخمت بپاشم
ولی انگاری یه کم حال و هوات عوض شده
حرفای ساده‌تم انگاری پر از غرض شده
می‌دونی حالت چرا یه خرده همچینی شده؟
واسه این که دکمه‌ی لباستم چینی شده
چی کنم؟ چیکار کنم؟ چه نقشه‌ای سوار کنم؟
فک کنم باید توی خیابونا هوار کنم:
چایی لب‌سوزو بذار تو چینی
بازارو قبضه کرده جنس چینی

پایان پیام