درباره پدرزن مایهدار
درباره پدرزن مایهدار
خرشانسهایی که پدرزن مایهدار دارند.
پایگاه خبری گلونی، مهدی نژادحسن: شما یا پدرتان برای داشتن هر چیزی مایه گذاشتهاید و عدهای معدودتر پدرزن شان روزی روی کاری مایه گذاشتهاند و جان کندهاند. آسمان برای کسی پول نباریده است. کمی همت کن .غیرت و رگ گردنت اینجا باید بجنبد و بیرون بزند.
موارد زیادی که دنبال نان و لقمهای که حتما دندانگیر و بیزحمت و در شان آدم باشد رفتهاند، پیشتر از من و شما! در سنوسالی که دیگر جز فسوفوس و آهوناله کاری از آدم ساخته نیست چیزی نیافته و تیرشان به سنگ خورده است.
درباره پدرزن مایهدار
در این مورد زرنگی جواب نمیدهد. لااقل زرنگیه بدون پشتکار و همت عالی مفتش هم گران است.
گناه زیر سر تفاوت نگاه است
انصافا بیانات پدر بزرگوار مرا کلمهبهکلمه شنیدید. پیرامون صحتوسقم آن مایل نیستم کلامی بر زبان بیاورم. ما بدون عآق والدین هم هشتمان گروی نهمان است.
فقط خواستم بگویم شاید گناه زیر سر همین تفاوت نگاه باشد، که بین ما فاصله ایجاد کرده است. میبایست سطح انتظارات ایشان بهمیزان خیلی قابل توجهی از من کاهش یابد. از کسیکه درطی روز همهی فکر و اندیشهاش پیرامون معضلات پیچیده درگیر است.
همین در یخچال امیدوارم این تجربه تلخ قسمت شما نشده باشد. برخورد درب یخچال به شانهوکتف مبارک را میگویم. آمدنش به اندازه کافی جای سوال دارد. فقط چطور ممکن است. خودش یکیدو درجه بالای صفر است ولی درب آن از قطبشمال هم سردتر است؟
پدران عزیز! چرا بیشتر از اینکه لبههای لیوان یا محیط خارجی آنرا بشوروبساب کنند. فقط میافتند، بهجان داخل استکان و لیوان؟ قاشق غذاخوری هم از این قاعده مستثنی نیست!
اعضای خانواده با وجود ساعتی به بزرگی ساعت بیگبنگ وسط حال، نیم ساعت میپرسند ساعت چنده؟ و دنبال موبایل میگردند؟
خرشانسهایی که پدرزن مایهدار دارند
آمار بیکاری در قشر مرفه از صفر هم کمتر است. تاکنون ندیدهام به یکی از خودشان بگویند بیکار!
حالا ما به پسر خالهمان که مهندسیش را از دانشگاه دولتی با معدل عالی گرفته است. برای گذران زندگی چند جا جان میکند. چه چیزهایی که نمیگوییم!
پدر بعد از سی سال کار دولتی بازنشسته شده است، این روزها در تاکسی تلفنی مشغول است. پس چرا ما هنوز دنبال کار دولتی هستیم؟
باور کنید، گفتن از مشغلههای ذهنیم دردی را دوا نمیکند. وقتی هنوز شما فکرتان پیش همان خرشانسهایی است، که پدرزن مایهدار به تورشان خورده است.
متاسفانه از کسی با این حجم از دغدغههای ذهنی کوچک و بزرگ میتوان انتظار کار یدی داشت؟
حمل بر خودستایی باشد یا نه، کار مسئله اول و جدی من نیست، شاید اگر مشکل مالی نباشد، من و معدودی شبیه من ،خیلی هم نبود کار بهچشممان نیاید!
پایان پیام
کد خبر : 90351 ساعت خبر : 1:09 ب.ظ