سعدی هم نگران تلگرام است

سعدی هم نگران تلگرام است

پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسندهٔ بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او سعدی است که از نام اتابک مظفرالدین سعد پسر ابوبکر پسر سعد پسر زنگی گرفته شده است. او احتمالاً بین سال‌های ۶۰۰ تا ۶۱۵ هجری قمری متولد شده است. اما در آثار سعدی، حکمت‌ها و داستان‌هایی را نقل می‌کند که محصور به یک دوره‌ی خاص نیست و زمانی که آثار او را با اتفاقات امروزی مقایسه می‌کنیم معلوم می‌شود بسیاری از سخنان سعدی به دوره‌های مختلف تاریخی می‌خورد.

سعدی در سال ۱۳۹۷

بسیاری از حکمت‌های شیخ اجل سعدی شیرازی، به دوره و زمانه‌ی ما نزدیک است.

گویی سعدی شیرازی در قرن هفتم زندگی نکرده و در سال ۱۳۹۷ بین مردم این زمانه روزگار می‌گذراند.

انگار سعدی هم برای استخدام پارتی کلفت پیدا نکرده است.

انگار او هم برای تردد از مترو استفاده می‌کند و هنگامی که در واگن باز می‌شود، نفر جلویی را هل می‌دهد و خودش بلند بلند می‌گوید: هل نده داداش. هل نده.

انگار سعدی هم چندهزار دلاری داشته و قبل از گرانی دلار آن‌ها را فروخته است و حالا فحش است که می‌کشد به اقتصاد این مملکت.

گویی سعدی هم از یک سو نگران فیلتر تلگرام است و از سویی دیگر در اینستاگرام روی عکس‌ها دوبار کلیک می‌کند تا طرف پیراهنش را دربیاورد.

در زیر بخشی از داستان‌های سعدی را می‌خوانیم که در مورد ایران ۱۳۹۷ نوشته است. البته با اندکی تغییر.

مدیر مختلس

درویشی مستجاب‌الدعوه در بغداد پدید آمد. حجاج یوسف (یکی از سفاک‌ترین امرای عرب) را خبر کردند،

بخواندش و گفت: دعای خیری بر من کن. گفت: خدایا جانش را بستان.

گفت: این چه دعاست؟ گفت: این دعای خیر است تورا و جمله مسلمانان را.

در این‌جا منظور شیخ اجل از بغداد همین تهران خودمان است و منظورش از حجاج یوسف، یکی از مدیران اختلاس‌گر کشور خودمان بوده.

سعدی هم نگران تلگرام است

خون در شیشه

یکی از ملوک بی‌انصاف، پارسایی را پرسید: از عبادت‌ها کدام فاضل‌تر است؟ گفت: تو را خواب نیم‌روز تا در آن یک نفس خلق را نیازاری!

در این جا نیز منظور سعدی از ملوک بی‌انصاف، آنهایی است که خون مردم را در شیشه می‌کنند.

چرا که اگر این عزیزان دائم بیدار باشند خونی در رگ‌های ملت باقی نمی‌ماند.

تیزبازی سعدی

پادشاهی پارسایی را دید و گفت: هیچت از ما یاد آید؟ گفت: بله، وقتی خدا را فراموش می‌کنم.

در این‌جا شاعر تیزبازی درآورده و منظورش از پادشاه مردم است و منظور از پارسا، مدیر ریاکار دولتی است.

یعنی مردم از مدیر دولتی می‌پرسند پس کی یاد ما می‌کنی؟

مدیر ریاکار هم می‌گوید آن‌قدر درگیر یاد خدا هستم که از اطراف غافل شدم.

سعدی هم نگران تلگرام است

داروهای تقویتی ماهواره

مردکی را چشم‌درد خاست. پیش بیطار (دامپزشک) رفت که، دوا کن. بیطار از آن‌چه در چشم چهارپا می‌کند بر دیده او کشید و کور شد.

داوری به قاضی بردند. گفت: برو هیچ تاوان نیست، اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی.

منظور سعدی در این حکایت پر واضح است.

چراکه گویا خودش از داروهای تقویتی ماهواره استفاده کرده اما تقویتی که حاصل نشد هیچ، تضعیفی نیز صورت گرفت.

پایان پیام.

کد خبر : 89297 ساعت خبر : 1:11 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=89297
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات