شهرزاد، قباد یا فرهاد، شما کدام را انتخاب میکنید؟
پایگاه خبری گلونی، انوشه میرمجلسی: سریال شهرزاد پس از سه فصل به پایان رسید. اما به نظر میرسد چنین پایانی برای مخاطبان این سریال یک فاجعه محسوب میشود. علت چیست؟
چرا پایان سریال از نگاه مخاطب با آن چه نویسندگان این سریال در سر داشتند، همخوانی ندارد و انتظارات را برآورده نکرده است؟ به بیان چند نکته در این خصوص اکتفا میکنم:
شهرزاد، قباد یا فرهاد، شما کدام را انتخاب میکنید؟
اول- هر متن و محتوایی در آثار هنری رمزگذاری میشود. این ابتداییترین قدم هر نویسندهای است. لزوما این رمزگذاری به معنای پنهان کردن پیام پیچیده یا ارجاعات فلسفی در متن نیست بلکه رمزگذاری نویسنده در روند داستان، باعث میشود تا مخاطب با همان قدمهایی پیش برود که نویسنده طراحی میکند. برای مثال در طول سه فصل سریال شهرزاد، نشانههای مختلفی را میبینیم که توسط آنها با شخصیتها آشنا میشویم، باورشان میکنیم و گاهی با آنها به همذاتپنداری میرسیم.
شهرزاد برای ما نماد یک دختر محکم، متفکر و باهوش است. این شخصیت در خلال چند فصل شکل گرفته و هربار از دل گفتگوهای او با اطرافیانش، نحوه تصمیمگیری یا کنش او به این نتیجه رسیدهایم. یا از سوی دیگر قباد از اولین سکانس مردی دائمالخمر، سر به هوا و بیقید نشان داده میشود و فرهاد نماد فردی عاشق، مبارز و آرمانخواه. اما در طول سه فصل این سریال، شخصیتها گاهی پوست میاندازند مانند قباد که بعد از عشق به شهرزاد به شخصیت دیگری تبدیل میشود. یا گاهی از مرز باور خودشان عدول میکنند مانند فرهاد که از مبارزی آرمانخواه به فردی انتقامجو و خودخواه تغییر میکند.
وقتی رمزگذاری نویسندگان دچار سستی شود، مخاطب براساس برداشتهای خود قصه را درک میکند. قصه بدون رمزگشایی درست، مبدل به قصهای میشود که در آن مخاطب به مرور از قهرمان مبارز و آرمانخواه منزجر میشود و به سمت شخصیتی میرود که برای رسیدن به هدف، دست به هر جنایتی میزند. رمزگذاری نادرست، مخاطب را سرگردان میکند و نهایتا در آخرین قسمت، هم نویسندگان گنگ و نامفهوم قصه را به پایان میبرند و هم مخاطب دلزده و ناراحت تلویزیون را خاموش میکند.
چرا شخصیت فرهاد از دست رفت؟
دوم- آنچه در رمزگذاری شخصیت فرهاد رخ داد تا نیمی از این سریال درست بود. فردی که دغدغه اجتماع پیرامونش را دارد و نسبت به رویدادهای اطراف حساس است. کنشگر است و سعی میکند به قدر وسع خود برای اصلاح جامعه تلاش کند. در مطبوعات اثرگذار است، میخواند، مینویسد و فکر میکند. رفتارش با کسی که عاشقش بوده، در چارچوب اصول درستی است و درک مناسبی از شرایط دارد گرچه کمی تند و تیز به استقبال حوادث میرود.
تا اینجا شخصیت فرهاد درست شکل گرفته است. اما در نیمی دیگر از سریال به ناگاه این شخصیت افول میکند. از فردی دلسوز و دغدغهمند به فردی خودخواه مبدل میشود. بیتوجه به وضعیت خانوادهاش دست به خطر میزند و از دیگران توقع ریسک دارد و در مقابل قادر به درک از خودگذشتگی شهرزاد نیست و نجات جانش را درست تفسیر نمیکند.
اینجا نقطهای است که مخاطب فرهاد دماوندی را از دست میدهد. چون از فردی که اهل ادبیات و سیاست است و رویای جامعهای بهتر در سر میپروراند، انتظار میرود تحلیلهای بهتری بشنویم. بعد از این شاهد سقوط فرهاد هستیم. انتقامجویی او و خودخواهیاش تا پایان قصه باقی میماند و بدیهی است که مخاطب در جدال فرهاد و قباد، طرف قباد را بگیرد.
یک عاشق تمامعیار
سوم- شخصیت قباد اما از رمزگذاری بسیار خوبی توسط نویسندگان بهرهمند شد. فردی بیقید و الکلی، بعد از تجربه عشق، ناگهان فرو میریزد. از چرخش رفتارش به هوای عشق به شهرزاد، تغییر مواضعش در مقابل او، آرامش، پایبندی و توجهاش به خانواده و باورپذیری عشقش به شهرزاد همگی نشانههایی است از شکلگیری به جا و به اندازه این شخصیت.
شهرزاد، قباد یا فرهاد، شما کدام را انتخاب میکنید؟
قباد در نبود شهرزاد هم همان تصویر عاشقپیشه را حفظ میکند حتی رابطه با خدمتکارش با رمزگذاری خوب قصه، قابل درک است و مخاطب شخصیت را پس نمیزند. هرچه به پایان قصه میرسیم، شخصیت قباد از قوت بیشتری برخوردار میشود، برعکس فرهاد که از تحلیل عاجز میماند، او رفتار سرد شهرزاد را درک میکند و تصمیم میگیرد تا رهایش کند و بیشتر از این عذابش ندهد. این همان نقطه اوج شخصیت قباد است. نماد کاملی از یک عاشق ناکام.
شهرزاد سعادت و رویای سعادت
چهار- شهرزاد که از ابتدا با سری پرشور و استقلال رای در ذهن مخاطب نقش بست، در طول قصه فراز و فرودهای بسیاری را از او میبینیم اما همه این فراز و فرودها در چارچوب فکری اوست و شخصیت از قاب ساختهشده داستان بیرون نمیزند و نامتوازن پیش نمیرود.
در مشکلاتی که برای او رخ میدهد، وزنه عقل و درایت همواره سنگین است و تصمیمگیریاش با نگاه به دیگران و دلسوزی همراه میشود. اما در رفت و برگشت میان قباد و فرهاد، چندان باورپذیر نیست. عشق او به فرهاد، سپس دلبستگیاش به قباد و دوباره همراهی با فرهاد و…
شهرزاد، قباد یا فرهاد، شما کدام را انتخاب میکنید؟
این رفت و برگشتها حتی تا سکانس کشتهشدن قباد هم با کمی چشمپوشی قابل درک است اما سکانس پایانی آنچنان در ذوق بیننده میزند که نسبت به آنچه از شهرزاد در ذهنمان ترسیم کرده بودیم شک میکنیم. یا مشاوره دادن به شیرین دیوانسالار که با چارچوب شخصیت شهرزاد همخوانی ندارد. این نشانهها خوب در کنار هم نمینشینند و شخصیت شهرزاد هم قربانی اشتباه نویسندگان میشود.
شهرزاد و یک پایان بیهویت
پنج- شهرزاد تمام شد اما رمزگذاری اشتباه نویسندگان و عدم توجهشان به نشانهها و نظرات مخاطب، باعث شد تا پایان سریال آن چنان که باید درست و اصولی نباشد. این اشتباه با مرگ قباد رخ نمیدهد که اتفاقا میتوانست این مرگ، پایان متفاوتی برای سریال باشد.
اما اصرار نویسندگان به در کنار هم گذاشتن فرهاد و شهرزاد در سکانس پایانی، بدترین اشتباه ممکن بود. در این پایان، نشانهها به هیچوجه با هم همخوانی ندارند و شهرزادی که در دو قسمت پایانی، برای نجات جان قباد به آب و آتش میزند، ناگهان با چشم خیس، فرهاد را بدرقه میکند و از بند زدن زندگی پاره شده میگوید.
آهنگ نشد با صدای امین بانی در آخرین قسمت سریال شهرزاد
پایان پیام
کد خبر : 94220 ساعت خبر : 1:16 ب.ظ
پایانش با مرگ قباد مسخره است و این رویای شهرزاد است و قباد زندس در فصل چهارم