قدرت خرید یا قدرت فروش؟

پایگاه خبری گلونی، راضیه حسینی: یک مقام مسئول (مسئول در قبال چی، نمی دانم) فرموده‌اند :«قدرت خرید مردم بالا رفته!»

الان یک وضعی شده که خرید کردن تقریبا قدرتی معادل بلند کردن وزنه‌ی دویست کیلویی در یک‌ضرب می‌خواهد.

خوب مردم هم که نمی‌توانند چیزی نخرند هی قدرت خریدشان را افزایش می‌دهند. تا اینجای کار را جناب رئیس درست گفته ولی مشکل از اینجا به بعد است.

قدرت فروش دقیقا دو برابر قدرت خرید بالا رفته. تا می‌آیی وزنه‌ی دویست کیلویی را بالای سر ببری همان بالا دو نفر دویست‌تای دیگر بهش اضافه‌ می‌کنند و دقیقا در همین لحظه زیر وزنه آسفالت می‌شوی. نفر بعدی می‌آید چهارصد تا را بالای سر ببرد، یعنی چی؟ این از قبلی دویست تا قدرت خریدش بیشتر است، ولی باز می‌آیند و همان بالا می‌کنندش ششصد تا و همینطور بگیر برو تا آخر.

دیدید مسؤل بیچاره دروغ نگفته که، فقط همه‌ی واقعیت را نگفته.

زوج جوان

نگفته زن وشوهری که تازه عقد کرده بودند و با ذوق و شوق می‌خواستند بروند سراغ خرید عروسی، جهیزیه، طلا و … حالا دیگر از خرید عروسی شاید فقط شمع روی شمعدان، از جهیزیه شاید چند تا آبکش آشپزخانه و از طلا شاید یک ست رنگ طلایی بتوانند بخرند. الان دیگر به این فکر می‌کنند عروسی نگیرند و به جایش بروند سفر، کجا؟ هر جا مثلا تا شهرری بروند و برگردند.

نگفته زوج جوانی که منتظر به دنیا آمدن بچه‌شان هستند و تازه می‌خواستند بروند پی خرید سیسمونی، دیگر فقط توان خرید پوشک و نهایت یک شیشه شیر را دارند و نشسته‌اند دعا می‌کنند شیر مادر کفایت کند و مجبور به خرید شیر خشک نشوند.

بگفته خانواده‌ای که با هزار ذوق و شوق پول جور کرده برای خرید ماشین و تا خواسته یک خودروی وطنی معمولی بخرد، ماشین آنقدر گران شده که دیگر فقط می‌تواند یک جفت لاستیکش را بخرد.

نگفته، خیلی چیزها را نگفته. حتما یادش رفته بگوید وگرنه مسؤلین ما همگی از خود همین مردم هستند می‌دانند.

می‌دانند؟

پایان پیام