در سیم‌های جادویی فرانکی پرستو موسیقی سخن می‌گوید

در سیم‌های جادویی فرانکی پرستو موسیقی سخن می‌گوید

تارهای سحرآمیز فرانکی پرستو سیزدهمین کتاب و پنجمین رمان میچ آلبوم است که از زبان موسیقی بیان می‌شود‌‌.

پایگاه خبری گلونی؛ سمیه باقری حسن‌کیاده: یکی از ویژگی‌های اصلی میچ آلبوم، نویسنده‌ای با کتاب‌های الهام‌بخش، علاقه بیش از حد او به موسیقی است.

او مدت‌ها قبل از این‌که نوشتن کتاب‌هایش را آغاز کند از طریق نوازندگی کسب درآمد می‌کرده است. او با انتشار کتاب «تارهای سحرآمیز فرانکی پِرِستو» سعی دارد تا عشق و ارادت‌اش به موسیقی را نشان دهد.

در سیم‌های جادویی فرانکی پرستو موسیقی سخن می‌گوید

داستان زندگی فرانکی وقتی شروع می‌شود که او در یک کلیسای در حال آتش گرفتن به دنیا می‌آید و سفر او از یک شهر کوچک در اسپانیا به امریکا باعث می‌شود که فرانکی به دنیای موسیقی وارد شود.

معلم گیتار فرانکی در بچگی به او شش تار سحرآمیز گیتار هدیه داده بود که در ادامه او به خاطر استفاده از این گیتار و استعداد بی‌مانند خودش در نواختن آن ستاره‌های دنیای موسیقی مانند هنک ویلیامز، دوک الینگتون و الویس پرسلی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

تا این که او خود تبدیل به یک ستاره موسیقی پاپ می‌شود. اما به مرور زمان فرانکی متوجه می‌شود که هدیه دوران کودکی‌اش که توانسته است با آن موفقیت‌های زیادی کسب کند، در طول زمان برای او بار سنگینی از مسئولیت در مقابل مخاطبانش به وجود آورده است. چرا که او قادر است با استفاده از این تار‌های سحرآمیز سرنوشت انسان‌ها را تغییر دهد.

میچ آلبوم می‌گوید: «با صدای موسیقی که مانند یک راهنما با ما همراه است، ما شاهد تغییر زندگی افراد به وسیله یک مرد هستیم که می‌تواند با تارهای گیتارش موسیقی و جادویی که در وجود آدما است را لمس کند.»

زندگی فرانکی پرستو عاشقانه‌ای موجز است، عشق به موسیقی و همسر. در واقع انتخاب میان این دوراهی است که او را بعضا در جاهایی تا سر حد مرگ نیز می‌کشاند و ذهن را مشغول این سوالات می‌کند که کدام یک حقیقت‌اند و بقا پذیرتر.

داستان ضرب‌آهنگ تندی ندارد و در بیشتر مواقع یکنواخت پیش می‌رود. این حادثه است که صحنه‌های داستانی را می‌سازد. نویسنده خواسته است که شخصیتی را داشته باشد آگاه و حاضر در همه جا که این به سیر داستانی ضربه وارد کرده و آن را تصنعی جلوه داده است.

با این حال میچ آلبوم گفته است که تا به حال از نوشتن هیچ کتابی به این مقدار احساس رضایت نکرده است که از نوشتن کتاب تارهای سحرآمیز فرانکی پرستو.

تکه‌هایی از کتاب

  • من «موسیقی» هستم. آمده‌ام دنبالِ روحِ فرانکی پرِستوُ. البته نه همه‌ روحش. فقط آن بخشِ کمابیش بزرگِ روحش که وقتی به دنیا آمد از من گرفت. هر قدر هم از آن تکه‌ روح خوب استفاده کرده باشد من امانت هستم، نه مِلکِ مطلق. موقعِ رفتن باید امانتی را پس بدهید.
    قریحه‌ فرانکی را جمع می‌کنم و بین ارواحِ نوزادانِ بعدی پخش می‌کنم. یک روز هم با شما همین کار را خواهم کرد. بی‌خود نیست وقتی ناگهان آهنگِ تازه‌ای می‌شنوید سرتان را بالا می‌گیرید یا با شنیدنِ صدای طبل و درام پا به زمین می‌کوبید.
    تمامِ انسان‌ها موسیقیایی هستند.
    و گرنه چرا پروردگار به انسان قلبِ تپنده داده؟
  • همه در این‌ زندگی به گروهی می‌پیوندند. آن‌چه می‌نوازید و اجرا می‌کنید بر کسی تاثیر می‌گذارد. گاهی هم بر جهان تاثیر می‌گذارد.

پایان پیام

کد خبر : 93073 ساعت خبر : 10:00 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=93073
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات