انتقاد از گلونی به دلیل یک یادداشت
انتقاد از گلونی به دلیل یک یادداشت
به گزارش پایگاه خبری گلونی در پی انتشار یادداشتی با تیتر طنز لری در تهران معنی ندارد، آقای امیر دلفانی یکی از فعالان هنرهای نمایشی لرستان جوابیهای را به شرح زیر برای گلونی ارسال کرده است.
با سپاس از آقای دلفانی این جوابیه را عینا در گلونی منتشر میکنیم:
او زیباست و زیباییها را دوست دارد
نوشتهام را با ستایش زیباترین زیباییها آغاز کردم تا قبل از هر شکایت و گلهای بگویم جامعه ما بیش از هر چیز از اینهمه زشت اندیشی و تباه کردن ایدهها و انگیزههای هم نوعهایمان در رنج است و این توضیح را هم بهعنوان مقدمه میآورم تا خواننده سردرگم نشود از این مطلب که نه سیاسی است نه قرار است هندوانهای زیر بغل کسی بگذارد یا حتی تصور نشود برای خالی نبودن عریضه نگاشته شده است.
حقیر هم مثل هر فرد دیگر در جامعه مملو از کار و تلاش بیشازحد و این در و آن در زدنهای امروزمان برای کسب روزی حلال دستی دارم بس ناپسند در زیرورو کردن سایتهای فرهنگی،هنری،ورزشی و اجتماعی و البته جستجوی اخبار مربوط به زادبومم بسیار بااهمیتتر از دیگر موضوعات است. چراکه یک قلب است و یکخطه کوچک به نام زادگاه!
انتقاد از گلونی به دلیل یک یادداشت
در همین روزهای دوست با دوست دشمن، به خبرگزاری برخوردم بانام گلونی که پیشتر هم میشناختمش اما این بار با مطلبی کاملاً باانگیزه تخریب در خصوص برگزاری شبی بانام لرستان و گردهمایی لرهای مقیم تهران بزرگ که قرار است در آن گروهی باسابقه در نمایش کمدی و هنرمندانی بیبدیل که در عرصه موسیقی زبانزد عام و خاص هستند برای ساعاتی رخوت این روزهای لرهای مقیم تهران شلوغ را بشویند و ببرند. (که قطعاً کاری پسندیده است)
افسوس ابتدایی منبعد از خواندن مطلب دوستان منتقد، بهکارگیری کاملاً سلیقهای و به قولی از روی احساس -آنهم احساسی خام و بهدوراز رسالت ژورنالیستی- بود و این سؤال در ذهنم پیچوتاب خورد که با چه کسی و تا چه حدی کینه در دل دارند که بعد از تبلیغات ابتدایی گروه مذکور به این سرعت شمشیر از رو بستهاند! باوجوداینکه همواره برادر عزیز جناب آقای رضا ساکیِ طنزپرداز را دورادور تشویق و قبلاً حمایت کردهام اما این بار در این مطلب جز گونهای دیگر از دلواپسی را بین جامعه فرهنگی و هنری استانم ندیدم.
دوستان بزرگوارم سالهاست عادت داریم کنار گود بنشینیم و بانگ لنگش کن لنگش کن بر زبان بیاوریم، بههیچعنوان قصد مقایسه ندارم ولی یواشکی بگویم که جماعت احساسگرا و فراموشکاری هستیم که عادت کردهایم به اظهارنظرهای غریب گرایانه ای که ای داد و وااسفا سید نوری موسوی (ممه جو) تبدیل نشود به سمبل مردم شهر و دیار من! جان میدهیم و به سر و سینه میزنیم تا روز گلونی و روز خرمآباد را در تقویم ملی به ثبت برسانیم ولی برای همکیشانمان و همخون و نژادهایمان لحظهای از سنگاندازی دست برنمیداریم.
جانانِ دل کدام مطلب را در ستایش درخشش هنرمندان لرستانی در بوق و کرنا کردهایم که حالا مدعی حق آنها از گروهی که تنها هدفشان دو شب آوردن خنده به لبهای مردم در اخم فرورفته پایتختنشین آن هم نه همه، که تنها لرزبانان است شدهایم؟؟؟؟
اصلاً از کدام حق حرف میزنیم؟ اینجا که دیگرکسی پا در کفش کسی نکرده و گلیم دیگری را صاحب نشده، اینها همان گروه پر سابقهای هستند که در تلاشند تا جان مطالب ثقیل را طنزگونه و به زبان مادری و خیلی ساده تقدیم مخاطبانی که دوستشان دارند کنند. اینجا که دیگر هنرمندی -یا به اصطلاحی که شاید شما بیشتر پسند کردید- (طنازی) در مجلس و یا شورای شهر نامنویسی نکرده،اتفاقاً شاید باید به خود ببالید که کسی به نام سید نوری موسوی با تخلص ممه جو با احتیاط فراوان بدون بیاحترامی به لباس محلی ما و اسمی مندرآوردی، بدون توهین و بیاحترامی به کسی بااینهمه سابقه در حرفه تئاتر و باتحمل بسیار زخمزبانها ایرادهای مردم و مسئولین ما را به زبان طنز به خورد همزبانانش میدهد.
انتقاد از گلونی به دلیل یک یادداشت
دوستان پرتلاشم در سایت وزین گلونی و دیگر عزیزان کمی به عقبتر برگردید!!! آخر هفتههایمان را به یاد بیاورید که تمام شور و شوق استان بی ماهواره و تلگرام و اینستاگرام آن روزها نشستن به پای برنامههای چندساعته همین ممه جو و همین افشین چگنی بود!!! به یاد بیاورید که آن روزها همین تخریبها موجب شد تا هنرمند بااستعداد دیارمان (علیرضا چنگیزیان)،امروز مثل بابک نهرین آذربایجان و آقا رشید اصفهان و غیره و غیره طنزپرداز ملی نشود و استعداد فراوانش را فراموش کند و از استان همیشه استعداد گریز ما بار سفر بربندد.
و مسئله دیگر،این برنامه کمدی بخشی از گردهمایی لرستانیهای مقیم مرکز است آیا صحبتهای خالی از محبت خود را مایه دلسردی یکهسوار سرنای ایران نمیدانیم؟
چگونه است به خاطر دو شب یادآوری خاطرات گذشته برای لرستانیهای مرکز تلاش میکنید تا دلی را بشکنید ولی برای مسائل مهمتر فرهنگ و هنر سکوت را جایز میدانید؟
صحبتهای خصوصیتر را قطعاً و شخصاً با دوستان خبرنگارم درمیان خواهم گذاشت ولی فکر میکنم وقتش رسیده تا کمی همهی ما سرمان در کار خودمان باشد و اجازه دهیم آنگونه که مردم میخواهند تصمیم بگیرند و به مخاطبان هر هنرمند مثل هر گوشه از این کره آبی احترام بگذاریم.
با احترام به نقد و نظرهای تمام دوستان بزرگ
کوچکترین هنردوست لرستانی امیر دلفانی
پایان پیام
میتوانید توضیح گلونی را اینجا بخوانید
کد خبر : 96322 ساعت خبر : 6:30 ب.ظ