یک عروس، یک داماد، دو پورشه

پایگاه خبری گلونی، بهاره حاصلیان: خبری انتشار یافت: در عروسی هتل همای تهران، عروس و داماد هر کدام جداگانه با پورشه شخصی به سالن رفتند.

نظر اول در برخورد با این خبر، تعجب و سؤال است. به حق چیزهای نشنیده! حالا عروس و داماد در یک سالن عروسی حاضر شدند یا در سالن‌های شخصی خودشان؟

از آن جهت که نمی‌خواهیم به نگاه تک بعدی متهم شویم، انواع احتمالات در بروز چنین رخدادهایی را بررسی می‌کنیم:

۱- عروس خانم به داشتن استقلال مالی معتقد است و داماد هم از آن دامادهای با جنمی است که نمی‌خواسته زیر چتر حمایتی خانمش قرار بگیرد.

۲- عروس و داماد هر دو علاقمند به مسابقات رانندگی هستند. یکی دوست داشته راننده‌ی اصلی باشد و دیگری کمک راننده. اما به توافق نمی‌رسند. مسابقه می‌گذارند، هر که دیرتر به سالن رسید، تا سه سال بعد از عروسی ظرف‌ها را بشوید.

۳- عروس و داماد آنقدر در کودکی بازی، « هرکسی کار خودش، بار خودش، آتیش به انبار خودش» را انجام داده‌اند که در ناخودآگاه‌شان ضبط شده‌است و حالا هم خرجشان را جدا می‌کنند.

۴- داماد ناراحت ‌است که چرا با ماشینش، عروس را به تالار می‌برد، اما هر کسی که آنها را در خیابان می‌ببیند، می‌گوید: اِاِاِ ماشین عروس…

برای همین لج می‌کند و به عروس می‌گوید: من با ماشین می‌آیم دنبالت. اما همه باید بگویند ماشین داماد.

اما عروس قبول نمی‌کند و می‌گوید: لوس‌بازی در نیار. به این مراسم می‌گن عروسی نه دامادی. اصلاً قراره بریم تالار عروسی نه دامادی. پس ماشین هم باید ماشین عروس باشه.

بعد که دعوا بالا می‌گیرد، بزرگترها مداخله می‌کنند و می‌گویند: هر کدومتون با ماشین خودتون برید عروسی.

۵- عروس و داماد بسیار متشخص هستند. آن‌ها ماشین را مانند موبایل، حریم شخصی تصور می‌کنند و سوارشدن در ماشین دیگری را تجاوز به حریم دیگری می‌دانند.

۶- داماد گرمایی است، عروس سرمایی. یا برعکس. اما برای روشن یا خاموش بودن کولر به توافق نمی‌رسند و مانند شماره ۴ دعوا می‌شود و بعد دو ماشینی می‌روند عروسی خودشان.

اما این پرسش ایجاد می‌شود که با دوعدد پراید هم این احتمالات وجود دارد. چرا در این شرایط بحران اقتصادی دو عدد پورشه را انتخاب کرده‌اند.

احتمالات در رابطه با کاربرد پورشه:

۱- عروس، سیندرلا ‌است. جادوگر کدو را به پورشه تبدیل می‌کند. اما سیندرلا با پورشه‌ی پرنسس نمی‌رود. زیرا قبل از ساعت ۱۲ باید با پورشه خودش سالن را ترک کند.

۲- شرکت پورشه از یک مدل سفارشی، ۶۶ عدد تولید کرد که ۱۲ عدد از آن در ایران به فروش رفت.

احتمالاً در بین خریداران، فقط همین دو تا نیمه گمشده یکدیگر بوده‌اند. سرنوشت هم روز امضا قراردادها، این دو را مقابل هم قرار می‌دهد و آنها هم مسببین این آشنایی، یعنی پورشه‌ها را در شادی خود سهیم می‌کنند.

۳- عروس ژن برترزاده است. پدر و مادرش هم نگران هستند که مبادا مطابق فیلم‌ها فردینی، پسری با ژن نامرغوب دامادشان بشود.

داماد هم برای اثبات میزان مرغوبیت ژنش، با پورشه خودش راهی عروسی خودش می‌شود.

۴- اسم عروس پوراندخت ‌است و اسم داماد پوریا

گل مورد علاقه هر دو پورتولاکاریا

رنگ مورد علاقه پورتقالی پوررنگ

ماه عسل هم قرار می‌گذارند که بروند پورتوریکو

به همین دلیل برای ست شدن ماشین با بقیه چیزها، در حالیکه متعجب از میزان تفاهم و تناسب با یکدیگر هستند، به جای مازراتی با پورشه‌هایشان به عروسی می‌روند.

پایان پیام