درباره فیلم بیدار شو آرزو
پایگاه خبری گلونی، هومن نشتائی: قبل از هر چیز، اکرانِ بیدار شو آرزو ما را به این فکر وا میدارد که چه حادثهای باید رخ دهد تا فیلمهای توقیفی اکران شوند؟
یعنی ما باید منتظر حادثهای مانند زلزله باشیم که به فکر بیفتند که یک فیلم صلاحیت اکران را دارد یا ندارد؟ این فیلم مگر چه نکتهی مهمی داشت که در زمان زلزله بم اکران نشد و حالا بعد از ۱۳ سال، بعد از زلزله کرمانشاه اکران میشود؟
شاید اکران همین فیلم ۱۳ سال پیش میتوانست مردم و مسئولین را آگاهتر کند، که زمان زلزله کرمانشاه هوشمندانهتر عمل کنند.
انگار کیانوش عیاری فیلمهایش را برای آینده میسازد. ما هنوز منتظر اکران «کاناپه» هستیم. این فیلم در مدت بسیار کوتاهی بعد از وقوع زلزله بم ساخته شد و حداقل میتوان به آن لقب یک فیلم قابل قبول را داد.
اما چرا توقیف شد و حالا بعد از ۱۳ سال، دیگر مشکلی برای اکران نداشت را نفهمیدیم. بسیاری از فیلمها اهداف بزرگی دارند و میتوانند از جهات مختلف به جامعهی خود کمک کنند. متاسفانه امروزه کوتاهترین مسیر برای اکران را فیلمهای بیمحتوا طی میکنند. ظاهرا باید منتظر حادثه بعدی باشیم.
دست و پنجه نرم کردن شخصیتها با موانع
بیدار شو آرزو با حادثهای تکان دهنده شروع میشود و از همان ابتدا شخصیتهایش را در بحران قرار میدهد، و حالا ما شاهد دست و پنجه نرم کردن شخصیتها با موانع هستیم.
در این فیلم سعی شده تا با مخاطب رو راست باشند. همانطور که در ابتدای فیلم میبینیم، کارگردان از دغدغه خود و مشکل اصلی خود برای ساخت این فیلم میگوید. مخاطب را قانع میکند که فقط قرار نیست با چند صحنه دلخراش رو به رو باشید، زیرا این فیلم قصه دارد و ما با تعدادی بازیگر طرف هستیم.
یکی از خوبیها این فیلم همین است. کیانوش عیاری به سادهترین شکل فیلمش را نساخته و فقط اتفاقات را ضبط نکرده است، بلکه قصه ساخته است و سوژههای انسانی وارد قصه کرده است تا احساس به فیلم وارد شود و بیشتر به عمق فاجعه نزدیک شود.
درباره فیلم بیدار شو آرزو
با همراه شدن با این شخصیتها، مخاطب با تمام جوانب این حادثه رو به رو میشود، که چگونه همه به دنبال کمک هستند و میفهمند شخصی دیگر بیشتر به کمک نیاز دارد، و حالا نمیدانند به چه کسی باید کمک کنند.
نبود امکانات، نبود نیروی انسانی، دزدهایی که از هر موقعیتی سو استفاده میکنند، تلفات بالا و غیره و غیره نکاتی هستند که بعد از وقوع زلزله ما فقط دربارهشان میشنویم، اما در این فیلم کمی میتوان به عمق ماجرا راه پیدا کرد و اهمیت ماجرا را درک کرد. به همین دلیل بیدار شو آرزو فیلمِ مهمی است که باید مردم آن را ببینند.
خدا مرگ بده! صبر میخوام چیکار؟
بیدار شو آرزو بیشتر از آنکه نکات سینماییاش مهم باشد، نکات انسانیاش مهم است. این فیلم باعث میشود تا مردم معنای دیالوگ «خدا مرگ بده! صبر میخوام چیکار؟» را درک کنند، و شاید کسانی هم به فکر بیافتند.
از نکات ضعف این فیلم، از دست دادن ریتم در میانه فیلم است. آنجایی که فیلم حالتِ مستند پیدا میکند و فقط اتفاقات را به تصویر میکشد. این بخش از فیلم به شدت به ریتم فیلم آسیب میزند. از طرفی بازی ضعیف مهران رجبی، بسیاری از سکانسها را غیر قابل باور میکند. ضعفهای نورپردازی و فیلمبرداری هم با توجه به زمانِ کم ساخت فیلم، دور از ذهن نبود.
اهمیت این فیلم را باید درک کنیم تا ببینیم که چگونه زندانیانی که عمری از دیوراهای اطرافشان فراری بودند، از نداشتن سقفی بالای سرشان خسته شدهاند به زندان پناه میآورند.
پایان پیام
کد خبر : 95631 ساعت خبر : 2:25 ب.ظ