ده نکته درباره رمان جین ایر و نویسندهاش
پایگاه خبری گلونی، معین بادپا: جین ایر داستانی عاشقانه همراه با موضوعاتی اجتماعی است. دانیل برت، منتقد ادبی درباره شارلوت برونته، نویسنده کتاب، میگوید:« او یکی از ۱۰۰ نویسنده و نمایشنامهنویس برتر تاریخ ادبیات است». او معتقد است که برونته، نخستین فردی بود که «خودآگاهی شخصی» را در اثرش مطرح کرد. ایدهای که بعدها رماننویسانی همچون مارسل پروست و جیمز جویس پی گرفتند.
جین ایر دو تفاوت عمده با رمانهای زمان خودش داشت. نخست آنکه شخصیت اصلی داستان یعنی جین، زیبا نیست اما ساده است. این ویژگی برای شخصیتهای یک زن برجسته، غیرمعمول بود. دوم آنکه این داستان، از نگاه یک زن جوان بیان میشود که تا آن زمان برای قهرمانان زن عادی نبود. این ویژگیها همراه با استقلال جین و علاقه شدید او به ادوارد راچستر، موجب میشود تا پس از انتشار، از فروش خوبی برخوردار شود. کتابی که هنوز هم خوانندگان بسیاری دارد و مجموعههای تلویزیونی، فیلمها و رمانهایی با الهام از شخصیتهای آن ساخته شده است. با این مقدمه میخواهیم نگاهی داشته باشیم به ده نکتهای که شاید برای علاقهمندان این کتاب جذاب باشد.
ده نکته که شاید درباره جین ایر ندانید
یک. مدرسه لووود بر اساس یک مدرسه شبانهروزی واقعی شبیهسازی شده بود. شارلوت، ماریا، الیزابت و امیلی هر چهار دختر آقای برونته بودند که تجربه حضور در مدرسه شبانهروزی مذهبی را داشتند. اینکه آیا این مدرسه، فضایی خشن و ناخوشایند داشت، دقیق مشخص نیست. اما نارضایتی هر چهار خواهر از این مدرسه، کاملاً تایید شده است.
الیزابت و ماریا به فاصله کوتاهی از زمان بازگشت به خانه، بر اثر بیماری سل درگذشتند. شارلوت همیشه معتقد بود که این بیماری به دلیل شرایط نامناسب آنها در مدرسه شبانهروزی بود. بنابراین مدرسه دختران روحانی در لانکاشر انگلستان، همان مدرسهای است که در داستان جین ایر به آن اشاره شده است.
دو. در کتاب جین ایر، شخصیت آقای براکلهرست، مدیر مدرسه شبانهروزی بر اساس شخصیت ویلیام کاروس ویلسون مدیر همان مدرسه واقعی نوشته شده است. شخصی سختگیر، خشن و از دید جین، ترسناک.
اتاق خانه تاریخی ورکشایر
سه. اتاق زیرشیروانی ترونفیلد و مددکار خانم داستان نیز با الهام از واقعیت در داستان نوشته شده است. در سال ۱۸۳۹ شارلوت از خانهای تاریخی در شمال ورکشایر به نام نورتون کنیرز دیدن کرد. این خانه پلهای مخفی داشت که به یک اتاق در زیر شیروانی منتهی میشد. یعنی همانطور که در رمان جین ایر آمده است. شارلوت برونته افسانهای درباره آن اتاق زیرشیروانی و زندانی شدن یک دیوانه در آن میشنود و همین افسانه را در داستان خود به کار میگیرد.
چهار. اولین رمان شارلوت، به نام پرفسور، ۹ مرتبه از جانب ناشران رد شد. در نهایت یکی از ناشران وعده انتشار آن را به او داد، به شرطی که کتاب دیگری با حادثههای شگفتانگیز بیشتر بنویسد. همین سخنان او را تشویق کرد تا شارلوت، نویسندگی را ادامه دهد. جالب است بدانید که رمان پرفسور، در سال ۱۸۵۷ یعنی پس از مرگ او به چاپ رسید.
پنج. تمام کتابهای خواهران برونته در آن دوران با نامهای مستعار چاپ شدند. جین ایر اولین بار در سال ۱۸۴۷ با نام مستعار کِرِر بل منتشر شد. او بیم این را داشت که اگر دوستان و نزدیکانش متوجه نوشتن او شوند، برای او محدودیت ایجاد کنند و کار او را بیهوده بدانند. بلندیهای بادگیر نوشته اِمیلی برونته و اگنس گری نوشته آن برونته نیز در همان سال به نامهای الیس و اکتن بل منتشر شدند. یکی از دلایل مهم دیگر آنها برای انتشار با نامهای مردانه، جلوگیری از نگاه تعصبآمیز در برابر نویسندگان زن بود. شارلوت در جایی گفته بود: «من آرزو داشتم تا منتقدان من را به عنوان یک نویسنده و نه یک زن قضاوت کنند.»
راچستر، عاشقانهترین شخصیت
شش. شخصیت آقای راچستر به عنوان عاشقانهترین شخصیت ادبیات شناخته شده است. نظرسنجی که در سال ۲۰۰۹ توسط میلز و بون انجام شد، رأی آقای راچستر را حتی بالاتر از شخصیتهایی چون آقای دارسی در غرور و تعصب(۱۸۱۳)، هیتکلیف در بلندیهای بادگیر(۱۸۴۷) و رت باتلر در بر باد رفته(۱۹۳۶) قرار داد.
هفت. شارلوت در زمان نوجوانی مجله کوچک اما کاملی را چاپ میکند. مجله مردان جوان شماره ۳ در سال ۱۸۳۰، زمانی که شارلوت ۱۴ ساله بود، چاپ شد. ابعاد این مجله دستنویس، یک و نیم اینچ در دو اینچ بود، اما همانند نشریات چاپی مطالبی همچون جدول، تبلیغات و شعر داشت.
هشت. شارلوت پیش از نوشتن، هنرهای دیگری را نیز دنبال میکرد. او پیش از آنکه به نویسندگی بپردازد، نقاشی هم میکشید. تا جایی که هر روز ۹ ساعت را صرف این کار میکرد. اگرچه یکبار تصمیم گرفت تا تمامی نقاشیهایش را آتش بزند، اما اکنون بیش از یکصد اثر نقاشی اصلی از او باقی مانده است.
او یک زن است
نه. از همان ابتدای چاپ رمان جین ایر، برخی از منتقدان به اینکه نویسنده این اثر یک خانم است، شک کردند. در نقدی که از جورج هنری لوئیس در نشریه Westminster Review در سال ۱۸۴۸ چاپ شد، او به این موضوع اشاره کرد و نوشت:« این قلم یک خانم است و آنچنان هوشمندانه نوشته شده است که ما شک نکنیم.» ادوین پرسی وایپل هم در سال ۱۸۴۸ در مجله North American Review نوشت:« این کتاب دارای ویژگیهایی است که جز از ذهن ناخودآگاه یک زن برنمیتابد.»
ده. شارلوت برونته از آثار جین آستن خوشش نمیآمد. او به شدت از این رماننویس انگلیسی انتقاد میکرد. شارلوت رمانهای اِما و غرور و تعصب را بر اساس توصیههای دوستانش خواند و خطاب به یکی از دوستانش نوشته بود:« جین آستن یک خانم کامل و معقول است. اما بسیار غیرقابل تحمل. (بدون احساس)». البته او در این خصوص تنها نبود. افرادی چون مارک تواین و ویرجینیا وولف هم غرور و تعصب را نمیپسندیدند.
منبع: روزنامه اطلاعات | ۲۲ خرداد ۹۷ / ضمیمه ادب و هنر
کد خبر : 96845 ساعت خبر : 5:04 ب.ظ