هزینه تحصیلی و اعلام استقلال
ما اگر ۳۰ میلیون هزینه تحصیل داشتیم همین حالا اعلام استقلال میکردیم. برای همین ۵ میلیون خرج زندگی نیاز به اسپانسر داریم.
پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفریخواه:
بهرام: این هم از لیست کالاهای اساسی این ماهمان. تا این لحظه باید بالغ بر ۵ میلیون تومان درآمد داشتهباشیم تا بتوانیم از این مرحله هم جان سالم بهدر ببریم و گیماُوِر نشویم!
کاوه: داری چی کار میکنی برادر من؟!
بهرام: داریم برآورد هزینه میکنیم؛ ظاهراً برای امرار معاش باید سراغ یک حامی مالی و اسپانسر برویم! آخ آخ داشت یادمان میرفت شهریه بچههایمان را حساب نکردهایم.
کاوه: مگه تو بچه داری؟ مگه ازدواج کردی؟ چرا با من روراست نیستی. چرا با من صحنهسازی میکنی؟!
بهرام: در سفرمان با آپولو یازده برای گرفتن اقامت در ماه با یکی از بومیان آنجا وصلت کردیم. دوفرزند داریم و قرار است با یک فضاپیما همین روزها برگردند پیشمان.
کاوه: ازدواج کردی؟ تو ماه؟ با ساکنان ماه؟ تو یکی همه مرزهای واقعیت و خیال رو یهتنه جابجا کردی؟ اونوقت بچههات رو دارن میفرستن که تو نگهشون داری؟
بهرام: بهجای این واپس زدگیها و تلقین منفی به ما زمینه را برای اقامت آنها روی زمین آماده کن. در گام اول به کاتب الممالک بسپرید همه اعضای شورای عالی معارف و آموزش را فراخوانند. ما به دنبال یک مکتبخانه نوین برای فرزندانمان هستیم که هنر زندگی کردن و دانش را به موازات هم یاد بگیرند!
کاوه: اگه پیدا کردی همچین چیزی؛ یه آمار به منم بده. البته اون مدرسههایی که ادای این کارها رو هم درمیارن شهریهشون بالای ۳۰ میلیونه! بهنظر من بذارن همونجا درسشون رو بخونن؛ خرجش کمتره.
بهرام: ۳۰ میلیون؟ مگر سر گردنه است. مگر میخواهند در ناسا تحصیل کنند. ما اگر ۳۰ میلیون هزینه تحصیل داشتیم همین حالا اعلام استقلال میکردیم. برای همین ۵ میلیون خرج زندگی نیاز به اسپانسر داریم.
کاوه: البته یه سامانهای هست که میتونی شکایت کنی یا بچه رو بفرستی مدرسه دولتی. اونجا مثلاً قراره از بچهها پول نگیرن ولی باید مشارکت کنی؟!
بهرام: همین مدرسه دولتی بهتر است. ما مخالف تبعیض فرزندانمان از عوام هستیم. سامانه شکایت را هم بگو که داشتهباشیم!
کاوه: البته اون واسه خالی نبودن عریضهس؛ یعنی الان شکایت کنی؛ بچهات اگه کلاس اول باشه احتمالاً تا نوبتت بشه باید بخونه برای کنکور و اینها!
بهرام: درباره مشارکتها چه میدانی؟ چرا ما از همه این تغییرات بیخبریم!
کاوه: بالاخره شما باید پول برق و آب و گاز مدرسه رو بدی؛ حتا مورد داشتیم خرج سفر دور اروپای مدیر رو هم از جیب بچهها تأمین میکردن؛ اگر هم ندی؛ به بچهات کارنامه نمیدن که بتونه بره پایه بالاتر!
بهرام: حال که نیک میاندیشم گمان میبرم بهتر است؛ در همان ماه بمانند؛ بالاخره اینجا با این تعطیلات به بهانه آلودگی هوا لابد بنا است هر پایه را دو بار متوالی بخوانند یا تا پیدا کردن یک اسپانسر سفرشان را به تعویق بیندازیم بهتر است. این منشیالممالک کجاست؟ چرا هر زمان که با او کار داریم در دسترس نیس!
کاوه: امروز جشن عروسی خواهرش بود از من مرخصی گرفت؛ زود رفت…
پایان پیام
کد خبر : 95277 ساعت خبر : 10:27 ب.ظ