تب بازارچه مرزی مهاباد بالا می‌رود

این سوال‌ها زمانی به ذهنم رسید که در بازارچه مرزی مهاباد با صندلی خالی دست فروشی روبه رو شدم که خودش حضور نداشت و وسایلش سر راه رها شده بود.

‌پایگاه خبری گلونی، پوران رسول بهی: کسی که اهل کسب وکار باشد اجناس و بساطش را سر خیابان یا در سالنی به امان خدا رها می‌کند؟ چه چیزی فروشنده‌ای را اینقدر بی‌خیال می‌کند؟

این سوال‌ها زمانی به ذهنم رسید که در بازارچه مرزی مهاباد با صندلی خالی دست فروشی روبه رو شدم که خودش حضور نداشت و وسایلش سر راه رها شده بود.

سرم را بلند کردم تا سالن بازارچه را ببینم و ویترین‌ها را نگاهی بیندازم که دیدم سالن خلوت است وتک وتوک نفراتی می‌آیند و می‌روند.

جالب آنکه تعدادی ازمغازه‌ها کلا بسته‌اند. باکنجکاوی داخل یکی از مغازه‌ها شدم که اجناسی چون چای و زیتون در آن چیده شده بود.

کاک علی فروشنده آن بود و باسخنانی پر از گلایه و سرد از اوضاع بد اقتصادی گفت: قبل از گرانی مشتری تا شش جعبه زیتون را خریداری می‌کرد ولی اکنون به خاطر گرانی حتی از خرید یک جعبه هم صرف نظر می‌کند. دلار که بالا رفت همه چیز گران شد حتی اجناس ایرانی ! چای محفل که روزی روزگاری قبل از گرانی ها ۱۰۰ عددش را ۸ هزارتومان خریداری می‌کردیم اکنون ۸۰ عددش را ۱۵ هزارتومان می‌خریم.

بازارچه مرزی مهاباد

کاک علی می‌گفت قبل ازآنکه دلار بالا رود بازار گرم بود، به خاطر شلوغی بازارچه و ازدحام خریدار و مسافر روز وشب نداشتیم، ولی حالا مسافر و خریداری نیست که حتی قیمت یکی از اجناس را بپرسد و جویا شود.

دلار، آن قدر شتابان بالا رفت که در مغازه‌ها را بست. حتی بازارچه اصغری که یکی از بازارهای مهم و لوکس غرب کشور است با گرانی دلار خلوت شده است. روزگاری انواع و اقسام وسایل خانگی با قیمت مناسب در این بازار عرضه می‌شد.

همه چیز از آنجایی شروع شد که قیمت دلار بالا رفت. با بالا رفتن قیمت دلار قیمت کالاهای وارداتی افزایش پیدا کرد. علاوه بر اثر مستقیم بر هزینه‌های واردات قیمت کالاهای واسطه‌ای هم زیاد شد.

این چنین شد که مغازه‌دارهای بازارچه اصغری مهاباد فروش ندارند و تقریبا جز جمعه‌ها کسی از جلوی در مغازه‌هایشان رد نمی‌شود و اگر رد می‌شود مثل گذشته خرید نمی‌کند.

با این وصع پاسخ این سوال واضح است که چرا دست‌فروش اجناسش را سر راه رها کرده است.

پایان پیام