احمد شاملو کشته شد
دوم تیرماه هر سال، روز درگذشت احمد شاملوست. روزی است که بسیاری از ما به یاد این بزرگمرد ادبیات معاصر، تصاویر و اشعارش را درون شبکههای اجتماعی خود منتشر میکنیم. اما این کار ابراز ارادت ما به ادبیات و آن شاعر است یا…
پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: مدتی پیش درون ماشین یکی از دوستانم نشسته بودم. ضبط ماشینش روشن بود و آهنگهای شماعیزاده و کوروس و اندی و سندی، یکی پس از دیگر پخش میشد. ناگهان میان این موسیقیهای دهه شصتی، صدای گرم مردی پخش شد که شعری را دکلمه میکرد. دوستم پرسید آیا صاحب صدا را میشناسی؟
من ابراز بیاطلاعی کردم و ناگهان دوستم با تعجب گفت: «وای تو این رو نمیشناسی؟ مگه میشه؟ همهی عالم این رو میشناسن.
تو اگر این رو نمیشناسی پس دیگه کلا اصلا حرف نزن. وای به حال ادبیات ایران که تو این درو نمیشناسی…»
ماجرا چه بود؟
خلاصه تا چندین روز من متهم شدم به بیسوادی و بیاطلاعی از ادبیات فارسی.
هرجا میخواستم حرفی بزنم، میگفتند تو یکی حرف نزن. تو صدای «هوشنگ ابتهاج» را تشخیص ندادی.
آری. آن صدای گرم متعلق به هوشنگ ابتهاج بود و من با بیسوادی کامل صدایش را در میان انبوهی از آهنگهای شماعیزاده و کوروس نشناخته بودم.
من هوشنگ ابتهاج را میشناختم. اشعارش را خوانده بودم. تا حدودی در مورد زندگینامهاش میدانستم.
صدایش را هم بارها شنیده بودم ولی در آن لحظه نشناختمش.
در نهایت متهم شدم به بیسوادی. متهم شدم به جهل و نادانی نسبت به بخشی از ادبیات این سرزمین.
اکنون که سالروز درگذشت احمد شاملوست و فضای مجازی پر شده از باسوادانی که هم عکس شاملو را میشناسند و هم صدایش را، مدام این سئوال را از خود میپرسم:
نشانهی باسوادی چیست؟
هرکس که پوستر شاملو را بر دیوار اتاقش داشته باشد باسواد است و غرق در ادبیات؟
هرکس که سالروز درگذشت او را در اینستاگرام تسلیت بگوید علم ادبی بالایی دارد؟
روشنفکرنمایی
شاید معنای روشنفکرنمایی همین باشد.
همین که دیوار کافههای ما پر است از عکسهای احمد شاملو و فضای کافهها مملو از صدای بزرگان موسیقی.
روزی صدها بار عکسهای بزرگان ادبیات را لایک میکنیم و اشعارشان را منتشر میکنیم و روی تیشرتهایمان عکسهایشان را زدهایم.
اما محتوا چه؟ هیچ.
دلمان خوش است عکسی از شاملو داریم که کمتر کسی دارد.
اما حرف شاملو چه بود، چندان مهم نیست. نظرش چه بود؟ هدفش چه بود؟ دیدگاه و طرز فکرش چه بود؟ اینها مهم نیست.
مهم ماییم که با استفاده از برند شاملو و شاملوها قصد تبلیغ خود را داریم.
و در پایان باید آن جملهی معروف را گفت:
وای به روزی که به جای کتابها، نویسندگان آنها معروف شوند.
روز قتل
ما اکنون در آن روز هستیم. امروز مهم نیست شاعر چه میگوید. مهم عکس و صدای اوست.
ما هرسال در دوم تیرماه، احمد شاملو را میکشیم تا خودمان را زنده نگه داریم. در دنیایی که فقط تصاویر مهم هستند.
پایان پیام
کد خبر : 97235 ساعت خبر : 1:49 ب.ظ