حکایت محرم و نذری و گمشدگان
این حکایت محرم است. حکایت همدلی مردم با هم.
پایگاه خبری گلونی، انوشه میرمجلسی: روزگار سخت گرفته به مردم این سرزمین و هر روز فشار اقتصادی، بیشتر رخ مینماید.
اما در همین ایام نامهربان، انسانهایی حضور دارند که مهربانند و برای ابراز مهربانیشان به دهان مردم و رسم و رسوم، کاری ندارند.
آنها از جنس همین روزگارند و فقر مردم را خوب میشناسند. این عکس را که دیدم حس خوبی در میان قلبم جان گرفت.
کسانی هستند که خوب میدانند بخش اعظم نذورات، به نیازمندان واقعی نمیرسد. خوب میدانند که گاهی کمی از ریختپاشها را اگر مدیریت کنیم، چندین خانواده آرام میگیرند و کمی از فکر نداری و غم نانشان کم میشود.
خوب میدانند که عزای سیدالشهدا نه با رنگ و لعاب غذای نذری سنجیده میشود و نه با تعداد حاضران. روضههای ساده قدیم را به یاد بیاورید با یک استکان چای و چند حبه قند.
همت صاحبخانه مهم بود و پرچم سیاه آویخته بر سر در خانه و جمع همدلی که برای درک محرم دور هم جمع میشدند.
این حکایت محرم است. حکایت همدلی مردم با هم.
حکایت محرم و نذری
کسی نمیپرسید «نذری چی میدن؟» کسی نمیپرسید «کجا نذریاش بهتره؟». آدمها به نیت تامل جمع میشدند و همه چیز ساده و در عین حال باکیفیت بود.
هیئت حسینه چهارده معصوم یخدان میبد یزد در اقدامی خداپسندانه بخشی از هزینه نذریهای خود را به تهیه جهیزیه و بیماران صعب العلاج اختصاص داد.
این عکس را که دیدم همه این حرفها در سرم پیچید. نمیدانم عکس مربوط به کدام شهر و محله کجاست. نمیدانم چه کسانی متولی این حرکت خوبند اما یک چیز را مطمئنم و آن اینکه همه ما نیاز داریم به خودمان رجوع کنیم.
کمی خلوت کنیم و ببینیم از محرم چه میخواهیم و چه بخشی از مراسم عزاداریمان با فهممان از واقعه عاشورا مرتبط است.
بزرگترین هیئت، مجهزترین امکانات، بیشترین تعداد نذری، شکیلترین تزئینات و… کدام یک از اینها ما را به انسان بهتر بودن میرساند و کدامشان در شان عزادار سیدالشهدا است.
قصدم از این نوشته البته انتقاد نیست که هر کسی با هر نیت و هدفی میتواند محرم را درک کند. قصدم صرفا تلنگری است تا یادمان بماند گاهی در سطح نمایش در جا میزنیم و هدف را گم میکنیم. لطفا کمی با خودمان روراست باشیم.
پایان پیام
کد خبر : 100792 ساعت خبر : 1:17 ب.ظ
بعضیا هم هستن از محرم سواستفاده میکنن .