حمل و نقل سنتی در گیلان و مشاغل مربوط به آن
حمل و نقل سنتی در گیلان و مشاغل مربوط به آن
به گزارش پایگاه خبری گلونی:در گذشته حمل و نقل بیشتر به وسیله چارپایان انجام می شد. مشاغل مربوط به حمل و نقل سنتی در گیلان به شرح زیر است:
حمل و نقل سنتی در گیلان و مشاغل مربوط به آن
چاروادار یا چاربدار
کسی که دارای اسب بوده و برای حمل و نقل کالا و مسافر و یا کرایه دادن اسب فعالیت داشت. چاربدارها پیوسته در سفر از جایی به جای دیگر بودند، از این نظر افراد با تجربهای بودند.
نعلبندها
یکی از مشاغل مربوط به حمل و نقل در گذشته نعلبندی بود، نعل بندها در محلهها و آبادیهای مختلف در تردد بودند.
معمولاً برای نعل کوبی اسب در مکان توقف میکردند تا صاحبان اسبها به آنها مراجعه کنند. جادهها چون اغلب سنگلاخی و رفت و آمد مشکل بود.
نعل اسبها زود به زود میافتاد، از این نظر مدام نیاز به نعلکوبی داشت، با توسعه ی وسایل حمل و نقل و استفاده از ماشین از رونق کار نعلبندها کاسته شده است.
اما هم چنان در هر منطقه معدودی از نعل بندها هستند که به این شغل اشتغال دارند.
پالان دوزها
پالان دوزی از مشاغل مربوط به حمل و نقل بود، اغلب مرکبها و اسبها که در حمل و نقل فعالیت داشتند، نیاز به پالان پیدا میکردند.
پالان دوزها به سفارش چاربدارها و یا تعداد زیادی پالان آماده برای فروش داشتند.
فنون راهیابی و شناخت مسیر (از روی ستارگان و غیره)
در چند دههی گذشته چاربداران که روزها و شبها در میان راههای باریک و خاکی و جنگلی در حال تردد بودند، برای پیدا کردن مسیر از عوامل طبیعی برای شناسایی مسیر استفاده میکردند.
عوامل طبیعی راهیابی حمل و نقل سنتی در گیلان
۱ ـ ستارگان از جمله نشانههای راه یابی بودند، بر اساس شناخت ستاره هایی چون: ستاره صبح، ستارهی میزان، هفت برادران و … مسیر را تشخیص میدادند.
۲ ـ کوهها از جمله عوامل راهیابی بودند.
۳ ـ رودها و مسیر حرکت رودها نیز در پیدا کردن مسیر به مسافران کمک میکرد.
۴ ـ تخته سنگها .
۵ ـ مسیر حرکت باد.
۶ ـ آفتاب و ماه.
امروزه جادههای شوسهدر نقاط شهری و روستای و علایم گذاری این جادهها از عوامل راهیابی مسیرها هستند.
فنون مراقبت از وسایل حمل و نقل
در گذشته برای محافظت و نگهداری اسبها پس از اینکه اسبها به مسیر میرسید، ابتدا با کیسهای کنفی اسب را خشک میکردند.
دم و یال اسب را هر بار میچیدند، سپس به اسب علوفه و آب میدادند.
دارندگان احشام در هر شب با قشو یا قشوق اسب را تیمار میکردند. پاییز و زمستان اسب را رها می کردند.
در تابستانها معمولاً در مزارع رها میکردند و در مواقعی اسب بیمار میشد به بیطار یا پزشک سنتی اسب ها مراجعه میکردند.
فنون باربندی
لوچو
چوبی بوده به اندازهی دو متر که دستههای هیزم یا دستههای علف را میبستند و به لوچو میزدند و به دوش میگرفتند و حمل میکردند.
بار جعبه (پالکی)
دو عدد جعبه که به صورت صندوقچهای ساخته شده بود، برای حمل گل و کود حیوانی مورد استفاده قرار میگرفت.
به وسیلهی دو طناب بر روی اسب محکم میشد و آنرا با تنگ دور تا دور شکم اسب میبستند و در دو طرف بار جعبه دریچهای داشت که آن را باز میکردند و کود و گل پایین میریخت.
بار چو
وسیلهای از چوب است که با تنگ روی سینه اسب محکم میکردند و با چهار طناب که در دو طرف آن بسته شده بود، برای حمل برنج و علف از آن استفاده میکردند.
سفه
وسیلهای بود که برای حمل و نقل کود از خانه به مزرعه و شالیزار مورد استفاده قرار میگرفت. یا برای حمل بوتههای شالی برای نشاء و جابجایی آن استفاده میگردید.
این ظرف از شاخههای نازک درختان درست میشد.
چون چو
چوبی بود که از شاخه ازگیل یا درخت آزاد به درازای دو متر و یا اندکی بیشتر تهیه میشد و خوب تراشیده شده بود.
قسمت میانی آن کلفت و پهنتر و هر چه به سوی سر آن نزدیک می گردید باریکتر میشد.
دو قسمت انتهایی به دو برآمدگی قلاب مانند ختم می گردید و عامل بازدارندهی محتوی بار از لغزیدن به زمین بود.
این چوب تراش یافته را به طرز جالبی لغزنده و صاف ساخته تا بر شانهها به راحتی لغزش داشته باشد و با لنگری که در اصل چوب وجود دارد و بر اثر تراش پیدا میشود.
فشار و لنگر زنبیلهای سنگین دوسر را تحمل کند و به ملایمت و متناسب به شانههای چان کش منتقل سازد.
پایان پیام
کد خبر : 104254 ساعت خبر : 1:06 ب.ظ