عجیب‌ترین آتش نشانی ایران

به گزارش پایگاه خبری گلونی، هفتم مهر روز آتش‌ نشان است و به همین مناسبت سری زدیم به عجیب‌ترین آتش نشانی ایران در خرم آباد.

این ایستگاه در پارک شریعتی خرم‌آباد قرار دارد. بله دقیقا وسط محوطه این پارک.

در خرم‌آباد به این ایستگاه «ایستگاه اُپن» لقب داده‌اند چون از صفر تا صد آن بیرون و قابل مشاهده است.

از دفتر اصلی و اتاق اطلاعات و مخابرات و فرمانده گرفته تا اتاق استراحت و آشپزخانه. چیزی به عنوان آشیانه نمی‌بینید. خودرو‌ها همه در محوطه پارک شده‌اند.

عجیب‌ترین آتش نشانی ایران

هیچ تابلویی دیده نمی‌شود که مشخص کننده این ایستگاه باشد. اگر دو دستگاه خودرو نیمه سنگین قدیمی نباشند بیشتر به دفتری برای اجاره اتاقک‌های پارک شریعتی شبیه است تا یک ایستگاه آتش‌نشانی برای قسمت بزرگی از شهر پانصدهزار نفری خرم‌آباد. عجیب‌ترین آتش نشانی ایران یا شاید جهان.

وارد محوطه ایستگاه که با فنس از پارک جدا شده است می‌شویم. اتاقکی می‌بینیم که یک میز کنار در ورودی آن برای نشستن و انتظار پرسنل قرار گرفته است.

هوا گرم است و پرسنل مجبورند بیرون از اتاقک دفتر بنشینند. چند اتاقک ۳در۴ دیگر هم برای استراحت، آشپزخانه و سرویس بهداشتی دیده می‌شود.

این اتاقک‌ها به مسافرانی که در این پارک شب می‌مانند اجاره داده می‌شود و حالا چند تا از این اتاقک‌ها را شهرداری برای این ایستگاه استفاده می کند.

تا خودم را معرفی می‌کنم و کارت خبرنگاری را نشان یکی از پرسنل می‌دهم، شروع می‌کند به درد دل. البته از پیش می‌گوید که عکس و فیلم از پرسنل گرفته نشود و اسمی هم از کسی در گزارشم نیاید.

وضعیت ناگوار دریافتی‌ها

همین جمله اول موضوع بحث را مشخص می‌کند. می‌گوید: مشکلات اینجا و بقیه ایستگاه‌ها زیاد است و البته ما حقایق را همیشه می‌گوییم.

او می گوید: اما همین حقایق گاهی ما را دچار مشکل کرده است. همین ابتدای سال که حقوق و اضافه کارها پایین آمد برخی نصف شد، همه کارکنان ایستگاه‌ها اعتراض کردند و حتی کار به تجمع در استانداری کشید. ولی به جای شنیدن صدایمان و تغییر در وضعیت بغرنج دریافتی‌ها، تهدیدها شروع شد.

او را دوباره از ضبط نشدن صدایش مطمئن می‌کنم. ادامه می‌دهد: همه را مجبور کردند تعهدنامه‌ای را امضا کنند که در یکی از بندهای آن آمده بود که اگر تا ۷ ماه هم حقوقی پرداخت نشود، پرسنل حق هیچگونه اعتراضی را ندارند.

گروهی که آن را امضا نکردند و یا در پیگری حقوق خود پافشاری کردند علاوه بر کسر از حقوق، برای تنبیه بیشتر به سایر بخش‌های شهرداری مثل پسماند و ایستگاه زباله فرستاده شدند.

اتاق فرمانده و همزمان اتاق اطلاعات و ارتباط و اتاق انتظار پرسنل

می‌گویم امروز روز آتش‌نشان است، آیا برنامه‌ای برای شما در نظر گرفته‌اند؟ یکی دیگر از پرسنل جوابم را می‌دهد: نه پاداشی و نه حتی تشویق و احترام خشک و خالی. فقط دو تا بنر زدند روی فنس‌ ورودی. البته ما تشویق نمی‌خواهیم. همین که مشکلات حل شود راضی هستیم.

ادامه می دهد: ما تقریبا آموزش ضمن خدمت نداریم. گاهی آموزش‌هایی داده می‌شود ولی با علم روز دنیا فاصله زیادی دارد. نیروهای جدید هم که به کار گرفته می‌شوند چون بیشتر از راه روابط خانوادگی استخدام می‌شوند کارایی بالایی ندارند.

مثلا همین چند روز پیش در آزادراه خرم‌زال تانکری حامل بنزین آتش گرفته بود و یکی از همکاران جوان و آموزش ندیده به محل اعزام شد ولی چون فکر می کرد امکان انفجار وجود دارد، ترسیده بود که نزدیک تانکر شده است. در صورتی که اگر آموزش دیده بود باید می دانست که تانکر بنزین به جز انفجار اولیه و تخلیه گاز، فقط می‌سوزد و هیچ خطر دیگری ندارد.

عجیب‌ترین آتش نشانی ایران

راه می‌افتم به سمت اتاقک‌های دیگر عجیب‌ترین آتش نشانی ایران در خرم آباد. اتاقکی با سقف کوتاه و نور کم که به هرچیزی شبیه است جز آسایشگاه یک ایستگاه آتشنشانی.

در استاندارها گفته شده است که سرانه خوابگاه به ازای هر تخت ۷٫۵ متر مربع باید در نظر گرفته شود. ولی کل متراژ این اتاق با ۴ تخت بیشتر از ۱۰ متر نیست.

آسایشگاه ایستگاه

آتش‌نشانی که در حال استراحت است می‌گوید: گذشته از کوچکی و مشکلات دیگر، موقعیت فضای استراحتگاه در ایستگاه باید به گونه‌ای انتخاب شود تا سروصدای ناشی از کاربری‌های مجاور ایستگاه باعث ایجاد اختلال در استراحت کارکنان نشود.

استراحت پرسنل یکی از نکات مهمی است که در این ایستگاه به دلیل سروصدای پارک و رفت‌‌آمد خودروها اصلا وجود ندارد.

ادامه می‌دهد: محل سابق ما را منابع طبیعی تصرف کرد. آنجا قرار بود ایستگاه بزرگ و استانداردی ساخته شود. ولی شهرداری کم‌کاری کرد و این ملک را از دست دادیم و چند سال است اینجا هستیم.

چون مجبوریم در محوطه کشیک بدهیم هر شب مشفول شکار مار و عقرب و دیگر جانوران هستیم که از سمت کوه وارد ابستگاه می‌شوند.

همین چند شب پیش یک عقرب سمی تا نزدیک گردن یکی از همکاران رسیده بود که خوشبختانه زود متوجه شدیم و از یک اتفاق ناگوار جلوگیری کردیم.

رختکن عملیات یا انبار آدوقه؟

به سمت رختکن می‌روم. این اتاق البته نه دری دارد و نه فضای مناسبی و شاید حتی نشود به آن اتاق گفت.

چند کمد وجود دارد که هم محل نگهداری رخت خواب است، هم محل انبار ظروف و مواد خوراکی و هم محل رختکن و آماده شدن برای پوشیدن لباس ویژه برای ارسال به ماموریت.

می پرسم این اتاق رختکن به نظر مناسب کار شما نیست که یکی از پرسنل می‌گوید: واقعا وضعیت بدی داریم. باید در ملا عام لباس دربیاوریم و لباس عملیات بپوشیم. البته لباس‌هایمان هم از ایمنی بالایی برخوردار نیستند.

نکته مهم این است که ما ۴۵ ثانیه وقت داریم که لباس عوض کنیم و لباس عملیات بپوشیم.

ولی به نظر شما در این فضا امکانش وجود دارد؟ نخیر. تجهیزات باید مکان ویژه داشته باشد و آویزان شده و آماده عملیات. که در این مکان تنگ اصلا امکانش وجود ندارد.

اتاقک رختکن

اتاقک آشپزخانه و سرویس‌ بهداشتی هم وضعیت بدی داشتند. شاید وضعیت حمام‌های صحرایی در لب مرز هم از حمام این ایستگاه بهتر باشد.

چون به گاز شهری دسترسی ندارند، پرسنل در عجیب‌ترین آتش نشانی ایران مجبورند از کپسول استفاده کنند و خودشان برای پر کردن آنها اقدام کنند.

آشپزخانه و آبدارخانه

ناگفته پیداست که در این ایستگاه چیزی به عنوان انبار عمومی، مخزن سوخت، محوطه تمرینات و دیگر امکانات فضاهای بدیهی در هر ایستگاه آتش‌نشانی وجود ندارد.

با این امکانات هیچ کاری از دست آتش‌نشانان ساخته نیست

یاد آن همه سروصدا و تصویب بودجه‌ها و وعده اصلاح ساختار آتش‌نشانی می‌افتم که بعد از حادثه پلاسکو به مردم داده شد.

به کسانی فکر می‌کنم که در یک آتش‌سوزی گرفتار شده‌اند و هر ثانیه برای آنها حکم مرگ و زندگی دارد ولی با این امکانات هیچ کاری از دست آتش‌نشانان باوجدان ولی دست و پا بسته ساخته نیست.

و به بی‌خیالی مسئولان شهرداری که صدها کار بیهوده در شهر انجام می‌دهند ولی برای جان شهروندان هیچ ارزشی قائل نیستند.

پایان پیام

گزارش‌گر و عکاس: محمد پورخداداد

کد خبر : 102118 ساعت خبر : 11:08 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=102118
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات