عشق و چیزهای دیگر رمان خوش‌خوانی است

عشق و چیزهای دیگر نوشته مصطفی مستور از آن رمان‌هایی است که با قلم خوب نویسنده و فصل‌های کوتاهش خیلی راحت می‌تواند لقب خوش‌خوان را از آن خود کند.

پایگاه خبری گلونی، سمیه باقری حسن‌کیاده: کم پیش‌ آمده که به رمانی بگویم خوش‌خوان؛ اما عشق و چیزهای دیگر نوشته مصطفی مستور از آن رمان‌هایی است که با قلم خوب نویسنده و فصل‌های کوتاهش خیلی راحت می‌تواند لقب خوش‌خوان را از آن خود کند.

عشق و چیزهای دیگر روایتی است ساده و بسیار پرکشش. رمان تعلیقی دارد شبیه یک پازل در داستان استفاده شده است.

نویسنده با عباراتی ساده راوی را معرفی و در ادامه کشمکش او با دیگر شخصت‌ها را توصیف و بعد از تصمیم او صحبت می‌کند.

او تا آخرین صفحات رمان شما را برای دیدن نتیجه این تصمیم با خود همراه می‌کند و در نهایت نیز شما با یک شگفتی کتاب را می‌بندید.

عشق و چیزهای دیگر

هانی یادگاری فارغ التحصیل رشته فیزیک دانشگاه تهران اصالتا اهوازی است. اما بعد از پایان تحصیلات تصمیم می‌گیرد که در تهران بماند.

هانی، جوانی دهه شصتی‌است، او نسلی را نمایندگی می‌کند که جنگ هم بر زندگی کودکی‌شان تاثیر گذاشته است و هم دوران بزرگسالی‌شان را رها نمی‌کند.

او مانند شمار زیادی از هم نسلان خویش از همه جا رانده و مانده است. هانی علاوه بر خیلی از مشکلات کودکان نسل جنگ، موج انفجار گلوله توپ ۱۷۵ میلی‌متری و درد گوش را هم به یادگار نگه داشته است که در سرتاسر داستان از آن شکایت می‌کند.

داستان از بهمن ماه ۱۳۸۶ شروع می‌شود که راوی اول شخص بعد از اتمام تحصیل نمی‌خواهد به اهواز برگردد.

دلایل او برای تهران ماندن را اینطور می‌گوید: «من اگر بخواهم منصفانه قضاوت کنم باید بگویم برای ماندن در تهران سه دلیل از بقیه دلایل اهمیت بیشتری داشتند: پول خوب، غذای عالی و دخترهای خوشگل»

او در خانه ویلایی قدیمی همراه دو نفر دیگر در اتاقی سه تخته زندگی می‌کند.

رمان روایت زندگی او به عنوان شخصیت اصلی ماجرا و کریم جوجو، موسی نقره، پرستو و سایر شخصیت های فرعی داستان است.

هانی چیزی ندارد جز عشق؛ عشق به پرستو.

از جذابیت‌های عشق و چیزهای دیگر استفاده نویسنده از ساده‌ترین المان‌ها و دم دست‌ترین اشیاء در زندگی آدم‌های پیرامون ما برای بیان جنبه‌های مختلف این رابطه عاشقانه است.

در یکی از قسمت‌های زیبای داستان از زبان هانی در توصیف علاقه‌اش در برابر معشوق می خوانیم:

«کارمندهای بانک پاسارگارد، شعبه امیر آباد را چون پرستو را می‌شناختند و به او احترام می‌گذاشتند دوست داشتم.

کفش‌های پرستو و کیف او و چیزهای توی کیف او را هم دوست داشتم. جا کلیدی و نوع آدامسی که می‌خرید. ساعت مچی‌اش.

حتی انگار اسکناس‌های توی کیف او بود که با بقیه اسکناس‌ها فرق داشت.

انگار چیزی از او ساطع می‌شد که اشیا و آدم‌هایی را که در مسیر این تابش بودند، دوست‌داشتنی می‌کرد.»

به گمان من آنچه که مستور در عشق و چیز های دیگر  تلاش برای گفتنش داشته است،  رسیدن به تعریفی از حقیقت انسان و زیست اوست.

حقیقتی که به تایید برخی از شخصیت‌های زندگی اگر درک شود و حس، می‌تواند بسیاری از احساسات انسانی را در درون خود به تعریفی تازه و غیرکلیشه‌ای برساند.

پایان پیام

کد خبر : 103490 ساعت خبر : 9:40 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=103490
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات