تعارض سگ ها با حیات وحش و یک انتقاد

یک انتقاد درباره تعارض سگ ها با حیات وحش

به گزارش پایگاه خیری گلونی، یادداشت حمیدرضا میرزاده با عنوان سگ باوفاست اما مضر و خشن هم هست و تعارض سگ ها با حیات وحش بازخورد متفاوتی میان خوانندگان گلونی داشت.

مطلبی با عنوان سگ باوفاست اما مضر و خشن هم هست در مورد تعارض سگ ها با حیات وحش منتشر شد که با وجود نکات ارزنده‌ به نظر می‌رسد نقدهای اخلاقی نیز بر آن وارد است.
در اینکه سگ‌های آزاد باعث انقراض یا در خطر انقراض قرار گرفتن گونه‌های دیگر جانوری شده‌اند تردیدی نیست.

اما پیش از آن‌ که حکمی در مورد آن‌ها صادر شود نقش نوع بشر را در پیدایش این گونه نمی‌توان نادیده گرفت.

چرا که سگ‌های امروزی نوادگان گرگ‌هایی هستند که طی حدود ده تا بیست‌هزار سال پیش توسط بشر اهلی شده‌اند.

 دو راهکاری که در این مطلب به آن اشاره شده یکی دخالت نکردن در طبیعت و احترام به انتخاب طبیعی و سازوکارهای خشن طبیعت است.

یعنی عدم غذادهی به سگ‌ها و رها کردن ضعیف‌ترها به قیمت جانشان.

دوم عقیم‌سازی آن‌ها که خود مصداقی از دخالت در طبیعت است.

این راهکارها از نظر اخلاقی می‌توانند جای بررسی و گفتگوی بیشتری داشته باشند.

قاعده‌ی طلایی اخلاق می‌گوید آنچه را برای خود دوست داریم، برای دیگران نیز دوست بداریم و آنچه را برای خود نمی‌خواهیم برای دیگران هم نپسندیم.

شاید برای عموم مردم مقصود از دیگران فقط انسان‌ها باشد اما در مورد دوستداران حیوانات و طبیعت دامنه‌ این واژه از انسان فراتر رفته و گونه‌های دیگر جانوری و حتا نباتی را در بر می‌گیرد.

یک انتقاد درباره تعارض سگ‌ ها با حیات وحش

حالا به این پرسش اخلاقی دقت کنیم:

اگر ما با توله‌سگ گرسنه و در خطر مرگی مواجه شویم چه واکنشی باید نشان دهیم؟

آیا درست این است که به حال خود واگذاریمش تا به انتخاب طبیعی و خشن محیط احترام گذاشته شود؟

اگر پاسخ آری‌ست در مورد کودک گرسنه و بی‌پناه انسان چه نظری داریم؟

البته که پاسخمان منفی‌ست. اما چگونه است که ما انتخاب طبیعی را برای کم شدن جمعیت سگ‌های آزاد می‌خواهیم اما آن را برای انسان‌ها که با جمعیت چندمیلیاردی و دخالت‌های فراوان در طبیعت موجب انقراض گونه‌های بی‌شماری بوده نمی‌پسندیم؟

بحث عقیم‌سازی حیوانات هم بحث مفصلی‌ است و در میان حامیان حیوانات اختلاف نظر بسیاری وجود دارد.

جدا از اینکه آیا انسان حق دارد قدرت باروری را از موجودات دیگر بگیرد یا نه، نکته‌ی عجیبی که در این‌باره نادیده گرفته می‌شود این است که معمولا واژه‌های عقیم‌سازی و اخته‌سازی هم معنا تصور و به کار برده می‌شود در حالی‌که تفاوت بسیاری باهم دارند.

در عقیم‌سازی با بستن لوله‌ تنها قدرت باروری سلب می‌شود و میل و اعمال جنسی به قوت خویش باقی هستند اما در اخته‌سازی با قطع یا خارج کردن بیضه‌ها، حیوان نر نه تنها باروری بلکه هویت و صفات جنسی خود را نیز از دست می‌دهد.

آنچه در ایران در مورد حیوانات از دیرباز تاکنون انجام می‌شود اغلب راحت‌ترین و ارزان‌ترین روش یعنی اخته‌سازی‌ست.

چیزی که در گذشته در مورد انسان‌ها نیز انجام می‌شده. مثلا در دربار پادشاهان کودکان پسر را اخته و برای خدمت در حرمسراها به عنوان خواجه پرورش می‌دادند.

یا بردگان توسط حکومت‌ها برای فرمانبرداری بیشتر و عدم شورش اخته‌ می‌شدند.

که از همه‌ این‌ها امروزه به عنوان جنایاتی تاریخی می‌توان یاد کرد.

به گمان من اگر در دادگاهی عادلانه سگ‌های آزاد، زبان و قلمی برای دفاع از آنچه امروز هستند داشتند انسان بی‌هیچ تردیدی برای آنچه در گذشته با آن‌ها کرده و امروز می‌کند محکوم می‌شد.

پایان پیام

کد خبر : 105743 ساعت خبر : 11:17 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=105743
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات